• 1404 شنبه 28 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6095 -
  • 1404 شنبه 28 تير

شكست‌هاي ايراني در غيبت ديپلماسي ايراني

حسين ضيايي

 «ايران امروز » اولين‌بار است كه به شكلي هنرمندانه؛ با ثبات؛ حرفه‌اي وموثر از «قدرت ديپلماسي » خود در رقابت‌هاي پيچيده جهاني و همزمان درطول يك برخورد سنگين نظامي (جنگ 12 روزه) با دشمنان خود بهره مي‌برد . بيش از 500 سال از عمر «ديپلماسي مدرن » در عرصه رقابت‌هاي جهاني مي‌گذرد و ايران يك «غايب بزرگ » در اين عرصه مهم بين‌المللي بوده است. ‌  از قرن پانزدهم ميلادي تاكنون در حالي كه قدرت‌هاي استعماري چون پرتغال و اسپانيا از يك‌سو انگليس و فرانسه و عثماني و روسيه از سوي ديگر با تو‌سل به «ديپلماسي تهاجمي » درپي گسترش وتوسعه « عمق استراتژيك قدرت ملي » خود در سراسر جهان بودند ايران درحال حل و فصل  «دعواهاي حيدري ونعمتي » و منازعه با مشكلات جامعه قبيله‌اي خود بود و بدين‌ترتيب ديپلماسي ايراني با دوري و قهر از دنيا در يك خواب زمستاني به‌سر مي‌برد (قهر آكادميك وعلمي) . در حقيقت عدم شناخت علمي ايراني‌ها از معادلات قدرت‌هاي جهاني درصحنه بين‌المللي باعث آن شد كه ايراني‌ها پس از تحمل شكست‌هاي پي درپي و يك عقب‌ماندگي 500 ‌ساله از علم ديپلماسي به تدريج به ارزش و مفهوم ديپلماسي پي ببرند .  ريشه اين امر نيز در اين بود كه اصولا گفت‌وگو و تعامل فكري و فرهنگي و سياسي و مذاكره چه درداخل (بين نيروهاي سياسي) وچه با طرف خارجي همواره يك «حرام سياسي » تلقي مي‌شد و اين دستور پادشاه بود كه تمام‌كننده هر موضوع درداخل وخارج تلقي مي‌شد . بدين‌ترتيب درطول پنج قرن اخير كمترين اثري از يك سياست خارجي واقع‌گرا تهاجمي و عمل‌گراي ايراني متكي بر يك ديپلماسي ورزيده و كار‌آمد همچون ديگر قدرت‌هاي سياسي آن روزگاران را مي‌توان شاهد بود .
 و همين امر عامل بزرگي در شكست‌هاي خسارت‌بار و پي‌درپي ايرانيان در عرصه‌هاي مختلف ملي، منطقه‌اي وبين‌المللي شد؛ خسارت‌هايي كه تا عصر حاضر نيز ادامه دارد. به عبارت ديگر در موضوع جهان‌شناسي و ريشه‌يابي شكست‌هاي ايراني درتاريخ ايران به‌وضوح مي‌توان يكي از ريشه‌هاي «شكست‌هاي ايراني » را در فقدان وجود استراتژيست‌هاي دانا و واقف برروابط بين‌المللي و همچنين فقدان يك سياست‌خارجي خردمند، منسجم و آگاه برمحيط جهاني دانست ! در حقيقت ايران همواره ضربات سهمگين تجاوز و اشغال به خاك خود را هميشه از ناحيه عدم شناخت درست و به موقع از ساختار روز قدرت‌هاي جهاني؛ «قهر با دنيا » و «فقدان قدرت مذاكره حرفه‌اي» خورده است؛ نه از مذاكره كردن !  اين درحالي است كه اين همه فجايع پي‌درپي وتكراري در تاريخ ايران عمدتا ريشه درندانستن تاريخ ما ايرانيان دارد.  در دروس نظام آموزشي آلمان قبل از آنكه به يك دانش‌آموز درس تاريخ و جغرافياي آلمان (Geschichte und Geography) را بدهند درس تاريخ وجغرافي جهاني را ياد مي‌دهند !! يعني اول جهان‌شناسي دوم تاريخ‌شناسي و سوم آلمان‌شناسي !  هلموت اشميت صدراعظم اسبق آلمان در طي ديدار خود از ايران (۱۳۵۴) و درگفت‌وگو با شاگردان آلماني مدرسه آلماني گوته؛ تنها توصيه ويژه خود به دانش‌آموزان آلماني را چنين مطرح مي‌كند؛ « براي موفقيت فردي و ملي خود در‌ اين جهان قبل از هرچيز سراغ تاريخ برويد واز تاريخ درس بگيريد‌ ». نمونه‌هاي تاريخي از شكست ايراني گوياي بسياري از رازهاي پنهان در دلايل «شكست ايراني » است .
يكي از دلايل اصلي در حمله اسكندر به ايران (۳۲۳ تا ۳۳۶ قبل ازميلاد) فقدان شناخت درست دربار ايران از تحولات جامعه يوناني و بي‌توجهي داريوش سوم پادشاه ايران به كارشناسان سياسي خود بود. رهبران شهر آتن با اعلام خطر قدرت فيليپ مقدوني (پدر اسكندر) كه درحال متحدكردن شهرهاي يوناني عليه ايران بود از داريوش براي مبارزه با فيليپ درخواست كمك را داشتند اما داريوش درخواست كارشناسان و مشاوران خود براي اين كمك را رد كرد زيرا اعتقادي به خطر و تهديد يونان جديد نداشت. جالب اينكه «فيليپ مقدوني » پدراسكندر پس از آنكه موفق به تسخير و اتحاد با همه شهرهاي يونان شد و يونان جديدي را برپا ساخت مجددا خواستار اتحاد و همزيستي با امپراتوري ايران شد اما داريوش سوم باز با رد اين درخواست و حقير شمردن قدرت جديد دريونان به حمايت از آخرين شهر يوناني به‌نام «پريتموس » كه همچنان مخالف فيليپ بود برعليه قدرت جديد  برخاست!  اين نابخردي باعث آن شد كه اسكندر مقدوني پس از به تخت نشستن به ايران حمله‌ور شود و انتقام پدر را از ايران بگيرد.درحقيقت كوچك شماري اسكندر و قدرت تهديد يونان جديد و نابخردي او از معادلات درون قدرت يوناني‌ها؛ هخامنشيان را به سمت سقوط و ويراني ايران سوق داد.

يكي از دلايل اصلي حمله اعراب به ايران نيز (در سال ۶۳۳ ميلادي) نابخردي و تكبر پادشاه ايراني خسرو پرويز در شناخت قدرت نوظهور اسلام در شبه‌جزيره عربستان و برخورد تحقيرآميز وي با فرستادگان پيامبر اسلام به ويژه پاره كردن نامه و پاسخ به‌شدت اهانت‌آميز به آن بود. درحالي كه ديگر سران امپراتوري‌هاي آن عصر؛ پاسخ‌هايي احترام‌آميز به نامه پيامبردادند‌.
 (به‌زعم پادشاه ايراني؛ اعراب آن زمان مشتي پابرهنه وحشي محسوب مي‌شدند) اين تحقير بدين صورت بود كه اخراج سفيران پيامبر با صورتي تحقير‌آميز صورت گرفت. بدين‌ترتيب كه به دستور خسرو پرويز نمايندگان پيامبر را درلب مرز ايران و عربستان وادار كردند كه به صورت الاغ و چهاردست‌وپا شوند و سپس خورجين‌هاي حامل خاك ايران را بر كمر آنها انداختند و به همين صورت روانه مكه كردند!!! 
اين درحالي است كه دليل اصلي حمله مغولان به ايران (۱۲۱۹ تا ۱۲۵۶ ميلادي) نيز باز تكبر «سلطان محمد خوارزمشاه » (پادشاه خوارزمشاهيان) ودستور وي به اعدام فرستاده سياسي چنگيزخان و قتل‌عام ۴۵۰ تاجر مغولي كه حامل پيام صلح ودوستي چنگيز‌خان امپراتور مغول براي همزيستي مسالمت‌آميز با ايران بودند صورت گرفت (به‌زعم پادشاه ايراني؛ مغولان تنها مشتي ولگرد وحشي محسوب مي‌شدند!!). 
نزديك‌تر كه مي‌آييم در عصر صفويه؛ شاه اسماعيل اول درجنگ معروف چالدران بين ايران و‌ امپراتوري عثماني؛ (در سال ۱۵۱۴ ميلادي)؛ شاه اسماعيل با گوش نكردن به توصيه كارشناسان نظامي خود مبني بر صف‌آرايي به‌موقع در برابر سپاه عثماني و قدرت آتش توپخانه عثماني كه ايران فاقد آن بود باعث اصلي شكست خفت‌بار ايرانيان از عثماني شد.
شاه اسماعيل در عين ناباوري؛ صبر كردن و انتظار كشيدن تا رسيدن سپاه عثماني و سپس جنگ جوانمردانه و به‌طور مساوي را مورد تاكيد قرارداده بود!!!
جالب اينكه سپاه ايران فاقد توپخانه و تنها به شمشير و خنجر مسلح بود‌!! 
شاه سلطان‌حسين آخرين پادشاه صفويه نيز كه توسط مشتي افغاني به‌رهبري «محمود افغان » نابود و امپراتوري صفويه توسط افغاني‌ها سرنگون شد (درسال ۱۷۲۲ ميلادي) نيز قصه جالب‌تري دارد‌!! 
وي با ناديده گرفتن تهديد روزافزون افاغنه و برخورد تند با فرماندهان نظامي خود و نپذيرفتن آنان به سبب سرگرمي شديد در حرمسراهاي خود!! باعث شد تا آنها به‌ راحتي اصفهان پايتخت صفويه را تسخير كنند، زيرا در‌حالي كه سپاه افغان‌ها به ديوارهاي كاخ شاه سلطان‌حسين دراصفهان رسيده بود؛ شاه سلطان حسين هنوز در حرمسرا بود !! پس از ساعاتي وي به همراه حرمسرا تسليم محمود افغان شدند!! شاه سلطان‌حسين چندي بعد توسط اشرف افغاني به هلاكت رسيد‌.
 «شكست‌هاي قاجاريه» از سپاه روس و تجزيه بزرگ ايران با عقد قرارداد‌هاي ننگين گلستان و تركمانچاي (۱۸۰۴ تا ۱۸۲۸ ميلادي) در دوره فتحعليشاه به سبب اشتباهات استراتژيك در تشخيص توان دشمن روسي و انتخاب زمان‌هاي نامناسب بر‌خلاف نظر عباس ميرزا (وليعهد) وفرماندهان سپاه ايران نيز بيش ازپيش شهره عالم است!! 
ناصرالدين شاه نيز افغانستان متعلق به ايران را طبق معاهده پاريس در سال ۱۸۵۷ ميلادي از دست داد.
در دوره نزديك‌تر نيز رضا‌شاه با تحليل و برآورد‌هاي غلط خود از شرايط جهاني و اينكه خود را همپا و دراندازه هيتلر در آلمان مي‌دانست؛ زمينه هجوم متفقين به ايران و اشغال خفت‌بار ايران را در شهريور ۱۳۲۰ (۱۹۴۱م) فراهم كرد.
دكتر محمد مصدق نيز كه مي‌پنداشت « امريكاي غربي ترومن» با «انگليس غربي چرچيل» فرق دارد!! «‌بازي امريكا را خورد» و سپس با كودتاي مشترك امريكا و انگليس در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد.طولي نكشيد كه محمدرضا شاه نيز كه با ديدن پول هنگفت نفت خيلي زود و عجولانه خود را در اندازه امريكا و ديگر قدرت‌هاي اروپايي قلمداد مي‌نمود و در پي سبقت گرفتن از آنان برآمده بود !! با پشت خالي خود در برابر قيام مردمي ايران درسال ۱۳۵۷ روبه‌رو وسرنگون شد. 
 جلوتر كه مي‌آييم احمدي‌نژاد نيز كه از يك‌سو هيچ‌گونه شناخت علمي و درستي از سياست خارجي نداشت و ازسويي ديگر براي مشاوران خود هيچ ارزشي قائل نبود؛ درگام اول خواست براي حل بحران اتمي ايران؛ سازمان بين‌المللي انرژي اتمي را بخرد!! (در گفت‌وگوي تاريخي خود با دكتر روحاني!!) و مشكل اتمي شدن ايران با قدرت‌هاي جهاني را حل كند. چندي بعد وي پس از نااميد شدن ازراه‌حل خود با كاغذ‌پاره خواندن قطعنامه‌ها؛ ايران را وارد دوره و عصر تحريم‌هاي ويرانگر كرد!!
احمدي‌نژاد همچنين براي تكميل طرح‌هاي مشعشع خارجي خود با دروغ خواندن اساس هولوكاست؛ بنيان درگيري‌هاي جهاني با ايران را روح و انرژي تازه‌اي بخشيد‌!!
دايره دشمنان ناشناسي و خطاهاي استراتژيك ما دربرابردشمن درامروز ايران نيز ادامه دارد‌.
ايران اگرچه در‌خصوص «‌برجام» يكي از موفقيت‌آميزترين پرونده‌هاي «ديپلماسي ايراني» را از خود بر جاي گذاشت (توسط ترامپ به شكست كشانيده شد) اما در مورد مهار و هدايت تئوري «مردديوانه» دونالد ترامپ ناكام ماند. درحالي‌كه كره‌شمالي در دو دور اول و دوم رياست‌جمهوري ترامپ توانست تئوري «مرد ديوانه» ترامپ را با كياست و برنامه‌ريزي قبلي؛ مهار و از كنار اوسالم بگذرد؛ ايران با تاخيري زيانبار به اهميت «مهار ترامپ ديوانه»پي برد!!! 
 اين درحالي بود كه دكتر پزشكيان، رييس‌جمهور ايران نيز بعد از جنگ دوازده روزه در مصاحبه با  «تاكر كارلسون»  خبرنگار شبكه ان‌بي‌سي امريكا گفت: « امريكا قول داده بود اسراييل به ما حمله نمي‌كند» !!
روزنامه‌نگار و تاريخ‌پژوه

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون