• 1404 دوشنبه 24 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6138 -
  • 1404 دوشنبه 24 شهريور

تأملي درباره روشنفكران

بوكس روشنفكرانه

اميد علي‌ بابايي

يك سالن مسابقه با رينگ بوكسي در وسط آن و انبوهي از تماشاگران را تجسم كنيد. دو بوكسور ايستاده در كنار باندهاي آبي و قرمز آماده شروع راند اول هستند و تماشاگران هم يك‌صدا بوكسور باند آبي را تشويق مي‌كنند. با شروع مسابقه، باند آبي متفكرانه به‌ دور خود و رينگ مي‌چرخد، به‌‌ جاي مشت زدن و امتياز گرفتن، گاهي با زمزمه بر لب و گاهي هم با فرياد مي‌گويد: هوك، آپركات و ...، اما باند قرمز بدون هيچ حرفي فقط مشت مي‌زند و بسياري از مشت‌هايش به صورت و دنده‌هاي باند آبي اصابت مي‌كند. چنين مسابقه‌اي معمولا در همان ثانيه‌هاي اول با ناك‌اوت شدن باند آبي تمام مي‌شود، اما اگر داور و هيات ژوري، تحت تاثير هياهوي تماشاگرانِ حامي باند آبي باشند بازي را كش مي‌دهند ولي بالاخره و در نهايت با در نظر گرفتن وقايع، باند قرمز را برنده بازي اعلام مي‌كنند. تماشاگراني كه شاگرد و پيرو باند آبي هستند بدون توجه به اينكه در رينگ بوكس، مشت است كه برنده را مشخص ‌مي‌كند نه زمزمه و فرياد، به معترضاني تبديل مي‌شوند كه بيرون از سالن مسابقه به ناداوري و بي‌عدالتي در دنيا اشاره و از آن شكايت مي‌كنند و چون مي‌خواهند روزي خودشان باند آبي رينگ بوكس را دراختيار بگيرند، به سهو يا به عمد در بوق و كرناي اين گله‌مندي مي‌دمند.
بسياري از روشنفكران و متخصصان مطالعات انساني، در زندگي و دنياي واقعي نقش بوكسور باند آبي را بازي مي‌كنند. به‌ جاي مشت زدن و ياد گرفتنِ (و همچنين ياد دادنِ) اينكه زندگي در دنيا نياز به عمل دارد و بايد نتيجه عمل‌گرايي مشخص شود تا بتوان موفق شد، با تيول‌داري و حتي در حالت بدبينانه با فئوداليسمِ فكري افراطي، به دنبال پيش بردن اهداف خود هستند.
در رينگ بوكس تا مشت زده نشود و به مشت حريف توجه نشود، نمي‌توان عمل و عكس‌العمل مناسبي نشان داد و اگر فعاليتي صورت نگيرد هيچ پروسه‌اي شكل نمي‌گيرد تا بتوان به آناليز آن پرداخت كه در آينده با بهينه‌سازي آن در مسير پيشرفت قدم برداشت؛ همين فرآيند منفعلانه است كه باعث مي‌شود دستاويز اصلي و نشانگر كارايي و ناكارآمدي عملكرد باند آبي، فقط تماشاگراني باشند كه در هر شرايطي دست از حمايت از او نمي‌كشند و اين يعني شكست محض.
شايد به همين علت است كه در مطالعات انساني نمي‌توان قبل از وقوع حادثه‌اي، پيش‌نگري دقيقي داشت، چون هيچ عملكرد قبلي مستندي به عنوان منبع اتكا وجود ندارد و در اكثر مواقع، به‌ جاي نتايج و عملكرد‌هاي قبلي كه براي عموم اهميت دارد، به ‌واسطه تريبون، تيول و رعيت‌ها تلاش مي‌شود تا جامعه اقناع شود ولي چون جامعه خودش زخم‌خورده اين شكل از اتلاف وقت و هزينه است، به راحتي قانع نخواهد شد. در مهندسي، در طول روند كار، با تست‌هاي مختلف و با رجوع به نتيجه و پروسه موارد قبلي، مي‌توان به صورت كمّي و با جزييات، از پيش‌نگري يا پس‌نگري بهره برد و از همه مهم‌تر اين است كه فرآيند براي انجام هر كاري، با كمترين آسيب و هزينه در جامعه همراه هست و روح و روان جامعه را به بازي نمي‌گيرد ولي در مطالعات انساني، كميت و كيفيت كار در طول فرآيند، به‌ صورت مقطعي و در جامعه هدفي خاص، شايد قابل اتكا باشد ولي همه‌گير و جهان‌شمول نخواهد بود پس نياز به تيول‌داري وجود دارد تا روشنفكر و مطالعه‌گر انساني بتواند به تشريح و توجيه مداوم تفكر خود بپردازد و به‌ كمك رعاياي خود مسووليت عملكرد بد و عدم نتيجه‌گيري مناسب را به عهده بگيرد.
همين عدم توجه به مسير فرآيند و پافشاري بر روند غلط باعث شده است تا عده‌اي براي سرپوش گذاشتن بر ناكارآمدي و ناتواني خود، اصلاح خلق‌وخوي جوامع، سيستم‌ها و... را فرآيندي زمان‌بر بدانند و هرگونه باري براي اصلاح را از دوش خود بردارند. همين است كه آن دسته از اربابان و حتي رعايا كه به ‌جاي انفعال محض، وارد رينگ شده ولي به ‌جاي مشت‌ زدن، زمزمه بر لب دارند، ناكارآمدي ايده‌ها و تفكرات را به گردن جامعه مي‌اندازند كه چرا با آنان همكاري نكرده و حاضر به تحمل سختي نيستند تا شايد نتيجه طوري باشد كه بتوان به آن اتكا كرد و اين جامعه است كه متهم به ندانم‌كاري و اهمال مي‌شود.
روشنفكران و مطالعه‌گران انساني اگر چندبار مشت بزنند و با واقعيت كنار بيايند، مي‌توانند مانند عالمان به كشف قوانيني هميشگي مثل قانون جاذبه برسند كه متقن بوده و انسان را از زمين به مريخ فرستاده است.شايد همين قانون اول نيوتون براي روشنفكران مسيري براي تأمل باشد كه مي‌گويد اگر هيچ نيرويي به جسمي كه ساكن است يا با سرعت ثابت در حال حركت است وارد نشود، آن جسم ساكن مانده يا با سرعت ثابت در همان مسير به حركت خود ادامه مي‌دهد؛ پس هنر اين است كه با پذيرفتن قانون جاذبه به عنوان يك حقيقت و واقعيت (به‌ جاي كلنجار رفتن درباره چرايي جاذبه) با وارد كردن نيرويي كارآمد با جاذبه مقابله كرد و انسان را از زمين به آسمان فرستاد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون