درباره «مهدي كوچكزاده» نماينده مردم تهران در چند دوره مجلس از جمله دوره دوازدهم و اظهارات و ادبيات خاصاش كه هميشه او را در صدر اخبار قرار داده است
گروه گزارش| در روزهاي اخير گفتوگويي از مهدي كوچكزاده، نماينده مجلس دوازدهم با خبرگزاري دانشجو منتشر شد كه مثل هميشه گفتههاي اين نماينده مجلس دوازدهم بازتابهاي زيادي داشت. از ماجراي آشنايياش با محمدباقر قاليباف در زمان جنگ ايران و عراق كه با عبارت «جوان به اين خوشگلي اينجا چه ميكند؟» آن را بازگو كرده تا تندترين حملاتي كه به كارگزاران و اصلاحطلبان داشته است.
كوچكزاده در هر دورهاي كه در مجلس بود با ادبيات تندي كه داشت در مركز اخبار قرار ميگرفت. از ماجراي معروف درگيرياش با علي مطهري در مجلس هشتم تا اظهاراتش در تذكر شفاهي در جلسه علني در دوره دوازدهم درباره موضوع غزه، وقتي كه از همدردي معاون پزشكيان با حادثهديدگان آتشسوزي امريكا انتقاد كرد و پشت تريبون خود در جلسه علني گفت: «من به عنوان يك مالياتدهنده حاضر نيستيم ماليات من قبل از اينكه خرج غزه بشود بره براي «لسآنجلسيهاي پفيوز» خرج بشود».
كوچكزاده متولد سال 1337 است. دكتراي مهندسي كشاورزي دارد و مثل بسياري از سياستمداران اصولگرا سابقه عضويت در سپاه پاسداران را در دهه نخست بعد از انقلاب دارد. قصه بروز و ظهور كوچكزاده در بهارستان و سياست به قصه آبادگران در مجلس هفتم گره خورده است. نسل جديدي از اصولگرايان كه نميخواستند زير سايه راست سنتي باشند و با ظهور موعود خود يعني محمد احمدينژاد حول محور او با شعارهاي عدالت گستري و ضد فساد و رويكردهاي مخالفتهاي تند با دولت اصلاحات و اصلاحطلبان و هاشميرفسنجاني و كارگزاران سازندگي، گرد هم جمع شدند. گعدهاي كه سرنوشتهاي متفاوني پيدا كردند؛ از كوچكزاده كه هنوز در مجلس حضور دارد تا سعيد ابوطالب كه به دنبال دغدغههاي فرهنگي از سياست كناره گرفت و محمد خوشچهره كه به تدريس و تحقيق اقتصاد بازگشت، و البته عماد افروغ كه رخ در نقاب خاك كشيد. جرياني كه شايد هنوز برچسب آبادگران را در كارنامه خود داشته باشند اما تفاوتهاي زيادي با يكديگر پيدا كردند به جز دلخوري و دلشكستي و روگرداني از «محمود احمدينژاد» كه خصلت مشترك بيشتر آنها شد.
از حامي سرسخت و عضو جبهه پايداري تا نماينده مستقل و عضو بريده از پايداري ها
مهدي كوچكزاده، زاده تهران است. دكتراي كشاورزي در گرايش مهندس آبياري دارد و استاد دانشگاه تربيت مدرس است. مدرك فوق ليسانس خود را نيز از دانشگاهي در هلند دريافت كرده است. همواره چهرهاي فعال در مجلس در موضوعات سياسي بود. كمتر ماجراي سياسي بوده و هست كه كوچكزاده به آن واكنش نشان ندهد. كوچكزاده از سرسختترين حاميان محمود احمدينژاد بود. مخالفت درجه يك اصلاحطلبان و منتقد سرتاپا خشم از كارگزاران و هاشميرفسنجاني، مثل بسياري ديگر از اصولگرايان محمود احمدينژاد را منجي عدالت براي جامعه ميدانست و تا زماني كه اسفنديار رحيم مشايي بند ناف بسياري از اصولگرايان را از احمدينژاد بريد، كوچكزاده در صف حاميان سرسخت او بود تا جايي كه حتي در دورهاي نماينده محمود احمدينژاد در شوراي نظارت بر صداوسيما شد. حتي در اين ايام با يكي از وزراي احمدينژاد نيز وصلتي خانوادگي برقرار كرد و پسر حسن مظفر داماد او شد.
ميانه مجلس هشتم و تشكيل جبهه پايداري كوچكزاده را نيز به سمت اين تشكل سوق داد. اگرچه رفتارهاي احمدينژاد او را آزرده بود و با اصول اصولگرايي او هم خواني نداشت اما هرگز به صورت كامل دل از او نبريد. در سال ۱۳۹۶ بعد از ثبت نام احمدينژاد در انتخابات از او اعلام برائت كرد و در برگه دستنويسي كه آن زمان در رسانهها منتشر شد، نوشت: «حجت من در تمام سالهايي كه در برابر سيل تهمتها و توهينها از سوي فتنهگران نابكار و حسودان بدسگال از شما دفاع كردم، اين باور بود كه شما را به اسلام ناب محمدي، اسلام پابرهنگان و مستضعفان پايبند ميدانستم و شما را سرباز اين جبهه ميانگاشتم ولي با حركت امروزتان برخلاف صلاحديد امام محرومان و مستضعفان و مجاهدان (ثبت نام براي انتخابات رياستجمهوري) اين باور شكسته شد. شما به اندازه تمام ظلمهايي كه ديديد، ظلم كرديد!» او ارديبهشت ماه سال ۱۳۹۸ نيز در برنامه دست خط از دليل اختلافش با احمدينژاد صحبت كرد و گفت: «من براي او نوشتم نميفهمم داري چه كار ميكني. اين طبيعي بود كه وقتي ميخواست در انتخابات ثبت نام كند حداقل بايد به من ميگفت. بعد از ثبتنام گفتم يعني اينقدر ما غريبهايم! پس تو راه خودت را برو، من راه خودم.» گفتههاي اخيرش اما نشان از اين دارد كه در ته دلش هنوز بريده از احمدينژاد نيست. در همين گفتوگوي اخير با خبرگزاري دانشجو گفته است كه در مناظرات سال 1388 آقاي احمدينژاد به آقايان هاشمي، ناطق و خاتمي پرداخت و ميتوانست مشكلات قضايي براي احمدينژاد ايجاد كند. آقاي احمدينژاد سالهاست ول كرده و از سياست كنار رفته است. بايد خودمان را جاي احمدينژاد بگذاريم زيرا فشار روي او زياد بود. هيچ مطلبي نبود كه احمدينژاد در مناظرات مطرح كند و مورد پيگرد قضايي قرار نگيرد. بهتر بود آقاي احمدينژاد برخي مطالب را در مناظرات نميگفت. اگرچه هنوز در بسياري از رسانهها به غلط از كوچكزاده به عنوان عضو جبهه پايداري ياد ميشود اما او و حميد رسايي سالهاست كه ديگر عضو اين تشكل سياسي نيستند. اگرچه مواضعي همسو با اين تشكل به خصوص در موضوعات حوزه فرهنگي و سياست خارجي دارند. كوچكزاده در ابتداي دهه ۹۰ همراه با حميد رسايي از شوراي مركزي جبهه پايداري و سپس در مجلس نهم از اين تشكل به صورت كامل جدا شد. او خود در گفتوگويي در سال ۱۳۹۳ با خبرگزاري مجلس مدعي شده بود كه «هفت، هشت ماهي از مجلس نهم گذشته بود كه از جبهه پايداري جدا شدم، جداييام از جبهه پايداري دليل شخصي و خصوصي دارد و هيچ ربطي به ذائقه سياسي پايداري ندارد». عليرغم اين ادعا، اما زهره طبيبزادهنوري، عضو جبهه پايداري در سال ۱۳۹۱ در گفتوگويي با سايت فراديد علت جدايي كوچكزاده و رسايي را از جبهه پايداري، اينگونه توصيف كرده بود: «آقاي رسايي به دليل اينكه مواضع آزادانه و مستقل از جبهه داشته باشد از شوراي مركزي كنارهگيري كرد؛ چراكه كسي كه عضو شوراي مركزي است بايد در موضعگيريهايش مقيد به كار تشكيلاتي باشد. آقاي كوچكزاده نيز موقعيتي مشابه آقاي رسايي دارد.»
ماجراي پرماجراي درگيري با علي مطهري
كوچكزاده و علي مطهري در مجلس هشتم درگيري خبرساز داشتند و هر كدام نيز روايت خود را از اين درگيري دارند. كوچكزاده بارها در گفتوگوهاي خود در آن زمان انتقاد ميكرد كه علي مطهري او را «پفيوز» خطاب كرده، اما رييس مجلس واكنشي نشان نداده است.
روايت علي مطهري از اين درگيري كه در سال ۱۳۹۸ آن را بيان كرده، اما چيز ديگري است: «اتفاقي كه در رابطه با آقاي كوچكزاده در مجلس هشتم رخ داد موضوع اين طور بود كه يك طرح دوفوريتي ظاهرا برخي از دوستان در رابطه با دانشگاه آزاد مطرح كرده بودند و آقاي حسينيان درباره ضرورت اين طرح توضيح ميداد و ميگفت براي اينكه وحدت اصولگرايان حفظ بشود، ما اين طرح را آورديم. بنده در مخالفت با اين طرح صحبت كردم و گفتم ضرورتي ندارد و نيازي نيست و تفرقهاي ميان اصولگرايان نيست اگر هم باشد عاملان خود شما هستيد. در ميان صحبتهاي من آقاي كوچكزاده سر و صدا ميكرد. بنده گفتم از آقاي «كوچكاف» تقاضا ميكنم سر و صدا نكند، ما در يك دورهاي با آقاي كوچكزاده همكلاس بوديم و اسم ايشان آنجا كوچكاف بود و من طبق عادتي كه داشتم وي را اينگونه صدا زدم، اينجا آقاي كوچكزاده عصباني شد و جاسوزني را يا خودش يا شخص ديگري پرتاب كرد و سوزنها پخش شد. من در همان جاي خودم نشسته بودم و داشتم صحبت ميكردم كه آقاي كوچكزاده طوري كه ميخواهد يقه بنده را بگيرد به سمت بنده آمد و من عقب رفتم و گفتم بنشين! بتمرگ، پفيوز، وليكن در مجلس كسي اين را نشنيد حتي بغلدستي من هم نشنيد. اين صدا از راديو خيلي آرام شنيده شد ولي بعد از ظهر خبرگزاري فارس و رجانيوز طوري مطرح كردند كه انگار من پشت تريبون اصلي مجلس اين كلمه را فرياد زدم. بعد از آن من رفتم و كتاب لغت را نگاه كردم و ديدم پفيوز در لغتنامه دهخدا معناي مختلفي دارد مانند سست و تنبل و يكي از معاني هم بيغيرت است و بعد گفتم منظور من همان سست و تنبل بود. آنجا هم روبوسي كرديم و مساله تمام شد».
منتقد سرسخت لاريجاني و برجام در مجالس هشتم و نهم
در دو دورهاي كه مهدي كوچكزاده به عنوان نماينده و علي لاريجاني به عنوان رييس در مجلس به صورت همزمان حضور داشتند، كوچکزاده از تندترين منتقدين لاريجاني بود. با اين وجود در نوع انتقادهاي او و ادبيات انتقادش نسبت به علي لاريجاني در قياس با چهرههاي ديگر جبهه پايداري تفاوت معنيداري وجود دارد. كوچكزاده مشخصا برخلاف بسياري ديگر از چهرههاي جبهه پايداري با شخص علي لاريجاني مشكلي نداشته و حتي در مواردي از قبيل تعرض به رييس مجلس در ماجراي حرم حضرت معصومه در قم نيز صداي حمايتي از او براي حملهكنندگان به لاريجاني شنيده نشد. با اينكه تعداد دفعاتي كه در دورههاي هشتم و نهم، تريبون كوچكزاده باز شد و تذكرش در داخل يا خارج از دستور به علي لاريجاني، مبناي درگيري لفظي با او شد از حساب و كتاب خارج است، اما او منتقد شيوه مديريت لاريجاني در مجلس و نوع كنشهاي سياسي و مهمتر از همه نگاه علي لاريجاني به مقوله ارتباط با غرب به خصوص موضوع برجام و تصويب گزارش كميسيون ويژه برجام در مجلس نهم با رياست علي لاريجاني بود.
كوچكزاده از اصليترين منتقدان برجام و مذاكره با امريكا است. ديالوگ معروفي بين او و علي لاريجاني در سال ۱۳۹۴ رد و بدل شد، در زمان بررسي مصوبه كميسيون ويژه برجام باعنوان گزارش كميسيون ويژه از برجام در صحن علني، علي لاريجاني بدون در نظر گرفتن زماني براي بيان مخالفتها و موافقتها تصميم به رايگيري از گزارش كرد. كوچكزاده به اين موضوع اعتراض داشت و در جمع خبرنگاران اعلام كرد كه ديشب آقاي لاريجاني پيش وي آمده و گفته كشور تصميم گرفته طرح بايد تصويب شود. كوچكزاده ادامه داد: بنده به آقاي لاريجاني گفتم كشور چه مرجع جديدي است؟ كه لاريجاني گفت: «همان كه خودت ميداني». كوچكزاده همان زمان همچنين به محمدرضا باهنر و توصيه وي اشاره كرد و گفت: آقاي باهنر هم نزد من آمد و گفت: ديشب آقايان لاريجاني، حجازي و شمخاني جلسه داشتند و تصميم گرفته شد اين طرح تصويب شود. او در واكنش به اين مساله در جمع خبرنگاران با فرياد ميگفت كه همه بدانند اين طرح، طرح مجلس نيست و طرح لاريجاني و شمخاني و حجازي است.
اين جنس از انتقادهاي كوچكزاده به لاريجاني البته هنوز هم ادامه دارد. وقتي خبر انتصاب علي لاريجاني به دبيري شوراي عالي امنيت ملي منتشر شد كوچكزاده به آن واكنش نشان داد و در مطلبي در فضاي مجازي نوشت: «دستور سريع دريافت و عمل شد! فكر نكنيد براي انتصاب، به خروجي پستهاي سابق توجه نميشود، وزارت ارشاد و رياست صدا و سيما و رياست مجلس و همه اينها مورد توجه بوده اما يك حركت و آن نابود كردن مجلس شوراي اسلامي به عنوان خانه ملت و مظهر مردمسالاري در بيست دقيقه در زمان تصويب برجام اصليترين نشانه توانمندي در تغيير پارادايم است!». فارغ از انتقادات او نسبت به رويه كلي سياست خارجي دولت مسعود پزشكيان و شخص عباس عراقچي او اخيرا در تویيتي كنايههايي به دبير جديد شوراي عالي امنيت ملي نيز زده و نوشته است: «آنچه بين آقاي عراقچي و گروسي به امضا رسيده، تفاهمنامهاي است كه طبق اصول ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسي بايد به تصويب مجلس برسد و الا از درجه اعتبار ساقط است! شوراي عالي امنيت ملي در قانون تعليق صاحب صلاحيت تشخيص شرايط مناسب براي ادامه همكاري ايران با آژانس ذيل تفاهمنامههاي موجود تشخيص داده شده و نه بيشتر! اختيارات داده شده به شوراي عالي امنيت ملي در قانون تعليق همكاري با آژانس به هيچوجه نميتواند مستمسك عدم نياز به تصويب تفاهمنامه عراقچي و گروسي در مجلس قرار گيرد و نافي اصل ۸۵ قانون اساسي است كه به صراحت اشعار ميدارد: مجلس نميتواند اختيار قانونگذاري را به شخص يا هياتي واگذار كند!».
