پيكان تيز تخريب
«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي
خسارات جريان تخريب براي كشور را بررسي ميكند
محمدجواد حقشناس: جامعه امروز ايران بيش از پيش به چنين صداهايي نياز دارد
حسين نورانينژاد: سقفها همچنان برقرارند و هيچ چيز تغيير نكرده است
اسماعيل گراميمقدم: توسعه از مسير تعامل و وفاق ميگذرد نه تخريب و تنش و دعوا
مهدي بيكاوغلي | شرايط امروز كشور و جريان تخريبي كه عليه دولت پزشكيان و مديران ارشدش به راه افتاده، بسياري از ايرانيان را به ياد رويكردهاي جريان محافظهكار جناح راست با دولت اصلاحات و گفتمانش مياندازد. گفتمان خاتمي در خصوص توسعه سياسي، قرابت قابل توجهي با گفتمان «دعوا نكنيم» مسعود پزشكيان دارد. پزشكيان كه روز و روزگاري به عنوان وزير بهداشت دولت خاتمي، فعاليت ميكرد، امروز به عنوان رييسجمهور با گفتمان وفاق و دعوا نكنيم تلاش ميكند، از طريق ايجاد هماهنگي، اتحاد و همافزايي، معيشت و رفاه مطلوبتري براي ايرانيان ايجاد كند. پزشكيان به خوبي آموخته كه مسير بهبود شاخصهاي اقتصادي از مسير توسعه سياسي و اجتماعي و حزبي ميگذرد. رييسجمهور هنوز از ياد نبرده، زماني كه ايده توسعه سياسي در دولت اصلاحات حدفاصل سالهاي 76 تا 84 شكل گرفت، برخي افراد و جريانات با ديده ترديد به آن نگريسته و ميپرسيدند چرا نبايد «توسعه اقتصادي» در گفتمان دولت سيد محمد خاتمي و يارانش اولويت بيشتري داشته باشد. تئوريسينهاي اصلاحطلب و چهرههايي مانند هادي خانيكي، سعيد حجاريان، عليرضا علويتبار و...با طرح اين واقعيت كه ...
مهدي بيكاوغلي
شرايط امروز كشور و جريان تخريبي كه عليه دولت پزشكيان و مديران ارشدش به راه افتاده، بسياري از ايرانيان را به ياد رويكردهاي جريان محافظهكار جناح راست با دولت اصلاحات و گفتمانش مياندازد. گفتمان خاتمي در خصوص توسعه سياسي، قرابت قابل توجهي با گفتمان «دعوا نكنيم» مسعود پزشكيان دارد. پزشكيان كه روز و روزگاري به عنوان وزير بهداشت دولت خاتمي، فعاليت ميكرد، امروز به عنوان رييسجمهور با گفتمان وفاق و دعوا نكنيم تلاش ميكند، از طريق ايجاد هماهنگي، اتحاد و همافزايي، معيشت و رفاه مطلوبتري براي ايرانيان ايجاد كند. پزشكيان به خوبي آموخته كه مسير بهبود شاخصهاي اقتصادي از مسير توسعه سياسي و اجتماعي و حزبي ميگذرد.
رييسجمهور هنوز از ياد نبرده، زماني كه ايده توسعه سياسي در دولت اصلاحات حدفاصل سالهاي 76 تا 84 شكل گرفت، برخي افراد و جريانات با ديده ترديد به آن نگريسته و ميپرسيدند چرا نبايد «توسعه اقتصادي» در گفتمان دولت سيد محمد خاتمي و يارانش اولويت بيشتري داشته باشد. چهرههايي مانند هادي خانيكي، سعيد حجاريان، عليرضا علويتبار و...با طرح اين واقعيت كه مسير رشد اقتصادي و توسعه پايدار و همهجانبه از دالان توسعه سياسي و همافزاييهاي حزبي ميگذرد، تلاش ميكردند توجه افكار عمومي را متوجه مقوله توسعه سياسي كنند. اما تحركات جريان تخريب در آن دوران به اندازهاي وسيع و فراگير بود كه صداي دلسوزان كشور ميان همهمههاي محافظهكاران كمتر شنيده شد.
اين بود كه رسانههاي محافظهكار آن ايام، دوگانه توسعه سياسي-توسعه اقتصادي را شكل دادند و مبتني بر آن دولت اصلاحات را متهم به بيتوجه به معيشت و رفاه مردم كردند. از همان زمان جريان تخريبي فراگيري عليه گفتمان اصلاحات شكل گرفت كه با انگها و انگارهها و توهينها و تهمتها، تلاش ميكردند دستاوردهاي اين جريان و گفتمانش را بيارزش جلوه دهند. مبتني بر اين نقشه راه بود كه محافظهكاران، راهبرد دولت احمدينژاد را به عنوان نخستين دولت پسااصلاحات «توسعه اقتصادي» نامگذاري كرده و اعلام ميكردند برخلاف اصلاحطلبان معيشت مردم را در اولويت قرار ميدهند. گذشت ايام اما نشان داد جرياني كه بيشتر فرياد وا اقتصادا سر داده بودند بيشتر از همه به بنيانهاي اقتصاد و معيشت جامعه ايراني لطمه وارد ساخته و منافع اقتصادي خانوارهاي ايراني را به باد دادند. اتلاف حدود 700ميليارد دلار درآمدهاي نفتي افسانهاي ايران، صدور 6 قطعنامه شديداللحن عليه ايران، افزايش نجومي نرخ ارز، كاهش درآمد سرانه، كوچكتر شدن كيك اقتصادي به نيم و كاهش 50درصدي توليد ناخالص داخلي ايران محصول گفتمان توسعه اقتصادي جريان راست و محافظهكاران بود. هر چند بيش از دو دهه از سال 84 و پايان دولت اصلاحات ميگذرد، اما جريان تخريبي كه در آن زمان هر 9روز يك بحران را براي دولت خاتمي ايجاد كرده بود، امروز به دنبال حاشيهآفريني روزانه براي دولت پزشكيان است. به همين دليل است كه كمتر از 4ماه از تشكيل كابينه وزير اقتصاد كابينهاش را استيضاح ميكند. كمي بيش از يكسال از عمر دولت 4وزير كابينهاش را در ليست استيضاح قرار داده و هر روزه به بهانههاي مختلف وزرا و مديرانش را احضار ميكند و به آنها تذكر ميدهد. فشارها كه به نقطه اوج ميرسد، رييسجمهور هم گلايه ميكند كه نگران مسائل خارجي و مذاكره و رفع تحريمها نيست، بلكه نگرانيهاي اصلياش به جريان تخريب داخلي و مشكلات دروني كشور است. جهت حملات جريان تخريب اما تنها متوجه دولت نيست هر فرد و جماعتي كه از سر دلسوزي سخن بگويد و اظهارنظري كند از سوي اين جريان تخريب و توهين به محاكمه كشيده ميشود. اصلاحطلب و اصولگرا و معتدل براي اين جريان تفاوتي ندارد. به همين دليل است كه يك روز علياكبر ناطقنوري و محمدرضا باهنر اصولگرا را تخريب ميكنند و روز ديگر با روحاني و ظريف و همتي سر ناسازگاري دارند.