• 1404 سه‌شنبه 4 شهريور
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6124 -
  • 1404 سه‌شنبه 4 شهريور

هفته سياه كشتي؛ يك پهلوان ديگر به امامعلي حبيبي پيوست

رضا سوخته‌سرايي، نماد حسرت و ايثار در كشتي ايران

پرده‌ها فرو افتاد و صداي سوت پايان، نه در ميدان كشتي كه در پهنه حيات به گوش رسيد. رضا سوخته‌سرايي، كشتي‌گير نامدار ايراني و پهلواني با كوله‌باري از مدال‌ها و حسرت‌ها، در ۷۶ سالگي چشم از جهان فروبست. پيكري كه روزي كوه صلابت بود، اين اواخر در برابر بيماري‌هاي قلبي و كليوي سر خم كرده بود و سرانجام به ابديت پيوست تا نامش، نه تنها به خاطر افتخاراتش، بلكه به خاطر رنج‌ها و ايثارش براي هميشه در حافظه ورزش اين مرز و بوم حك شود. 
به گزارش روزنامه اعتماد، اين اتفاق درست زماني افتاد كه جامعه كشتي ايران در شوك خالي شدن بيشه از ببر مازندران شده بود و سپس خبر از دست رفتن سوخته‌سرايي ضربه نهايي را به ورزش ايران وارد كرد. يكشنبه شب در حالي كه همه درگير پيام تسليت و مرور زندگي امامعلي حبيبي بودند خبر رسيد كه سينه‌سوخته كشتي هم آسماني شد.  رضا سوخته‌سرايي، متولد روستاي داركلاته در استان گلستان از همان خاك حاصلخيز قدرت و صلابت را به ارث برده بود. او نمادي از استقامت ورزشي بود؛ چراكه هم پيش از انقلاب و هم پس از آن در ميادين بين‌المللي براي كشتي ايران در هر دو رشته مدال آورد. توانايي‌هاي بي‌نظير او در هر دو رشته آزاد و فرنگي او را به كشتي‌گيري منحصربه‌فرد تبديل كرده بود كه مرزهاي سبك‌ها برايش بي‌معنا بود و در هر دو صاحب مدال بين‌المللي شده بود.
اما شايد تلخ‌ترين بخش كارنامه اين پهلوان، حسرت‌هايي است كه سايه سنگين خود را بر دوران اوج ورزشي‌اش افكند. دوران اوج رضا سوخته‌سرايي مصادف شد با انقلاب و جنگ و مرحوم سوخته‌سرايي دو المپيك ۱۹۸۰ مسكو و ۱۹۸۴ لس‌آنجلس را به دليل تحريم‌هاي سياسي از دست داد؛ يك‌بار به خاطر حمله شوروي به افغانستان و يك‌بار به خاطر مشكل هميشگي ايران با امريكا بعد از سال 57.  اما اين فقط المپيك نبود؛ او همچنين چهار دوره مسابقات جهاني را به دليل شركت نكردن ايران در رقابت‌هاي بين‌المللي بين سال‌هاي ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۷ ميلادي از دست داد. هفت سال طلايي، هفت سال از بهترين سال‌هاي زندگي يك كشتي‌گير سنگين‌وزن، قرباني تصميماتي شد كه او در آن نقشي نداشت. چه حسرتي بزرگ‌تر از آنكه اوج دوران طلايي يك ورزشكار، قرباني تصميمات سياسي شود؟ بسياري معتقدند اگر سوخته‌سرايي اين سال‌ها را از دست نداده بود، مي‌توانست حداقل جزو سه كشتي‌گير برتر تاريخ ايران از لحاظ كسب مدال شود. 
گرچه حتي اين سايه سنگين نيز نتوانست مانع درخشش او شود. رضا سوخته‌سرايي در مسابقات جهاني ۱۹۷۸ مكزيكوسيتي و ۱۹۸۱ اسكوپيه، به مدال نقره سنگين‌وزن جهان رسيد. در بازي‌هاي آسيايي ۱۹۷۴ تهران مدال نقره را به گردن آويخت و افتخار سه دوره پرچم‌داري كاروان ايران در بازي‌هاي آسيايي را در سال‌هاي ۱۹۸۲، ۱۹۸۶ و ۱۹۹۰ به دست آورد؛ او در هر سه دوره مسابقات به نشان طلا دست پيدا كرد و به اين ترتيب تبديل به يكي از پرافتخارترين كشتي‌گيران تاريخ ايران در بازي‌هاي آسيايي شد، افتخاري كه كمتر كسي به آن نائل مي‌شود. يكي از نقاط برجسته و نمادين كار اين كشتي‌گير سنگين‌وزن، در مسابقات آسيايي ۱۹۸۶ سئول رقم خورد. آنجا كه حاضر شد در رقابت‌هاي فرنگي شركت كند تا عليرضا سليماني، پهلوان نامدار ديگر، بتواند در رشته آزاد به ميدان برود. اين ايثار، به ثمر نشست و هر دو كشتي‌گير در آن دوره قهرمان شدند؛ لحظه‌اي كه تجلي‌بخش روح پهلواني و از خودگذشتگي بود. او همچنين در تورنمنت‌هاي بين‌المللي مختلف از جمله جام دانكلوف و ياشار دوغو نيز صاحب مدال شده بود.
پس از كناره‌گيري از دنياي قهرماني، رضا سوخته‌سرايي به عنوان مربي فعاليت مي‌كرد و تجربيات گرانبهاي خود را در اختيار نسل‌هاي بعدي قرار داد. او همچنين در كشتي پهلواني نيز كشتي‌گيري برجسته بود و عنوان پهلوان تهران را نيز كسب كرده بود كه نشان از جايگاه رفيع او در فرهنگ سنتي كشتي ايران داشت.
با رفتن او و تنها يك روز پس از آنكه رسانه‌ها خبر درگذشت امامعلي حبيبي، اولين مدال‌آور طلايي ايران در المپيك را مخابره كردند، گويي فصلي از كتاب پرافتخار كشتي ايران در حال بسته شدن است. فصلي كه با نام پهلواناني چون تختي، حبيبي و سوخته‌سرايي مزين شده است.  رضا سوخته‌سرايي رفت، اما نام او نه تنها به خاطر مدال‌هايش، بلكه به خاطر رنج‌ها، ايثارها و حسرت‌هايش براي هميشه در حافظه ورزش اين مرز و بوم حك خواهد شد. روحش شاد و يادش گرامي باد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون