• 1404 يکشنبه 30 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6142 -
  • 1404 شنبه 29 شهريور

روايت شصت‌وهفتم: خاطرات آرتور هاردينگ (3)‌ بيليارد با صدراعظم

مرتضي ميرحسيني

امين‌السلطان را كه آن زمان، باز هم رييس دولت ايران شده بود، زياد مي‌ديد. به نظر مي‌رسد كه او را، براي شخصيت صميمي‌اش -و ‌خوش‌خدمتي بعدي‌اش در امضاي قرارداد دارسي- تحسين مي‌كرد. «امين‌السلطان صراحت ظاهري را با مشربي خندان و رفتاري بي‌قيد كه او را تقريبا آدمي شوخ و بذله‌گو نشان مي‌داد، به‌هم آميخته بود و تركيب اين دو خصلت غالبا بدترين و كينه‌جوترين دشمنان او را رام و وادار به آشتي و تجديد مودت مي‌كرد.» نيز مي‌نويسد: «صدراعظم داراي چندين خصيصه جالب بود، از‌جمله اينكه استعدادي عجيب در حل مسائل دشوار سياسي داشت، خوش‌اخلاق بود، از تسليم شدن به حرف حق و استدلال معقول ابا نداشت و روي‌ هم رفته مصاحبي خوش‌محضر و دوست‌داشتني بود.» بيشتر كه با او نشست و برخاست كرد، مطمئن شد كه دلبسته روس‌ها نيست، اما از ناچاري، براي آنچه مي‌كند و نمي‌كند با آنان هماهنگ مي‌شود. «از لحاظ احساسات شخصي، با اينكه صدراعظم جديد، امين‌السلطان قلبا متمايل به روس‌ها نبود، ولي شرايطي كه به قرارداد وام ماخوذ از روسيه الحاق شده بود... او را در موقعيتي بس دشوار قرار داده بود. به موجب اين پيمان، دولت ايران رسما قبول كرده بود كه در آتيه از هيچ دولتي جز روسيه تزاري قرض نگيرد و وجود اين ماده در پيمان رسمي وام، نفوذ روس‌ها را در دستگاه حكومت ايران فوق‌العاده تشديد كرده و بالا برده بود.» اما هاردينگ تصميم به تغيير اين مناسبات داشت. ماموريتش اين بود. از خود صدراعظم هم -‌كه همه‌كاره دولت ايران بود‌- شروع كرد. كوشيد او را نه با وعده و وعيد و روش‌هاي متعارف سياسي كه با برقراري رابطه دوستانه سمت خود بكشد. بارها براي شام به سفارت دعوتش كرد و در آن مهماني‌هاي خلوت و خصوصي در احترام و پذيرايي از او سنگ‌ تمام گذاشت. حرف‌هايش را شنيد و انتقادهايي را كه لابه‌لاي اين حرف‌ها از سياست انگليس در ايران مي‌شد، نشنيده گرفت. حتي در بيليارد و شطرنج كه امين‌السلطان بسيار دوست داشت، به عمد به او مي‌باختند. «هر موقع كه امين‌السلطان براي صرف شام به سفارت ما مي‌آمد تقريبا لاينقطع در تالار بازي بيليارد بود و دكتر آدلينگ پزشك رسمي سفارت كه صورت برد و باخت دو طرف را ثبت مي‌كرد هميشه مي‌كوشيد ترازنامه بازي طوري تنظيم شود كه صدراعظم را برنده نشان بدهد؛ البته پس از يك مبارزه ممتد و منصفانه يا فرضا هنگام بازي شطرنج موقعي كه پيشاپيش مي‌ديد تا دو، سه حركت ديگر صدراعظم را مات خواهد كرد به عمد وزير خود را از دست مي‌داد تا مهمان عاليقدر بازي را ببرد و مجلس مهماني سفارت را سرحال و خرم ترك كند و به اين ترتيب نه تنها از خود، بلكه از ميزبانش نيز راضي باشد.» روشي كه هاردينگ براي جذب امين‌السلطان به كار بست، موثر افتاد. صدراعظم را كه از فشار سنگين و هميشگي روس‌ها به تنگ آمده بود - نه كاملا، اما كمي‌- با سياست انگليس همراه كرد و آن برتري قطعي روس‌ها را كه او در شروع كارش با آن مواجه شده بود به چالش كشيد. كار به جايي رسيد كه وزيرمختار روسيه به جنس روابط صدراعظم ايران و وزيرمختار انگليس معترض شد و بازي دولت امين‌السلطان در زمين انگليسي‌ها را نكوهش كرد. هاردينگ مي‌نويسد: «از ويژگي‌هاي امين‌السلطان حين صحبت يكي اين بود كه هميشه موقعي كه مي‌خواست مطلبي را به خود عطف كند اين منظور را با ضمير مفرد سوم شخص، آن‌‌هم به عنوان فلان‌ كس انجام مي‌داد. مثلا بارها اتفاق مي‌افتاد كه در ضمن صحبت‌هاي خصوصي موقعي كه مي‌خواست بگويد روس‌ها خيلي ناراحتند از اينكه صدراعظم ايران نسبت به خواسته‌هاي انگليسي‌ها اين‌ همه روي مساعد نشان مي‌دهد مقصود خود را چنين بيان مي‌كرد: وزيرمختار روس فوق‌العاده مكدر و ناراحت است كه چرا فلان ‌كس (مقصود خودش بود) از هر گونه تقاضاي انگليسي‌ها پشتيباني مي‌كند.» روس‌ها واقعا از آنچه بين امين‌السلطان و هاردينگ مي‌گذشت، خشمگين بودند. همان روزها، وزيرمختار روسيه كه چيزهايي درباره مهماني‌هاي شام و بازي بيليارد در سفارت و گفت‌وگوهاي صدراعظم ايران و وزيرمختار انگليس شنيده بود، در صحبتي خصوصي به هاردينگ گفت: «امين‌السلطان بهتر است در فكر خودش باشد، چون كه پيش از هر دوي ما در آن سوراخ خواهد افتاد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون