تبليغات تازه ترامپ براي مذاكره با ایران
احمد شيرزاد:
ايران و امريكا بايد به چهارچوب مذاكرات قبل از 23خرداد بازگردند
سيد محمد صادق الحسيني:
ترامپ به توافق با ايران براي انتخابات كنگره نياز دارد
مهدي بيك اوغلي
ساعاتي پس از اعلام رسمي ايران در اين خصوص كه در اجلاس شرمالشيخ شركت نميكند، يكبار ديگر درخواستهاي مستمر ترامپ براي مذاكره با ايران از سر گرفته شد. اينبار، درخواستها نه در واشنگتن و در خاك امريكا بلكه در مصر و در خاورميانه بود كه ترامپ خواستار مذاكره و توافق با ايران شد. رييسجمهور امريكا خطاب به مقامات ايران اعلام كرد: « ما آمادهايم، هر زمان كه شما آماده باشيد؛ اين بهترين تصميمي خواهد بود كه ايران تاكنون گرفته است و اين اتفاق خواهد افتاد...»ترامپ اما در شرايطي از علاقه ايران به توافق صحبت ميكند كه به اعتقاد تحليلگران در آستانه انتخابات مجلس سنا و نمايندگان امريكا و خطر از دست دادن هر دو مجلس، بيشتر از هر زمان ديگري به توافق با ايران براي ثبات در خاورميانه و ثبات در بازار نفت نياز دارد. سيد محمد صادق الحسيني و احمد شيرزاد دو تحليلگري هستند كه هر كدام از زاويه ديد خود درخواست ترامپ براي توافق و مكانيسم ورود احتمالي ايران به مذاكره را بررسي ميكنند. الحسيني معتقد است كه ايران با اتخاذ يك راهبرد پويا و جامع و با به كارگيري تمام ظرفيتهايش ميتواند منافع ملي خود را از دل توافق با امريكا تحقق بخشد. به اعتقاد اين تحليلگر ترامپ تا قبل از انتخابات كنگره هم انگيزه كافي و هم قدرت كافي براي توافق با ايران را دارد. به اعتقاد الحسيني دستيابي به يك توافق با ترامپ تا قبل از انتخابات مياندورهاي كنگره امريكا محتمل است. احمد شيرزاد هم با اشاره به سابقه قبلي مذاكره ايران و امريكا قبل از جنگ 12 روزه به اين نكته اشاره ميكند كه بايد يك چهارچوب مشخص براي مذاكره و توافق در نظر گرفته شود تا توافق در فضايي شفاف عينيت يابد.
محمد صادق الحسيني: ترامپ به توافق با ايران براي انتخابات كنگره نياز دارد
سيد محمد صادق الحسيني تحليلگر مسائل سياسي و اقتصادي در گفتوگو با «اعتماد» در واكنش به اظهارات اخير ترامپ در خصوص ضرورت دستيابي به توافق با ايران و دورنماي پيش روي كشور ميگويد: «پس از تحولات اخير روشن شد، تحليلهاي برخي افراد و جريانات كه بر اساس آن گفته ميشد اگر اسراييل و حماس به توافق برسند، احتمال جنگ با ايران بيشتر ميشود، نادرست بود و به دليل اطلاع نداشتن از شرايط منطقه، شخصيت و برنامه ترامپ براي خاورميانه مطرح ميشدند. حدودا 8ماه تا موعد انتخابات مجلس نمايندگان و سناي امريكا باقي مانده، ترامپ فرصت زيادي ندارد و تا آن زمان، بايد مشكلات خاورميانه را حل و فصل كند. حل مشكلات نه به اين خاطر است كه امنيت خاورميانه و سرنوشت مردم اين منطقه براي ترامپ مهم است، بلكه ترامپ ميخواهد قيمت نفت را ثابت نگه دارد تا ريزش آراي جمهوريخواهان كمتر شود. به خصوص اينكه چالش امريكا با چين ادامه دارد و نقطه استراتژيك براي ترامپ نه خاورميانه و روسيه بلكه چين است.» الحسيني ادامه ميدهد: «ترامپ سعي ميكند تنشهاي روسيه و ايران را براي ثبات بازار انرژي در آستانه انتخابات امريكا مديريت كند. او ميداند هر تنش تازهاي ميان ايران و اسراييل باعث گسترش چالش و افزايش ريسكهاي جهاني ميشود. موضوعي كه ميتواند باعث افزايش نرخ انرژي و افزايش نرخ بهره شود. بنابراين هدف اصلي ترامپ يك هدف داخلي است اما ابزاري كه براي رسيدن به اين هدف به كار ميگيرد، بخشي مرتبط با تحولات خاورميانه و بخش ديگر آن احتمالا در توافق روسيه و اوكراين متجلي ميشود.
ترامپ صلح را ميخواهد نه به اين دليل كه رييسجمهور صلح طلبي است بلكه به اين دليل كه قدرت را دوست دارد و تلاش ميكند يكي از مجالس سنا يا نمايندگان را حفظ كند. پيشبينيها اما نشان ميدهد كه ترامپ هر دوي اين مجالس را در انتخابات پيش رو از دست ميدهد.» او يادآور ميشود: «از سوي ديگر كاهش تنش ميان اسراييل و فلسطينيها باعث كاهش تنش در كل منطقه ميشود و چالشهاي ايران و اسراييل را كمتر ميكند. در دورنماي پيش رو، احتمال جنگ و تنش بين ايران و اسراييل كاهش يافته و اگر تمايلي براي توافق ميان مقامات ايراني وجود داشته باشد، احتمال توافق با امريكا بيشتر از هر زمان ديگري خواهد بود. ميتوان راهبردي طراحي كرد كه در آن بتوان با تيم فاسد ترامپ كه همواره منافع فردي و گروهي خود را به منافع اسراييل و حتي امريكا ترجيح ميدهند به توافقي رسيد كه دستيابي به آن با ساير روساي جمهور امريكا ممكن نيست.» به اعتقاد اين تحليلگر«ايران بايد هوشمندانه رفتار كند و دست از رفتارهاي قابل پيشبيني و ساده بردارد. ايران به استراتژيهاي تازهاي نياز دارد. افراد تازهاي بايد به كار گرفته شوند كه انگيزه، توان و نبوغ كافي براي حل اين معادلات را داشته باشند. روزنهاي براي توافق با امريكا باز شده است. اينكه آيا اين توافق عينيت مييابد يا نه به بازي ايران ارتباط دارد.»
الحسيني در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه ترامپ 3مطالبه را براي توافق مطرح كرده است. با اين مطالبات آيا رسيدن به يك درك مشترك محتمل است؟ميگويد: « از اين 3شرط ترامپ، دو شرط اول عملا موضوع خاصي نيست. اينكه ايران از تروريستها حمايت نكند و با همسايگان نفرت پراكني نكند، عملا موضوعات مهمي نيستند. اما در مورد سومين موضوع، ترامپ هرگز نگفت كه ايران اسراييل را به رسميت بشناسد، بلكه اعلام كرد، ايران حق بقا و حيات اسراييل را به رسميت بشناسد! اين مطالبه را شايد با ساز و كارهايي بتوان محقق كرد. فكر نميكنم ترامپ سنگ بزرگي پيش پاي ايران گذاشته است. توافق شدني است، ايران توان موشكي را حفظ ميكند، عليرغم برخي محدوديتها، توان هستهاي خود را نيز حفظ ميكند، ضرورتي هم براي به رسميت شناختن اسراييل ندارد. ايران هرگز حق حيات و بقاي يهوديان را انكار نكرده است. ميتوان به گونهاي در اين زمينه برنامهريزي كرد كه با راهبردهاي بنيادين ايران تعارضي نداشته باشد.» او با اشاره به اينكه ايران نبايد به ميوههاي پاييني درخت ديپلماسي بدل شود كه راحت چيده ميشوند، ميگويد: « فاسدترين نيروها در امريكا روي كار هستند و با يك مذاكرات مدبرانه و تامين منافع پشت پرده اطرافيان ترامپ و چرخاندن بازي ميتوان منافع ملي را محقق كرد. ايران به يك استراتژي و استراتژيست (بازي و بازيساز) نياز دارد. ترامپ به توافق با ايران تا قبل از انتخابات كنگره نياز دارد. تا آن زمان هم قدرت كافي براي دادن امتيازهاي قابل توجه به ايران را دارد و هم انگيزه لازم براي يك چنين توافقي را دارد. ترامپ به دنبال آن است كه هم بازار انرژي را در راستاي منافع خود مستقر كند و هم به زعم خود دستاوردي خلق كند كه هيچ رييسجمهوري تا به امروز انجام نداده است. »
احمد شيرزاد: ايران و امريكا بايد به چهارچوب مذاكرات قبل از 23خرداد بازگردند
احمد شيرزاد تحليلگر سياسي و نماينده ادوار مجلس هم با ورود به اين بحث درباره دورنماي توافق ايران و امريكا ميگويد: « در اينكه ترامپ يك فرد تبليغاتي و رسانهاي است و با استفاده از پروپاگاندا تلاش ميكند توجهها را به خود جلب كند، شكي نيست. ترامپ با ژست خاص خود تلاش ميكند بگويد تعيينكننده روند تحولات جهاني است. تا زماني هم كه اين نوع ژستهاي ترامپ به ايران لطمه نزند نبايد براي ايران مهم باشد كه او چه رفتاري دارد و چه حرفهايي ميزند. از منظر سياستگذاران ايراني اعتماد به حرفها، رفتارها و تصميمات ترامپ دشوار است. اساسا هم ايران به دنبال پيدا كردن يك شريك استراتژيك در جهان نيست كه بخواهد ترامپ را در يك چنين شرايطي ببيند.» شيرزاد يادآور ميشود: «ديروز ترامپ رسما اعلام كرد، جراد كوشنر و ويتكاف را براي تحقق توافق با ايران در نظر گرفته است. اما ايران زماني ميتواند موضوع مذاكره و توافق با امريكا را به صورت جدي دنبال كند كه يك پيشنهاد مشخص در چهارچوب روابط سياسي و خطوط قرمز ايران طرح شود. مثلا امريكا بايد اعلام كند در فلان چهارچوب قصد دارد با ايران گفتوگو كند. ايران زماني ميتواند به يك موضع مشخص و تصميم معيني برسد كه پيشنهاد مشخص روي ميز باشد. بيان اظهارات كلي از جمله اينكه نفرت پراكني نشود، از تروريسم حمايت نشود و... موضوعاتي كلي و اخلاقي است. ضمن اينكه اساسا ترامپ در موضعي نيست كه بخواهد به كشوري در حد و اندازه ايران نصيحت و توصيه اخلاقي كند.» او با اشاره به اينكه روي حرفهاي ترامپ نميتوان حساب جدي باز كرد، ميگويد: « ايران زماني ميتواند برنامهريزي سياسي جدي داشته باشد و وارد فرآيند تصميمگيري سياسي شود كه پيشنهاد معيني روي ميز باشد. اين نوع صحبتها كه در محافل عمومي ميشود نه دلگرمكننده است و نه نگرانكننده! اگر پيشنهاد عملي و كاربردي از سوي امريكاييها طرح شود و مشخص شد قرار است بر سر چه بده و بستاني مذاكره شود، ميتوان درباره چهارچوب ارايه شده تصميمگيري كرد.»
شيرزاد در خصوص اظهارات اخير عراقچي درباره اينكه امريكا جز بحث هستهاي، مطالبه ديگري را براي مذاكره با ايران مطرح نكرده، آيا در اين چهارچوب ميتوان به توافق رسيد؟ ميگويد: «رويكردي كه هيات ايراني در دور قبلي مذاكرات و قبل از جنگ 12روزه در پيش گرفته بود رويكرد منطقي و مشخصي بود. ايران رسما اعلام كرده بود، حاضر است هر نوع رفتاري كه اعتماد افكار عمومي جهاني به صلحآميز بودن برنامه هستهاي ايران را جلب كند را بپذيرد. از جمله اين رفتارهاي اعتمادساز، بازرسيهاي آژانس در چهارچوبهاي معين يا مذاكره بر سر حجم مواد غني شده ايران ميتواند باشد. عراقچي هم طي گفتوگويي تلويزيوني اين موضوع را تاييد كرده است. اين مساله هنوز روي ميز است و رد يا قبول نشده، اما با حملات 23خرداد امريكا و اسراييل به ايران، تداوم گفتوگوها بلاموضوع شد.»
اين تحليلگر ميگويد: «پس از جنگ 12روزه هم امريكاييها برخي موارد كلي را مطرح كردند. مثلا گفتند ايران بايد برد موشكهاي خود را به زير 500كيلومتر برساند. البته ايران حاضر نيست در اين خصوص گفتوگو و مذاكرهاي داشته باشد. يا برخي مقامات امريكايي از تسليم كامل ايران سخن ميگفتند كه موضوع قابل اعتنايي نبود. اين نوع اظهارنظرها هر معنايي داشته باشد، معناي مذاكره را نميتوان از آن برداشت كرد. بهطور كلي معتقدم اگر دوطرف به چهارچوب مذاكرات قبل از 23خرداد بازگردند، امكان دستيابي به يك درك مشترك وجود دارد. لازم است مذاكرات از موضوع برابر و عادلانه و در راستاي دستيابي به يك درك مشترك انجام شود.»