محمد درويش، فعال محيط زيست درباره درياچه اروميه
در گفتوگو با« اعتماد» مطرح كرد
احياي بينتيجه
عزم لازم براي احياي درياچه اروميه وجود ندارد
نيره خادمي| تازهترين تصوير ماهوارهاي از درياچه اروميه كه روز جمعه ۲۷ تيرماه ثبت شده است، نشان ميدهد كه درياچه اروميه بهطور كامل در حال خشك شدن است. افت تراز و مساحت اين درياچه از حدود سال ۱۳۷۴ خورشيدي شروع شد، طي بيست سال سطح درياچه بيش از ۸ متر كاهش يافت تا جايي كه در سال ۹۳ بخش جنوبي آن بهطور كاملا خشك شد. چنين روندي باعث شد كه ايده ستاد احياي درياچه اروميه شكل بگيرد و نقشه راه آن از سال ۸۹ تا ۹۳ براي نجات درياچه ترسيم شد. بررسيهاي كارشناسي نشان ميداد كه ايجاد سد، مصارف كشاورزي و حفر چاههاي غيرمجاز، گرمشدن هوا و ايجاد پل ميانگذر از وسط درياچه از مهمترين دلايل وقوع چنين فاجعهاي است؛ بنابراين ۲۷ پروژه در ستاد براي اجراي عمليات نجات تعريف شد اما به نظر ميرسد آنطور كه بايد اقدامات نتيجه نداشته و حالا تصاوير ماهوارهاي و مشاهدات ميداني از شرايط وخيم در اين منطقه خبر ميدهد. دكتر حجت جباري، مديركل حفاظت محيط زيست استان آذربايجان غربي هم به تازگي گفته است كه در بخش شمالي درياچه اروميه كه حدودا نيمي از مساحت آن است، آب بسيار كمي در مساحت ۱۰۰ كيلومترمربع باقي مانده است؛ شايد فقط لايهاي بهضخامت چهار يا پنج سانتيمتر كه در واقع ميتوان گفت ديگر آبي وجود ندارد: «براي نخستينبار است كه احتمال ميدهيم طي پنج يا شش روز آينده، بخش شمالي درياچه بهطور كامل خشك شود، البته از نظر محيطزيستي، همين الآن هم فقط يك لايه بسيار نازك و پراكنده در شمال باقي مانده است و بهسختي ميتوان گفت آبي وجود دارد، فعلا در اين عرصه وضعيت بحراني است.» در مواجهه با اين سخنان اما سعيد عيسيپور، عضو دبيرخانه كارگروه ملي نجات درياچه اروميه، سال جاري را يك سال استثنايي از نظر اقليمي خوانده و به نوعي از عملكرد اين ستاد دفاع كرده است.« برخلاف برخي اظهارنظرهاي غيركارشناسي كه با بزرگنمايي مشكلات به جاي ارايه راهكار، نگرانيهاي بياساس ايجاد ميكنند، واقعيتها نشان ميدهد احياي درياچه اروميه يك فرآيند تدريجي اما پايدار است.»او خشكي اخير درياچه اروميه را به شرايط اقليمي حال حاضر ربط داده و گفته است: «كاهش ۳۰درصدي بارشها نسبت به ميانگين درازمدت و افزايش ۱.۵ تا ۲ درجهاي دما (طبق آمار رسمي) در حوضه آبريز درياچه اروميه نشان ميدهد سال جاري يك سال استثنايي از نظر اقليمي است، در چنين شرايطي، اولويتدهي به تأمين آب شرب شهرهاي پايين دست سدهاي حوضه آبريز درياچه اروميه از جمله سدهاي بوكان، مهاباد، زولا و شهرچاي يك تصميم اجتناب ناپذير و انساني بوده است.» اما آيا همينطور است و تنها شرايط اقليمي حال حاضر چنين شرايطي را براي درياچه رقم زده است؟ اساسا ستاد احياي درياچه اروميه كه ريشههاي شكلگيري آن به سال ۱۳۸۹ بر ميگردد تاكنون توانسته است به هدف اصلي خود دست يايد؟ اگر پاسخ منفي است، دليل آن چيست؟ محمد درويش، كارشناس، فعال و پژوهشگر حوزه محيط زيست در پاسخ به سوالات « اعتماد» در اين باره ميگويد كه خشكسالي و ترسالي چندان تاثيري در اين شرايط نداشته است:
« امسال ريزشهاي آسماني آذربايجان غربي ۱۸ درصد كمتر از ميانگين كشوري بوده است. بارشها در آذربايجان شرقي ۲۳ درصد كمتر از ميانگين بوده و در كردستان ۲۲درصد كمتر از ميانگين در صورتيكه امسال ميزان بارشهاي كل كشور ۳۹ درصد كمتر از ميانگين بوده است. ما پيش از اين به مراتب سالهاي بدتري هم در حوضه آبريز درياچه اروميه داشتيم اما هرگز چنين خشكي در درياچه وجود نداشته است. از طرف ديگر سال گذشته در حوضه آبريز درياچه اروميه ترسالي داشتيم و چند سال قبل از آن هم ترسالي داشتيم اما حتي در زماني هم كه با ترسالي مواجه بوديم، متوليان ستاد درياچه اروميه و مسوولان استان نتوانستهاند درياچه را نجات دهند و در واقع درياچه چه در زمان ترسالي و چه در زمان خشكسالي؛ هيچوقت نتوانسته است به شرايط نرمال خود حتي نزديك شود. نكته مهم اينكه عزم لازم براي احياي درياچه اروميه وجود ندارد.»
در روزهاي گذشته يك بار ديگر تصاويري از روند خشكي درياچه اروميه منتشر شد. مديركل محيط زيست استان آذربايجان غربي هم گفت كه شرايط در اين درياچه بحراني است ولي يكي از اعضاي ستاد احياي درياچه اروميه به نوعي اين حرفها را رد كرده و موضوع را به شرايط اقليمي مرتبط دانسته است. نظر شما در اين باره چيست؟ آيا شرايط اقليمي و خشكسالي حال حاضر تنها دليل بروز چنين شرايطي در درياچه اروميه است؟
وضعيت بارشهاي آسماني در حوضه آبريز درياچه اروميه از متوسط كشوري خيلي بهتر بوده است. امسال ريزشهاي آسماني آذربايجان غربي ۱۸ درصد كمتر از ميانگين كشوري بوده است. بارشها در آذربايجان شرقي ۲۳ درصد كمتر از ميانگين بوده و در كردستان ۲۲درصد كمتر از ميانگين در صورتيكه امسال ميزان بارشهاي كل كشور ۳۹ درصد كمتر از ميانگين بوده است. ما پيش از اين به مراتب سالهاي بدتري هم در حوضه آبريز درياچه اروميه داشتيم اما هرگز چنين خشكي در درياچه وجود نداشته است. از طرف ديگر سال گذشته در حوضه آبريز درياچه اروميه ترسالي داشتيم و چند سال قبل از آن هم ترسالي داشتيم اما حتي در زماني هم كه با ترسالي مواجه بوديم، متوليان ستاد درياچه اروميه و مسوولان استان نتوانستهاند درياچه را نجات دهند و در واقع درياچه چه در زمان ترسالي و چه در زمان خشكسالي؛ هيچوقت نتوانسته است به شرايط نرمال خود حتي نزديك شود. نكته مهم اينكه عزم لازم براي احياي درياچه اروميه وجود ندارد. پارسال ميانگين بارندگيها بيشتر بوده است يعني امسال درياچه اروميه نسبت به پارسال ۳۲ درصد و نسبت به ميانگين ۱۸ درصد كمتر بارندگي داشته است و اين يعني چه؟ يعني سال پيش حدود ۱۴ درصد بيشتر از ميانگين در حوضه آبريز درياچه اروميه بارندگي داشتيم. وقتي كه ۱۴ درصد بيشتر بارندگي داريم يا كمتر داريم، درياچه اروميه خشك است يعني چه؟ يعني باران ببارد و نبارد ما اجازه نميدهيم يك قطره آب وارد درياچه شود. آب را پشت سدها نگه ميداريم و به توسعه اراضي كشاورزي كمك ميكنيم. مساله اين است كه عزمي براي نجات درياچه اروميه وجود ندارد كه اقتصاد درياچه بر مبناي يك اقتصادي كه آب محور نيست، تنظيم شود و تا زماني كه افتخارات مديران استان همچنان به صادرات آب مجازي و صادرات محصولات كشاورزي و سيب و هندوانه است درياچه احيا نخواهد شد.
عزمي كه براي احياي درياچه اروميه مورد نياز است دقيقا بايد در چه اقداماتي ديده شود؟
ستاد احياي درياچه اروميه در سالهاي گذشته يك منشور ۲۷ مادهاي صادر كرد و گفت كه ما بايد در ۲۷ ماده به موفقيت برسيم تا درياچه احيا شود. اولين ماده اين منشور چه بود؟ اينكه ما بايد به سمت «نكاشت» برويم و اين يعني بايد توسعه اراضي كشاورزي را متوقف كنيم و به سمت معرفي توليد و معيشتهاي جايگزين برويم.
همان سال دوم توسعه «نكاشت» را حذف كردند و گفتند كه امكان آن وجود ندارد. گفتيم سدها بايد به ميزان ۳ و ۴ دهم ميليارد متر مكعب حقآبه درياچه را اولويت قرار دهند اما از دولت دوم حسن روحاني، يعني زماني كه دكتر رضا اردكانيان به عنوان وزير نيرو انتخاب شد آن را هم ندادند. معلوم است كه وقتي حقآبه درياچه داده نميشود، بعد از آب شرب، اولويت با حقآبه درياچه اروميه نيست و ما آب را به بخش كشاورزي و صنعت ميفروشيم و بخش كشاورزي و صنعت را اولويت قرار ميدهيم، درياچه اروميه احيا نخواهد شد و وقتي هم كه درياچه اروميه احيا نشود اولين ضربه آن اتفاقا به بخش كشاورزي و صنعت خواهد خورد.
همانطور كه شما هم از نكاشت و بحثهاي مرتبط با كشاورزي گفتيد، يكي از مهمترين مسائل در اين زمينه كشاورزي است و از آن مهمتر مجاب كردن كشاورزان در زمينه اشتغال و معيشت است كه در آن منشور هم بحثهاي مرتبط به آن وجود داشت. با توجه به شرايط محلي درياچه اروميه، چه مواردي را ميتوانيم به عنوان معيشت جايگزين كشاورزان و مردم محلي در نظر بگيريم؟
حوضه آبريز درياچه اروميه با چندين كشور مرز مشترك دارد يا خيلي به آنها نزديك است و جمهوري آذريايجان، ارمنستان، نخجوان، تركيه و سليمانيه در عراق از جمله اين كشورها هستند. اين مرزهاي مشترك مزيت تجاري خارقالعادهاي براي اين حوضه فراهم كرده است. ميانگين نزولات آسماني و كيفيت اقليمي حوضه آبريز درياچه اروميه دو و نيم برابر بيشتر از كشور است و مواهب و جذابيتهاي طبيعي خارقالعادهاي هم براي رونق گردشگري طبيعي دارد. همچنين اين منطقه از كهنبومهاي تاريخي زيادي برخوردار است؛ كليساهاي متعددي در اين حوزه وجود دارد و تنوع فرهنگي و قوميتي فوقالعاده جذاب آن ميتوانند از نظر گردشگري مزيت محسوب شوند و توليد پول داشته باشد. با توجه به اينكه غبارآلودگي منطقه با توجه به بارندگي آن كم است، راندمان پنلهاي خورشيدي در آن بسيار بالاست و انرژي خورشيدي خيلي خوبي در آنجا قابليت توليد دارد. همچنين منطقه پتانسيل استحصال انرژي گرمايي و بادي را دارد و در اين حوزه ميتواند حرفهاي زيادي براي گفتن داشته باشد و مخصوصا با توجه به دانشگاههاي خوبي كه در تبريز و اروميه هست در صنايع هايتك، استارتاپهاي سبز توان فعاليتهاي زيادي دارد و اينها مزيتهاي حوضه آبريز درياچه اروميه است كه احياي آنها نياز به خراشيدن بيشتر منابع آبي منطقه را ندارد.
بنابراين آنطور كه ميگوييد، ستاد احياي درياچه اروميه در اين سالها نتوانسته است به اهداف خود برسد.
ستاد بعد از دوره اول دوره حسن روحاني و زماني كه عيسي كلانتري رييس سازمان محيط زيست شد شكست خورد. كسي كه رييس ستاد احياي درياچه اروميه است به قدري مسووليت سنگيني دارد كه نبايد مسووليت ديگري را بپذيرد و عيسي كلانتري با پذيرفتن مسووليت اين سازمان و رودربايستي كه با بقيه همكاران خود در كابينه داشت، عملا به وظايف خود نتوانست عمل كند. در دوره ابراهيم رييسي ضربه كاري وارد شد و ستاد را به استاندار آذربايجان غربي سپردند. آذربايجان غربي خود به دنبال صادرات محصولات كشاورزي، توسعه كشاورزي و توسعه پول است و اصلا برايش مهم نيست كه درياچه اروميه خشك شود يا نشود بعد مديريت آن را به دست همان سيستم ميسپاريد؟ معلوم است كه در اين شرايط تضاد منافع پيدا ميكند بنابراين درياچه اروميه عملا در دوران سهساله ابراهيم رييسي متاسفانه به بدترين وضعيت ممكن دچار شد الان در دوره آقاي پزشكيان هم همچنان رييس اين ستاد استاندار است و ما در اين يك سال هيچ تحول و عزم جدي براي احياي درياچه اروميه به رغم حرفهاي قشنگ نميبينيم. رييس ستاد احياي درياچه اروميه بايد يك شخصيت مقتدر و قدرتمند باشد نه اينكه استاندار يكي از استانها را به عنوان رييس ستاد درياچه اروميه انتخاب كنند. رييس ستاد احياي درياچه اروميه بايد يك نفر در حد وزير يا معاون رييسجمهور باشد.
يكي از اعضاي ستاد احيا در روزهاي گذشته اعلام كرد كه تأمين و انتقال بخشي از حقابه درياچه از طريق سد كانيسيب و ساير منابع، نشاندهنده عزم جدي براي حفظ درياچه است. آيا آنطور كه گفته ميشود اين سد در تامين منابع آبي موثر است؟
جالب است كه در بوق و كرنا گفته شد كه آب را از طريق سد كانيسيب به درياچه منتقل كرديم اما متاسفانه هيچ آماري از اينكه تاكنون چه مقدار آب از اين طريق وارد درياچه اروميه شده است منتشر نشده است اما گزارشهاي متعددي وجود دارد كه آب در مسير رسيدن به درياچه اروميه با موتور پمپهايي كه كشاورزان ميگذارند برداشت ميشود و باز به توسعه كشاورزي در اطراف درياچه منجر ميشود. به صورت علني موتور پمپ گذاشتهاند و براي توسعه كشاورزي، آب را از كانال كاني سيب برداشت ميكنند.