• 1404 سه‌شنبه 13 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6181 -
  • 1404 سه‌شنبه 13 آبان

گفت‌وگو با مهدي اصغريان، كارگردان نمايش «شايعات»

كمدي نيل سايمون نگاهي به تضادهاي زندگي مدرن است

مهدي سربازي

اين روزها نمايش «شايعات» نوشته نيل سايمون به كارگرداني مهدي اصغريان و تهيه‌كنندگي الهام مقربان در سالن استاد جمشيد مشايخي روي صحنه است.

به گفته اصغريان «دومينو شايد قشنگ‌ترين تعبير از درهم پيچيدگي زندگي؛ تضارب تضادها و ناهمگوني وقايع سرنوشت ما در عين ارتباط مداوم و تنگاتنگ آنها با يكديگر باشد. مرور و بيان افكار روزمره‌مان گاهي صرفا يك ترجمه ذهني ساده از پيرامون ماست؛ گاهي ديدن شيشه شكسته پنجره؛ گاهي شنيدن صداي شليك؛ تصادف با خودرويي كه لحظه‌اي قبل به سرقت رفته؛ يا مواجهه با يك تلفن ناشناس در بحراني‌ترين شرايط؛ يا غيبت خانم و آقاي ميزبان در دهمين جشن سالگرد ازدواج‌شان اين وقايع بديهي به عبارتي زندگي ساده ماست كه درگير پيچيدگي‌ها و معادلات ذهني نوع بشر شده و ماحصل اين پيچيدگي‌هاي خودخواسته؛ روابط از هم گسيخته و متزلزل اجتماعي كنوني است.» 

نمايش «شايعات» تماشاگران را به سفري كمدي در پيچيدگي‌هاي روابط اجتماعي دعوت مي‌كند. به مناسبت اجراي اين نمايش با مهدي اصغريان گفت‌وگو كرديم.

  ‌ در ابتدا بگوييد توليد نمايش«شايعات» چگونه پيش رفت؟

تمرين‌ها به‌طور رسمي و‌ جدي از اواسط ارديبهشت امسال آغاز شد و اين فرآيند حدود ۶ ماه به طول انجاميد. از همان ابتداي كار، هدف ما صرفا آماده‌سازي براي اجرا نبود، بلكه تبديل كردن فرآيند تمرين به يك كارگاه عملي و عمقي براي بازيگران جوان بود.گروه نمايش هفته‌اي دو جلسه گاهي تا روزي 8 ساعت كار كرديم. اين زمان طولاني صرفا براي حفظ ديالوگ‌ها نبود؛ بخش زيادي از آن به تحليل دقيق متن، شخصيت‌پردازي‌هاي پيچيده و كار روي تكنيك‌هاي بداهه‌پردازي و خلق كاراكتر اختصاص يافت تا بازيگران، نه فقط يك نقش، بلكه يك انسان كامل را روي صحنه بياورند.

 ما در يك تصميم كاملا آگاهانه و آموزشي نمايش شايعات را روي صحنه برديم و در ابتداي كار شخصيت ليونارد گانز يكي از نقش‌هاي محوري و چالش‌برانگيز نمايشنامه نيل سايمون است.

  ‌شما خودتان هم در مقام كارگردان و هم در مقام بازيگر در اين نمايش حضور داريد؛ چرا تصميم گرفتيد همزمان هم بازيگر باشيد و هم كارگردان؟

حضور من در كنار اين گروه جوان، جنبه‌اي از مربيگري در عمل را داشت، مي‌خواستم بازيگرانم ببينند كه يك بازيگر باتجربه چطور در لحظه روي صحنه فكر مي‌كند، چطور انرژي مي‌دهد و مي‌گيرد و چطور يك كاراكتر را در طول اجرا زنده نگه مي‌دارد. اين كار نوعي حمايت مضاعف و انتقال تجربه مستقيم به هنرجويان بود تا در لحظات دشوار، اعتماد به نفس بيشتري پيدا كنند. در واقع، اين نقش، بيش از يك بازيگر، نياز به يك «هدايت‌كننده انرژي» در صحنه داشت. ضمن اينكه من عاشق بازيگري و صحنه تئاتر هستم .

 ‌با توجه به اينكه متن خارجي است، آيا در اين نمايش از شيوه اجراي نمايش‌هاي ايراني استفاده شده است؟

متن «شايعات» (Rumors) يك كمدي موقعيت كلاسيك از نيل سايمون است و ما به ساختار روايي و كمدي زيركانه متن وفادار بوده‌ايم. اما در بحث شيوه اجرا، ما كاملا بر «بومي‌سازي در حس و ريتم» تاكيد كرديم.

تماشاگر ايراني با ريتم‌هاي خاص، نوع ديالوگ‌گويي و واكنش‌هاي فرهنگي خودمان ارتباط برقرار مي‌كند. ما سعي كرديم با وجود حفظ چارچوب امريكايي داستان، انرژي، سرعت و حركات فيزيكي بازيگران را به شيوه‌اي طراحي كنيم كه براي مخاطب ايراني قابل لمس و باورپذير باشد. در واقع، ما به جاي استفاده مستقيم از شيوه‌هاي نمايش‌هاي ايراني (مانند تخت حوضي يا تعزيه) از روحيه پويايي و ريتميك تئاتر ايراني در خدمت اجراي اين كمدي استفاده كرديم تا طنز نيل سايمون را به بهترين شكل به تماشاگران انتقال بدهيم.

 ‌ويژگي‌هاي اين نمايش به لحاظ بازي‌ها و طراحي‌ صحنه مي‌تواند براي مخاطب جذاب باشد؟

بله، قطعا. جذابيت اصلي «شايعات» دو چيز است؛ بازي‌هاي پرانرژي و لحظه‌اي. بازيگران ما با وجود تجربه كم، جسارت و انگيزه‌اي فوق‌العاده دارند. تماشاگر با ديدن اين اجرا، شاهد تولد استعدادهايي است كه با تمام وجودشان روي صحنه حضور دارند. لحظات كمدي در اين نمايش وابسته به ديالوگ‌هاي خشك نيست، بلكه از واكنش‌هاي سريع، فيزيكال و تعاملات پرهيجان بازيگران ناشي مي‌شود. اين انرژي جوان، موتور محركه نمايش ماست.

 طراحي صحنه كاربردي و نمادين است. ساده و ميني‌ماليستي، اما هوشمندانه است كه فضاي يك آپارتمان مدرن را براي مخاطب تداعي مي‌كند. تمركز ما اين بوده كه صحنه، فضايي خلوت و مناسب براي انفجارِ حركت و كمدي بازيگران ايجاد كند و به هيچ‌وجه حواس تماشاگر را پرت نكند. در واقع، صحنه تبديل به يك جعبه خفه‌كننده براي شخصيت‌هايي شده كه دائما در حال پنهان كردن يك راز هستند و اين تضاد، خود يكي از منابع جذابيت ديداري نمايش است.

 ‌مهم‌ترين درون‌مايه‌اي كه اين‌گونه نمايش‌ها براي مخاطبان مي‌تواند داشته باشد؟

نمايش «شايعات» فراتر از يك كمدي صرف است. مهم‌ترين پيامي كه در زير لايه‌هاي خنده نهفته است، موضوع فروپاشي ارتباطات و قدرت تخريبگر گمانه‌زني‌ها در زندگي مدرن است. اين نمايش به مخاطب يادآوري مي‌كند كه وقتي افراد به جاي صحبت مستقيم و صادقانه، به شايعات، قضاوت‌ها و پنهانكاري‌ها متوسل مي‌شوند، چطور يك وضعيت ساده مي‌تواند به سرعت تبديل به يك فاجعه كمدي و در دنياي واقعي، تراژدي شود. نمايش ما يك آينه در مقابل جامعه مي‌گذارد كه نشان مي‌دهد چطور ترس از قضاوت و نياز به حفظ ظاهر مي‌تواند ما را به موجوداتي دستپاچه و دروغگو تبديل كند. 

  ‌با توجه به اينكه برخي بازيگران تازه‌ وارد اين عرصه شده‌اند، بازيگران نمايش‌هاي تجربي چقدر موفق‌تر از گروه‌هاي آكادميك مي‌توانند باشد؟

به نظر من، بحث بر سر بهتر بودن نيست، بلكه بر سر «متفاوت بودن مسير رشد» است. تئاتر آكادميك يك پايه نظري و ساختاردهي شده قوي مي‌دهد كه غيرقابل انكار است؛ اما گروه هنري پژواك يك گروه «كارگاهي-اجرايي» است. بازيگران ما همگي هنرجوياني هستند كه پاي صحنه و در حين كار عملي آموزش ديده‌اند. ويژگي اصلي اين گروه اين است كه ترس از شكست ندارند، بيش از حد درگير چارچوب‌هاي تئوريك نيستند و جسارت بدني و فيزيكي بسيار بالايي دارند كه براي كمدي و نمايش‌هاي سريع امروزي حياتي است.

آنها تازه‌وارد نيستند، بلكه «تازه نفس» و «تشنه كار» هستند. اين انرژي و اشتياق خام، اغلب باعث مي‌شود كه بازي‌هايشان صادقانه‌تر و پوياتر به نظر برسد. در نهايت، موفقيت يك بازيگر تركيبي از دانش آكادميك و تجربه عملي و كارگاهي است و گروه ما تمركز خود را روي بخش عملي گذاشته است. نكته متمايز‌كننده اين اجرا و اين گروه دقيقا به متد آموزشي‌اي برمي‌گردد كه من در كلاس‌هاي بازيگري‌ام پياده‌سازي مي‌كنم: متدي كه آن را «بازيگري در سايه» ناميده‌ام و حاصل سال‌ها تحقيق و كار عملي من  است.

 «بازيگري در سايه» به زبان ساده، يك تكنيك براي ايجاد عمق و باورپذيري غيرقابل ترديد در شخصيت است. اين متد بر اين اصل استوار است كه هر شخصيت روي صحنه بايد يك «سايه» يا يك جهان پنهان داشته باشد كه تماشاگر آن را نبيند، اما نتيجه‌اش را در بازي بازيگر كاملا حس كند.

اين سايه شامل جزييات ناگفته، تاريخچه رواني پنهان، ترس‌هاي نهان و انگيزه‌هاي زيرين شخصيت است. هنرجويان من ياد مي‌گيرند كه چگونه بدون اينكه اين جزييات را مستقيم بازي كنند، آنها را در لحن، نگاه، ريتم تنفس و حركات ناخودآگاه شخصيت خود جاري سازند.

نمايش «شايعات» بهترين بستر براي نمايش نتايج اين متد است، چون شخصيت‌هاي نيل سايمون مدام در حال پنهانكاري، دستپاچگي و دروغ گفتن هستند، اين تكنيك سايه به بازيگر كمك مي‌كند تا تضاد دروني بين آنچه شخصيت مي‌گويد و آنچه در حقيقت در سر دارد را به شكلي نامحسوس روي صحنه بياورد. امروز كه اين هنرجويان جوان با اين متد آموزش ديده‌اند، مي‌توانند پيچيده‌ترين شخصيت‌ها را با اصالت و باورپذيري بازي كنند. نمايش ما در واقع ويترين عملي متد «بازيگري در سايه» است. نمايش با گردهمايي افراد جامعه بالا در خانه چارلي بروك معاون شهردار و همسرش مايرا بروك، دو شخصيت برجسته در حلقه اجتماعي نخبگان نيويورك كه مهمان دهمين جشن سالگرد ازدواج ميزبان هستند، آغاز مي‌شود. با ورود مهمانان، آنها به سرعت متوجه مي‌شوند كه چيزي اشتباه است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون