آقاي دكتر پزشكيان! به ريسك زلزله در تهران نيز توجه كنيد
مهدي زارع
رييسجمهور در مصاحبه تلويزيوني هفتم شهريور ۱۴۰۴ گفت: «بسياري از اقدامات نادرست ما در گذشته، نه از روي ناآگاهي، بلكه عليرغم آگاهي كامل صورت گرفته است. مگر نميدانستيم كه توسعه بيرويه جمعيتي و صنعتي در تهران، كرج، قزوين و اطراف آنها، بدون تامين منابع آبي، چه تبعاتي خواهد داشت؟ حالا كه با بحران آب مواجهيم، كسي بايد پاسخ دهد كه آب را از كجا بايد تامين كرد. يا در موضوع گاز، آيا از ابتدا مشخص نبود كه ميزان گاز كشور محدود است و نبايد بدون برنامه، توسعه بيرويه ايجاد ميكرديم كه امروز، وسط زمستان، گاز خانههاي مردم قطع شود؟»
دكتر پزشكيان در مورد دليل بحران آب و نتايج آن
-مانند فرونشست زمين- به مساله درستي اشاره كرد. از فرصت استفاده ميكنم و به ايشان يادآور ميشوم كه در تهران معرضيت در برابر خطر زلزله نيز مهمترين چالش در سطح ملي است. تهران، كلانشهري پهناور در منطقهاي لرزهخيز با خطرات قابلتوجهي به دليل توسعه در نزديكي گسلهاي اصلي و تراكم بالاي جمعيت است كه پتانسيل تلفات و جراحات را در صورت وقوع زلزله بزرگ به ميزان قابلتوجهي افزايش ميدهد. درصد زيادي از ساختمانهاي تهران، به ويژه در مناطق قديميتر و تاريخيتر، بناهاي فرسوده و هنگام زلزله بسيار آسيبپذير هستند. تخمين زده ميشود كه تقريبا ۶۰ تا ۷۰درصد از ساختمانهاي تهران در زلزلهاي بزرگ مانند ۷ ريشتر «فرسوده» يا حاشيهنشين و بسيار آسيبپذير هستند. بخش مهمي از ساختمانهاي تهران قبل از دهه هفتاد شمسي ساخته شدهاند. بسياري از ساختمانهاي دهههاي چهل تا شصت در معرض خطر هستند. ميليونها خانه ساخته شده از آجر و خشت غيرمسلح، به ويژه در محلههاي قديمي مركزي و جنوبي بيشترين احتمال فروپاشي كامل را دارند.
حتي پس از اجباري شدن آييننامه، اجراي سهلانگارانه، استفاده از مصالح بيكيفيت و شيوههاي ساخت و ساز ناقص موجب شده كه بسياري از ساختمانهاي جديدتر نيز واقعا در برابر زلزله تابآور نباشند. تعداد قابلتوجهي از ساختمانها، به ويژه در مناطق فقيرنشين و حومه شهر، بدون هيچگونه مجوز يا نظارت مهندسي ساخته شدهاند. درصد زيرساختهاي حياتي آسيبپذير (بيمارستانها، ايستگاههاي آتشنشاني، پلها، نيروگاهها) نيز به طرز نگرانكنندهاي بالاست كه ميتواند واكنش اضطراري را فلج كند. شريانهاي حياتي (مانند شبكههاي آب، گاز و برق) در برابر يك رويداد لرزهاي بزرگ - با بزرگاي بيش از ۷- تابآور نيستند و به طور بالقوه درمعرض اختلالات گسترده و خطرات ثانويه مانند آتشسوزي هستند. بسياري از بخشهاي شهر، به ويژه مناطق قديميتر، با كوچههاي باريك و ساختمانهاي متراكم، تلاشهاي نجات و دسترسي به خدمات اورژانسي پس از زلزله را مختل ميكند. در شمال و بخشهايي از مركز تهران دامنههاي كوه و تپهها در زمينلرزه با زمينلغزش مواجه ميشوند. آسيب شديد در خطوط لوله و تخريب ايستگاههاي پمپاژ موجب كمبود آب آشاميدني در عرض چند ساعت ميشود. خرابي گسترده ترانسفورماتورها، خطوط انتقال و نيروگاهها، منجر به خاموشي كامل ميشود. آسيب به خطوط گاز منجر به آتشسوزيها و انفجارهاي بزرگ خواهد شد و فاجعه را تشديد ميكند. فروپاشي دكلهاي تلفن همراه و آسيب به فيبر نوري، ارتباطات را فلج كرده و تلاشهاي نجات را مختل ميكند. بسياري از بزرگراهها و پلهاي مرتفع تهران مطابق با استانداردهاي لرزهاي مدرن مقاومسازي نشدهاند و احتمال فروپاشي آنها وجود دارد و شهر را به بخشهاي جداگانه تقسيم ميكنند. به عنوان قلب اداري و اقتصادي ايران، از دست دادن ساختمانهاي دولتي، بانكها، دفاتر مركزي شركتها و بورس اوراق بهادار، اقتصاد كشور را به حالت تعليق در ميآورد. مناطق صنعتي بزرگ در حومه تهران به شدت آسيب خواهند ديد و به دنبال از دست رفتن ظرفيت صنعتي و توليدي، زنجيرههاي تامين ملي براي كالاهاي كليدي را مختل خواهند كرد. با تخريب يا آسيب ديدن ميليونها خانه، بخش عظيمي از جمعيت (احتمالا ۵ تا ۱۰ ميليون نفر) يك شبه بيخانمان ميشوند. اين امر منجر به تشكيل سكونتگاههاي غيررسمي عظيم و آشفته در پاركها و فضاهاي باز ميشود.
از آنجا كه رييسجمهور تاكيد كرده كه دانشگاهيان راهحل نيز بدهند، خدمتشان بايد گفته شود كه كاهش ريسك زلزله در تهران در يك برنامه درازمدت ممكن است كه برآورد ميشود در فاز اول در يك بازه 10 ساله بايد روي مهمترين جنبههاي كم كردن ريسكها و افزايش تاب آوري كار كرد. برنامه تفصيلي هم البته براي كاهش ريسك موجود است.