• 1404 چهارشنبه 12 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6205 -
  • 1404 چهارشنبه 12 آذر

نسل Z در گسست از نهادهاي رسمي

 اما اغلب فاقد ابزار تحليل آن. مهارت‌هايي مانند تفكر انتقادي، سواد رسانه‌اي، حل مساله، كار تيمي و خلاقيت همچنان در حاشيه‌اند، حال آنكه زيست امروز، بدون اين مهارت‌ها عملا ناممكن است. نتيجه اين ناهماهنگي آن است كه دانش‌آموزان به سمت منابع غيررسمي يادگيري گرايش مي‌يابند؛ منابعي كه هر چند جذاب و متنوعند، اما هميشه دقيق و معتبر نيستند. روش‌هاي تدريس نيز با نياز نسل Z ناسازگار است. كلاس‌هاي مبتني بر سخنراني طولاني، حفظ‌ كردن، كتاب‌محوري و ارزشيابي‌هاي حافظه‌محور براي نسلي كه تجربه يادگيري را در قالب تصوير، ويديو، پويانمايي، تعامل و بازي مي‌شناسد، نه تنها كارآمد نيست بلكه ضدانگيزه است. فضاي مدرسه براي بسياري از نوجوانان امروز، محلي براي «اجبار» است نه «كشف». در حالي كه يادگيري در جهان جديد زماني معنا دارد كه فراگير در آن مشاركت كند، تجربه كند و امكان طرح پرسش داشته باشد. روش‌هاي سنتي آموزش ‌و پرورش، عملا مانع شكوفايي استعداد نسل Z شده و راهي جز بي‌تفاوتي، مقاومت يا فرار از آموزش رسمي پيش پاي بسياري از آنها نمي‌گذارد. نقش معلم نيز در اين ميان اهميت حياتي دارد. معلم سنتي، حامل اصلي دانش و مرجع بي‌رقيب كلاس درس بود؛ اما در جهان امروز كه هر دانش‌آموز با چند كليك به منابع گسترده دسترسي دارد، نقش معلم بايد به تسهيل‌گر، راهنما و مربي تبديل شود. نسل Z معلمي را مي‌پذيرد كه با او گفت‌وگو كند، نه اينكه صرفا دستور بدهد. اما بخش بزرگي از معلمان ما، بدون تقصير شخصي، براي ايفاي اين نقش جديد آماده نشده‌اند. كمبود آموزش حرفه‌اي، نبود حمايت ساختاري و البته فشارهاي معيشتي، اجازه نمي‌دهد معلم به كاركردِ واقعي خود در عصر جديد برسد. نهادهاي فرهنگي نيز همچنان با رويكرد بالا به پايين عمل مي‌كنند. نسل Z كه به اصالت و شفافيت حساس است، پيام‌هاي رسمي را وقتي در قالب خطابه يا دستور ارايه شوند، جدي نمي‌گيرد. اين نسل به گفت‌وگو، روايت جذاب، تصوير واقعي و مشاركت نياز دارد. دستگاه‌هايي كه در فضاي مجازي حضور دارند اما زبان، منطق و شيوه زيست نسل جديد را نمي‌شناسند، نمي‌توانند بر ذهن و دل آنها اثر بگذارند. اگر اين روند ادامه يابد، گسست نسل Z از نهادهاي رسمي نه يك احتمال، بلكه يك واقعيت خواهد بود. براي جلوگيري از اين گسست، بايد ساختارها به‌جاي انتظار براي سازگاري نسل جديد، خود را با منطق زمانه وفق بدهند. نخستين گام، اصلاح بنيادين شيوه‌هاي آموزش‌ و پرورش است: تغيير برنامه درسي از دانش‌محور به مهارت‌محور، ايجاد محيط‌هاي يادگيري تعاملي و تجربه‌محور و استفاده جدي از فناوري‌هاي آموزشي. مدرسه بايد از فضايي انفعالي به فضايي زنده، گفت‌وگومحور و خلاق تبديل شود؛ جايي كه دانش‌آموز احساس كند ديده مي‌شود و يادگيري فرصتي براي رشد اوست، نه باري بر دوش او. اما اين تحول بدون معلمان توانمند و باانگيزه امكان‌پذير نيست. فقر معيشتي، فرسايش شغلي و بي‌توجهي به منزلت معلم، هرگونه اصلاح آموزشي را از درون تهي مي‌كند. اگر آموزش ‌و پرورش مي‌خواهد در برابر موج گسست نسل Z بايستد، بايد دو كار را همزمان انجام دهد: ارتقاي جدي روش‌هاي نوين آموزشي و به رسميت شناختن نقش اساسي معلم از طريق بهبود واقعي سطح معيشت و قدرت حرفه‌اي او. آينده آموزش و آينده ايران، از مسير توانمندسازي «معلم» و «بازسازي مدرسه» و «كلاس درس» به عنوان خاستگاه جدي تحول در آموزش و پرورش مي‌گذرد. اگر اين تغيير رخ ندهد، هيچ اصلاحي قادر به بازگرداندن نسل Z به نهادهاي رسمي نخواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون