«با ما همراه شو!»
سودا رضايي
آنطور به نظر ميآمد كه انگار براي سهيم شدن و مشاركت در ساخت آينده ايران تنها پر كردن يك فرم ساده كافي است. تصور اينكه به نحوي امكان كمك كردن وجود داشته باشد، وسوسهكننده است، آنهم براي يك نوجوان يا جوان ايراني كه بندبند وجودش با نگراني براي آيندهاي مبهم
پر شده است. فرمي كه براي شناسايي و جذب اعضاي نسل زد طراحي شده، در نگاه اول كمي خشك اما اميدواركننده است؛ با سوالهاي ساده و متناسب با شرايط عمومي مخاطب شروع ميشود، سوالهايي مانند اسم، سن، جنسيت، رشته تحصيلي و استان محل سكونت كه هر كسي با هر شرايطي ميتواند به آنها پاسخ دهد. با اين حال، در ادامه، فرم وارد حوزههايي ميشود كه نشان ميدهد طراح آن آنقدرها هم گستره سني نسل زد و سبك زندگي مختص به آن را درنظر نگرفته است؛ نسلي كه از نوجوان پانزده ساله تا جواناني نزديك به سي سال را دربر ميگيرد. سوالهايي مانند «مهمترين دستاورد زندگي شما چيست؟» شايد براي شخصي در دهه سوم زندگي معنادار باشد، اما براي يك نوجوان پانزده ساله پاسخ به چنين سوالي نه تنها دشوار، بلكه گمراهكننده است. يكي از واقعيتهاي رايج در دوران دبيرستان اين است كه دانشآموزان تحت فشار خانواده و مشاوران، بسياري از فعاليتهاي جانبي خود مانند هنر، ورزش و يادگيري زبان را كنار گذاشته تا تمام تمركز خود را صرف درس خواندن و آمادگي براي كنكور كنند. درنتيجه براي بسياري از نوجوانان در بازه سني شانزده تا هجده سال، دستاوردها عمدتا به نمرات بالا يا قبولي در دانشگاه محدود ميشود. اين دستاوردها، خصوصا در نظام آموزشي ناعادلانه و رقابتي موجود، به هيچ عنوان كماهميت نيستند با اين حال قرار گرفتن آنها در كنار دستاوردهايي مانند مدالها، جوايز يا فعاليتهاي متنوع فرهنگي و اجتماعي، ممكن است باعث ايجاد اين تصور شود كه اين موفقيتها ارزش كمتري دارند و به اندازه كافي مهم نيستند. همچنين سوالهايي درمورد فعاليت در حوزههاي هنري، سياسي، اجتماعي و طبيعتگردي، اگرچه در ظاهر طيف وسيعي را پوشش ميدهند اما همچنان باعث ايجاد پيشفرض «فعال بودن چشمگير» در ذهن ميشوند. بسياري از نوجوانان و جوانان هنوز در حال كشف خود و علايقشان هستند يا به هر دليلي تجربه جدي و قابلتوجه كمي دارند. بنابراين، اين پرسشها ميتوانند اين حس را القا كنند كه براي پذيرفته شدن در اين مجموعه، حتما بايد دستاوردهاي چشمگيري داشته باشند و تنها افراد خاص و موفق امكان حضور در اين فضا را دارند. در اين صورت نوجوان ممكن است نسبت به توانايي خود دچار ترديد و نگراني شود، حتي اگر هدف فرم صرفا جمعآوري اطلاعات باشد. در كل، ايده جذب و مشاركت نسل زد ايده خوبي است و نشان ميدهد كه قصد دارند به شنيده شدن صداي جوانان كمك كنند. با اين حال، فرم طراحي شده بيشتر به افراد بالاي
۲۰ تا ۲۵ سال ميپردازد و به نظر ميرسد تنوع سني نسل زد به طور كامل درنظر گرفته نشده است. براي يك نوجوان كه هنوز وارد جامعه نشده و تجربه گستردهاي ندارد، بعضي سوالات ميتواند گيجكننده يا دلسرد كننده باشد و فرد را از ادامه دادن و شركت در چنين فعاليتي منصرف كند.