يك كارشناس حقوقي: شرايط كاري در معادن زغالسنگ ميتواند بهطور مستقيم يا غيرمستقيم موجب بروز بيماريهاي قلبي شود
درگذشت كارگر معدن زغال سنگ
عضو شوراي اسلامي كار معدن زغالسنگ: احتمال ايست قلبي به دليل فشار كار زياد است
گروه اجتماعي|كارگران معادن زغالسنگ كرمان به « اعتماد » خبر دادند كه روز پنجشنبه 4 ديماه، يكي از كارگران معدن زغالسنگ « همكار » در ساعات كاري در معدن، دچار ايست قلبي شده و متاسفانه فوت كرده است.
طبق گفته اين كارگران، اسماعيل شهرياري؛ معدنكار فوت شده متولد سال 1363 و پدر چهار فرزند بوده و قرار بود كه سال آينده بازنشسته شود.
اين كارگران به «اعتماد » گفتند كه متوفي، استادكار استخراج بوده و در حين كار، از شدت سوزش قلب، پيكور را به زمين انداخته و نتوانسته به كار ادامه بدهد و با كمك كارگران به بيرون از كارگاه منتقل شده ولي پيش از اينكه به خارج از تونل برسد، فوت كرده است.
غلامرضا نخعي؛ عضو شوراي اسلامي كار معدن زغالسنگ كرمان، ديروز در گفتوگو با ايلنا، احتمال تاثير فشار و حجم بالاي كار در ايست قلبي و فوت اين كارگر را تاييد كرد و گفت كه اين كارگر پيش از اين سابقه بيماري خاصي نداشته و در زمان آغاز به كار در معدن نيز از سلامت كامل برخوردار بوده و افزود كه پيش از اين نيز موارد مشابهي براي ديگر كارگران اين معدن رخ داده است.
به دنبال اطلاعرساني كارگران معادن زغالسنگ كرمان، يك كارشناس هم در مشورت حقوقي با جمعي از كارگران معادن زغالسنگ كرمان، تاييد كرد كه با توجه به وقوع ايست قلبي در معدن زغالسنگ پس از 20 سال كار در اين محيط، احتمال اينكه اين حادثه به عنوان حادثه ناشي از كار شناخته شود بسيار بالا است چرا كه شرايط كاري در معادن، به ويژه معادن زغالسنگ، به دليل عوامل خطرزايي مانند گرد و غبار، گازهاي سمي، فشار كاري فيزيكي و رواني، ساعات كار طولاني و استرس حرارتي، ميتواند بهطور مستقيم يا غيرمستقيم موجب بروز بيماريهاي قلبي شود.
اين كارشناس حقوقي كه نامش نزد « اعتماد » محفوظ است در توضيحات بيشتر درباره حق كارگران و مسووليتهاي كارفرما افزود: « كار طولاني مدت در معدن زغالسنگ با مواجهه مستمر با گرد و غبار ذغال (كه ميتواند باعث بيماريهاي تنفسي و افزايش فشار بر قلب شود) فشار كاري شديد، سروصدا، گرما و استرس همراه است. اين عوامل ميتواند طي سالها به سيستم قلبي-عروقي آسيب برساند. اگر كارگر سابقه بيماري قلبي نداشته يا بيماري وي تشديد شده باشد، ارتباط حادثه با محيط كار محتملتر است. كارفرماي معدن موظف است تمهيدات ايمني و بهداشتي ويژهاي (مانند تهويه مناسب، معاينات دورهاي سلامت قلب و ريه، كاهش ساعات كار در صورت نياز) را براي كارگران معدن فراهم كند كه اگر در انجام اين وظايف قصور كرده باشد، مسووليت وي سنگينتر خواهد بود. تشخيص اينكه آيا ايست قلبي ناشي از كار بوده يا خير، توسط كميسيون پزشكي سازمان تأمين اجتماعي انجام ميشود. شهادت همكاران، مداركي مانند ساعات كاري طولاني، استرس شغلي، يا گزارشهاي قبلي درباره شرايط كار، سابقه كاري، شرايط معدن، گواهي پزشكي معاينات دورهاي اگر انجام شده باشد هم ميتواند نشان دهد كه آيا بيماري قلبي قبلاشناسايي شده بود يا خير. در صورت تشخيص حادثه ناشي از كار، بازماندگان، مستحق مستمري ناشي از كار خواهند بود كه ميزان آن معمولا بيشتر از مستمري فوت عادي است. همچنين هزينههاي كفن و دفن و غرامت قابل مطالبه است. گزارش حادثه بايد حداكثر ظرف 3 روز توسط كارفرما به سازمان تأمين اجتماعي و اداره كار ارسال شده و براي بررسي رابطه حادثه با كار، تشكيل كميسيون پزشكي درخواست شود. مدارك مورد نياز براي ارايه به اين كميسيون، سابقه بيمه و سوابق شغلي اين كارگر و همچنين، گواهي شرايط كاري معدن (از جمله پروندههاي ايمني و بهداشت كار) اظهارات همكاران درباره فشار كاري و شرايط حادثه و هرگونه سند پزشكي قبلي است. در صورت تقصير كارفرما، بازماندگان ميتوانند از طريق مراجع قضايي (شوراي حل اختلاف يا دادگاه) اقدام كنند. اخذ گواهي فوت ناشي از كار از سازمان تأمين اجتماعي براي دريافت مستمري ضروري است. »
اين كارشناس حقوقي در ادامه مشاورهاش افزود: « با توجه به طبيعت پرخطر كار در معدن زغالسنگ و سابقه طولاني كار فرد، احتمال بسيار قوي وجود دارد كه ايست قلبي به عنوان حادثه ناشي از كار شناخته شود، مگر اينكه خلاف آن به اثبات برسد. بنابراين كارفرما و سازمان تأمين اجتماعي مسووليتهايي در قبال بازماندگان خواهند داشت.توصيه اكيد ميشود كه بازماندگان هرچه سريعتر با يك وكيل متخصص در حوزه حقوق كار يا حوادث ناشي از كار مشورت كنند تا از حقوق خود بهطور كامل دفاع كنند. همچنين پيگيري موضوع از طريق شوراي حل اختلاف كار يا دادگاه حقوقي در صورت لزوم ضروري است. در صورت وقوع ايست قلبي و فوت ناشي از آن در حين كار، پاسخ به اين سوال بستگي به اين دارد كه ايست قلبي به عنوان حادثه ناشي از كار شناخته شود يا خير؟ در صورتي كه ايست قلبي ناشي از بيماريهاي قبلي يا عوامل شخصي باشد و ارتباطي با كار نداشته باشد، معمولاً حادثه ناشي از كار محسوب نميشود. در اين صورت، كارفرما مسووليتي جز پرداخت حقوق و مزاياي معوقه ندارد، اما بازماندگان ميتوانند تحت پوشش قانون تأمين اجتماعي، از مستمري فوت (غير از حادثه ناشي از كار) بهرهمند شوند.طبق ماده 91 قانون كار، حوادث ناشي از كار، حوادثي هستند كه در حين انجام وظيفه و به سبب آن رخ ميدهند. كارفرما هم موظف است محيط كار ايمن و مطابق با استانداردها فراهم كند، از فشار كاري غيرمجاز جلوگيري كرده و براي كاركنان در معرض خطر، معاينات دورهاي سلامت انجام دهد. در عين حال، كارفرما در قبال مرگ ناگهاني كارگر در حين كار مسووليت دارد اما ميزان آن بستگي به رابطه علّي بين ايست قلبي و كار دارد. »