تراژدي غمانگيز قتل كودكي ۹ ساله در رشت
پليس آگاهي گيلان اعلام كرده متهم دستگير شده و تحقيقات براي روشن شدن ابعاد پرونده و احتمال ارتباط آن با جرايم مشابه ادامه دارد
گروه حوادث| اواسط مرداد ماه جاري، در كوچه هاي ساكت شهرك حميديان رشت، «ايليا زادحسين»؛ كودك ۹ ساله با چشماني پرشور در حال بازي بود كه ناگهان مثل شمعي در باد خاموش شد. تنها اثري كه از او ماند، تلفن همراهش بود كه در كوچههاي دور يافت شد. پليس به جستوجو پرداخت. دوربين هاي مداربسته، مردي ٣٨ ساله را نشان دادند؛ برقكار و نصاب ماهواره. او همان روز به بهانه اي به خانه آنها آمده بود. متهم در اتاق بازجويي اعتراف كرد و گفت كه ايليا را ربوده است، اما نه با نقشه. آيا اين مرد قبلا نيز طعمههايي را به دام مرگ كشانده؟
ناپديد شدن ايليا
شامگاه جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، خانواده ايليا زادحسين با كابوسي وحشتناك روبهرو شدند. ايليا در ساعت ۲۰ و ۳۰ دقيقه شب مقابل خانهشان در شهرك اميركبير حميديان مشغول بازي با دوستانش بود كه ناگهان ناپديد شد. دقايقي بعد، گوشي تلفن همراه او سه كوچه بالاتر توسط يك رهگذر پيدا شد.
با اعلام مفقودي به پليس، تيمهاي ويژه پليس آگاهي گيلان به سرعت وارد عمل شدند و بررسيهاي ميداني و فني را آغاز كردند.
«عليرضا حدادي»، رييس پليس آگاهي استان گيلان گفت: «در جريان تحقيقات و بررسي دوربينهاي مداربسته، هويت يك مرد ۳۸ ساله به عنوان مظنون اصلي شناسايي و با هماهنگي قضايي دستگير شد. اين فرد اهل همان محله است و سابقه اذيت و آزار كودكان را در سوابق خود دارد.» ساعاتي بعد از بازداشت متهم، او به ربودن و قتل ايليا اعتراف كرد و محل رها كردن جسد را نشان داد. پيكر بيجان ايليا در منطقه جيرده شهرستان شفت پيدا شد. پليس آگاهي گيلان اعلام كرده تحقيقات براي روشن شدن تمام ابعاد پرونده، انگيزه واقعي قتل و احتمال ارتباط آن با جرايم مشابه ادامه دارد.
بر اساس اعترافات اوليه، روز حادثه قاتل به بهانه تعمير آيفون به خانه آنها مراجعه كرده بود. ظهر همان روز با جلب اعتماد كودك او را سوار ماشين كرد و پس از بردن به محلي خلوت، با انگيزهاي كه هنوز مشخص نيست، او را خفه و شبانه رها كرد. عموي ايليا در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «اين فرد برقكار بود و ظهر روز حادثه براي تعمير آيفون خانه برادرم آمده بود. بعد از ناپديد شدن ايليا، تصوير او در دوربينهاي مداربسته شناسايي شد. در اداره آگاهي، پليس گفت كه در گوشي متهم چندين عكس از بچههاي ديگر هم پيدا شده است. هنوز منتظريم ببينيم شاكي ديگري براي اين پرونده پيدا ميشود يا نه. البته هنوز خانوادههاي ديگر اقدامي نكردند، حق هم دارند، شايد نميخواهند مساله براي ديگران باز شود، اما يك خانواده با من تماس گرفته و گفته كه اين فرد راننده سرويس آژانس باشگاه فرزندشان بوده است. ميگفتند ديروز، بعد از اين اتفاق، بچهشان به حرف آمده و گفته كه او من را هم اذيت ميكرده. خانواده آمدند و از ما پرسيدند كجا بايد اقدام كنند. قرار شده به پليس آگاهي مراجعه كنند.»
اسفند ماه سال ۱۴۰۳ نيز «ليانا حسينيان»، دختربچه ۷ ساله در محمدشهر كرج توسط شوهرخالهاش به قتل رسيد. پس از اعلام مفقودي ليانا توسط والدينش، پليس آگاهي استان البرز تحقيقات خود را آغاز كرد. با بررسي شواهد، شوهرخاله ليانا به عنوان مظنون اصلي شناسايي و بازداشت شد.
ليانا توسط شوهرخاله ۴۲ سالهاش كه راننده اسنپ بوده، ربوده شد. متهم پس از ربودن ليانا، او را با ضربات چاقو به قتل رساند و جسدش را در كيسه زباله قرار داد و در كانال آب محله عليآباد محمدشهر رها كرد. متهم روز حادثه ليانا را با وعده خريد خوراكي از مقابل خانه مادربزرگش سوار ماشين كرد و ليانا را در ماشين با ضربات چاقويي كه به گردن و قفسه سينه او وارد كرد به قتل رساند. متهم گوشوارههاي ليانا را نيز سرقت كرد. انگيزه اين قتل، خصومت و اختلافات خانوادگي بين متهم و خانواده همسرش عنوان شده بود. متهم در اعترافات خود اظهار كرد كه به دليل اين اختلافات، ليانا را به قتل رسانده است. او در جلسات بازجويي گفت: «كاش به جاي قتل، از همسرم جدا ميشدم. دچار جنون آني شدم و حالا پشيمانم.»