منتقد سرسخت ظريف و روحاني
كوچكزاده از سرسختترين چهرههاي منتقد دولت يازدهم و دوازدهم به خصوص شخص رييسجمهور وقت و وزير امور خارجه او بود.
او در تاريخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ پيش از طرح استيضاح وزيرعلوم وقت- رضا فرجيدانا- با نوشتن شبنامهاي عليه حسن روحاني مدرك دكتراي او را در زمان نمايندگي وي در مجلس جعلي خواند و گفت: او در مدت نمايندگياش مدرك دكترا نداشته است. در همين راستا مداركي دال بر اين مدعا به استناد آرشيو اسناد مجلس تجميع نموده و در اختيار نمايندگان قرار داد. او در توضيح اين موضوع بعدها تاكيد كرد كه به كار بردن لفظ شبنامه براي مطلبي كه توزيع شده است بياخلاقي بوده، زيرا در شبنامه نام نويسنده و توزيعكننده مشخص نيست، ولي وي براي توزيع اين مطالب از هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي مجوز گرفته است. ظريف نيز براي كوچكزاده در زمره چهرههايي بود كه همواره به او انتقاد داشت. در خرداد ۱۳۹۴ او در مشاجرهاي با محمدجواد ظريف در جلسه علني مجلس او را خائن خواند. بر اساس فيلمي كه سايت تابناك از اين درگيري در همان زمان منتشر كرد، در ابتداي فيلم صداي كوچكزاده شنيده ميشود كه از سياستهاي دولت در مسائل منطقهاي انتقاد ميكند و خطاب به ظريف ميگويد كه «كارهاي شما» ميتواند وحدت را در كشور به هم بريزد. ظريف از كوچكزاده ميپرسد: «من دارم وحدت را به هم ميزنم يا كساني كه به من ميگويند خائن؟». كوچكزاده پاسخ ميدهد: «كسي كه به شما ميگويد من با مذاكره زير سايه تهديد موافق نيستم، او به شما ميگويد خائن. من از زبان او ميگويم خائن». در اينجا صداي ظريف شنيده ميشود كه ميگويد «شما بيجا ميكنيد كه از زبان او حرف ميزنيد» و با فرياد ادامه ميدهد: «او خودش زبان بُرّاي اين نظام است».
معاونين ظريف نيز در شبكههاي اجتماعي از نيش و كنايههاي كوچکزاده در امان نبودند. وي چندي پيش با ورود به صفحه اينستاگرام عباس عراقچي معاون حقوقي و بينالمللي وزارت امور خارجه زير پست عباس عراقچي كامنت «شهداي حرم هم فرزندان زيبايي دارند. بسيار دوست داشتنيتر از فرزندان بزرگ شده با دلارهاي وزارت خارجه!» قرار داد.
كوچكزاده و داستانهاي بيپايان با اهالي رسانه
كوچكزاده همواره چه در دورههايي كه نماينده مجلس بوده و چه زماني كه از او به عنوان نماينده سابق ياد ميشد چهرهاي رسانهاي بود. دست به مصاحبه خوبي دارد و البته در اين گفتوگوها بعضا حواشي نيز ايجاد شده است. بر اساس گزارشي كه در صراط نيوز در ارديبهشت سال ۱۳۹۱ به نقل از عصرايران منتشر شده است، خبرنگار هفتهنامه آسمان در آن زمان، در نمازخانه مجلس شوراي اسلامي، به سراغ مهدي كوچكزاده - عضو جبهه پايداري- ميرود و از او ميخواهد وقتي براي مصاحبه اختصاص دهد.
كوچكزاده در پاسخ ميگويد كه هفتهنامه آسمان را نميشناسد و خبرنگار يك نسخه از نشريه را براي بررسي به كوچكزاده ميدهد. دقايقي بعد، اين خبرنگار براي پرسيدن نتيجه سراغ كوچكزاده را ميگيرد و او را در رستوران مجلس مييابد تا در حد يك كلمه كه «آيا حاضر است در فرصتي ديگر با اين نشريه گفتوگو كند؟»، از او جواب مثبت يا منفي بگيرد و بازگردد. به روايت شاهدان عيني كه در رستوران مجلس حضور داشتند، كوچكزاده از خبرنگار ميپرسد كه «آسمان» متعلق به كيست؟ و خبرنگار جواب ميدهد كه محمد قوچاني - روزنامهنگار اصلاحطلب- آن را اداره ميكند. در اين لحظه، كوچكزاده شروع به پرخاشگري ميكند و حرفهاي ركيكي را درباره قوچاني به كار ميبرد و نسبت به او فحاشي و خبرنگار را تهديد ميكند كه از مجلس بيرونش خواهد كرد. خبرنگار هم در برابر او كم نميآورد و ميگويد: اگر شما «بيرون بنداز» بوديد، سعيد مرتضوي را از دولت بيرون ميانداختيد.
با اين سخن خبرنگار، كوچكزاده از جايش برميخيزد و فرياد میكشد كه قوچاني از سگ مرتضوي هم كمتر است و...
كوچكزاده چند روز بعد خبرنگاران و رسانههايي كه خبر اين درگيري را منتشر كرده بودند را شارلاتان، فاسد دروغپرداز و هتاك خواند. اين تنها ماجراي درگيري كوچكزاده در سالهاي دهه ۹۰ با اهالي رسانه نيست. او در ماجراي ديگري نيز در يك گفتوگوي تلفني برخي از خبرنگاران را كه از نگاه او در خدمت ضدانقلاب بودند «هرزهنگار، نفوذي، زنازاده» خواند. وقتي نماينده مجلس هشتم بود در گفتوگويي خود را از خوانندگان روزنامههاي ايران (به عنوان مطرحكننده نظرات دولت وقت) و روزنامه شرق (كه آنها را مطرحكننده سخن مخالفان نظام و انقلاب توصيف كرده بود) و كيهان (به خاطر اطلاع از نظرات حسين شريعتمداري) توصيف كرده بود. او در گفتوگويي که در آن زمان با پايگاه خبري جمهوريت داشته، تاكيد كرده بود كه مطالب روزنامهها و سايتهايي را كه با سياست آنها موافق نيست به اين دليل كه مطلع باشد چه نقشهاي براي نظام و ارزشهاي برآمده از خون شهدا دارند، ميخواند.
نماينده هميشه عصباني و منتقد بيرودربايستي
مهدي كوچكزاده شمايل خودش است. نمايندهاي كه معمولا عصباني است، با ادبياتي تند صحبت ميكند. خط فكري ويژه خودش را دارد. زير علم هيچ اصولگراي ديگري نميرود و مستقل بر اساس آنچه خود درست و مصلحت ميپندارد رفتار ميكند. روحيه ضدغرب و مخالفت با مذاكره يا انتقادش از برخي مسائل فرهنگي در جامعه شايد او را در كنار چهرههاي ديگري از اعضاي فعلي يا سابق جبهه پايداري قرار داده باشد اما او مستقلا شمايل نوعي از نسل دوم اصولگرايي است. در عالم سياست با هيچ شخص و تشكلي عقد اخوت نبسته است و در انتقاد با كسي رودربايستي ندارد اما نميتواند كتمان كند كه هنوز دل در گرو احمدينژاد دهه 80 دارد.