• 1404 دوشنبه 8 دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6227 -
  • 1404 دوشنبه 8 دي

آخرين سفرِ بهرام

جواد طوسي

بسا پهلوانِ نام‌آور كه تنها ماند. بسا تن‌هاي تناور كه به خاك افتاد! دلاوران كجا هستند وگردن‌آوران؟ آري اين بيداد از ماست و بيدادگران ماييم.قطعه‌اي از « آرش » نوشته بهرام بيضايي. مرگ‌هاي پياپي طلايه‌داران يك نسلِ ريشه‌دار در اين سال‌هاي پر از زخم و درد و حِرمان، نشان از تداوم روزگاري تلخ‌تر از زهر دارد. كي از كابوس هولناك اين سال‌هاي وبا رهايي پيدا مي‌كنيم؟ هنوز از شوك قتل فجيع داريوش مهرجويي و همسرش بيرون نيامده‌ايم و اين عادي شدن مبتذل در ريتم ناموزون اين زمانه براي‌مان عذابي اليم شده... هنوز خود فراموشي و مرگ اندوهبار ناصر تقوايي از ذهن‌مان بيرون نيامده كه داغدار مسافر سبك بال ديگري در عرصه فرهنگ و هنر و نمايش اين سرزمين شديم. بهرام بيضايي پيوندي ناگسستني با تاريخ و ادبيات نمايشي و شمايل‌نگاري انسان در كشمكش‌هاي بي‌امان اين جهان هستي داشت. او از گذشته‌هاي خونين و بي‌نقاب كه در ستيزي ناگزير شكل مي‌گرفتند، به تاريخ غبار آلودِ معاصر نقب مي‌زد تا با هر تقدير شوم و نافرجام مقابله كند و تصويري متفاوت از انسانِ اصيلِ هويتمند و پويا ارايه دهد. زن در آثار بيضايي ابعاد گوناگون دارد. عاطفه فيلم «رگبار» در همان چرخه روزمرّگي و تقدير‌گرايي محتومش، آتش عشق را در وجود دو رقيب (آقاي حكمتي و آقا‌رحيم قصاب) مي‌اندازد، ولي خود نمي‌تواند انتخاب دلخواهش را داشته باشد و رفتن ناگزير حكمتي را دورادور نظاره‌گر است. رعناي «غريبه و مه »، آسيه « كلاغ »، تاراي «چريكه تارا »، زن آسيابان « مرگ يزدگرد »، لاله «شب سمور »، نايي « باشو غريبه كوچك »، كيان «شايد وقتي ديگر»، گلرخ كمالي « سگ كشي »، چكامه چماني «وقتي همه خوابيم »، چه در واقعيت جاري و چه در پهنه تاريخ و چه در ساحت اسطوره، همه جست‌وجوگرند و تاثيرگذار و در نمايش فردي و حضور پررنگ خود يا زمينه‌ساز درك و باوري متفاوت هستند يا از واقعيت هولناك معاصر پيرامونشان پرده برمي‌دارند. ادبيات نمايشي و تصويري ما با « پهلوان اكبر نمي‌ميرد »، «هشتمين سفر سندباد »، «دنياي مطبوعاتي آقاي اسراري »، «ديوان بلخ » ، «رگبار»، « سفر »، «غريبه و مه »، «كلاغ »، «مرگ يزدگرد »، «شايد وقتي ديگر »، «مسافران »، « سگ كشي »، «وقتي همه خوابيم »، « حقايق ليلا دختر ادريس »،   « خاطرات هنرپيشه نقش دوم »، « مقصد »، «فتح‌نامه كلات » و... تا ابد مديون اوست. پرده سينما همچنان حسرت به تصوير درآمدن فيلمنامه‌هاي ناب و درخشاني چون « اِشغال » و «آينه‌هاي روبرو » كه قابليت‌هاي دراماتيك و تاريخ‌ساز منحصر به فردي دارند را مي‌خورد.باز يكي ديگر از بزرگان اين سرزمين در ديار غربت و دور از وطن خود رُخ در نقاب خاك كشيد و ما در اينجا ميزبان خوبي برايش نبوديم و تاريخ، همچنان سايه مهيبش بر سر ماست. از آن نسل آرمانخواهِ دل سپرده سينما و تصوير، تنها مسعود كيميايي با قاب‌هاي ماندگار خود و عدالت‌خواهي بي‌سرانجامش مانده و امير نادري بي‌قرار و سفر كرده به آن سو و بهمن فرمان‌آرا كه با همه تعلق خاطرش به تاريخ و اين خاك آشنا، در ساخت عاشقانه‌هايش همچنان با مشكل روبروست. بهرام بيضايي هم با آن همه آثار مكتوب به اجرا و تصوير در نيامده رفت و بازماندگان نسل او در اين مُلك تب آلود، اندوهناك سترون شدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون