• 1404 چهارشنبه 25 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6093 -
  • 1404 چهارشنبه 25 تير

حراج يار مهربان در پياده‌رو!

اميد مافي

در گوشه‌اي از شهر، در هرم گرماي تموز، روي سنگفرش‌هاي خيابان‌ انقلاب، بساطي كه بساطي نيست! پهن شده كه هم روايتگر فقر و فاقه است و هم حكايتي رنج‌آور از مرگ تدريجي يك رويا. ممات فرهنگ كتابخواني در عصر حيات بلاگرهاي بلاگردان. اينجا كتاب‌هاي مندرس و كهنه، زخم‌خورده و گاه ممنوعه با نازل‌ترين قيمت‌ فروخته مي‌شوند تا فروشنده‌اي روز سياه خويش را به شبي نيمه روشن پيوند بزند و ناني به كف آرد و به غفلت نخورد. تا همراه زن و بچه‌اش زير سقف خانه اجاره‌اي به تافتون ماشيني سق بزنند و كمي تا قسمتي احساس سيري كنند. 
اين صحنه، تصويري است از يك تراژدي دوپهلو. از يك سو مردمي كه به جبر اقتصاد، فرهنگ را در پياده‌روها به نظاره نشسته‌اند و از سوي ديگر، جامعه‌اي خسته جان كه كتاب را نه به عنوان مايه‌ معرفت كه كالايي دست ‌نيافتني مي‌بيند. 
اينجا در پياده‌روي انقلاب، مردي ميانسال كتاب‌هاي زيرخاكي را با تخفيف‌ ۶٠ درصدي مي‌فروشد و برخي خريداران با شوق و ذوق از اين فرصت استفاده مي‌كنند. چرا كه قيمت كتاب‌هاي نو برايشان به رويايي دست‌نيافتني تبديل شده است. چند قدم آن سوتر دستفروش‌ ديگري كتاب‌هاي ناياب يا ممنوعه را از شاهرخ مسكوب تا صادق هدايت و غلامحسين ساعدي به مشتريان مي‌فروشد؛ كتاب‌هايي كه يا در بازار رسمي جايي ندارند يا به دليل سياست‌هاي نظارتي، راهي به قفسه‌هاي كتابفروشي‌ها نيافته‌اند. با كمي تدقيق مي‌توان پي برد اين دوگانگي نشان مي‌دهد يار مهربان هم قرباني فقر اقتصادي شده و هم قرباني فقر فرهنگي. 
بخش عمده‌اي از جمعيت اين كهن ديار زير خط فقر زندگي مي‌كنند. در چنين عرصاتي، طبيعي است كه كتاب به عنوان كالايي غيرضروري از سبد هزينه‌هاي خانوار حذف شود. 
مشكل اما تنها اقتصاد نيست. همان طور كه كتابفروش كنار خيابان مي‌گويد مردم از مطالعه گريزان نيستند و از گراني گريزانند. وقتي قيمت يك كتاب ۱٠٠ صفحه‌اي به ۳۵٠ هزار تومان برسد براي بسياري به ويژه قشر كارگر و دانشجو خريد آن به معناي چشم‌پوشي از يك وعده غذاست. از سوي ديگر، كاهش تيراژ كتاب‌ها به ۱٠٠ نسخه و عدم استقبال از نمايشگاه‌هاي كتاب، تنها به‌واسطه مصائب مالي نيست. جامعه‌اي كه ارزش‌هايش حول موفقيت مادي تعريف شده و فرصت‌هاي برابر براي نيل به اين موفقيت وجود ندارد، به محيطي ايده‌آل براي رشد فساد و بي‌اعتمادي به هرگونه سرمايه فرهنگي تبديل مي‌شود. كتاب به عنوان نماد دانايي در چنين جامعه‌اي يا به كالايي تشريفاتي تبديل مي‌شود يا به متاعي حاشيه‌اي كه تنها در پياده‌روها مي‌توان ردپايش را جست‌وجو كرد. فروش يار مهربان در پياده‌روها لابد هم نشانه‌ ايستادگي است و هم نشانه‌ تسليم. ايستادگي از آن رو كه هنوز هستند كساني كه براي كتاب حتي به قيمت ايستادن ساعت‌ها در سرما و گرما ارزش قائلند و تسليم از آن رو كه سيستم رسمي نشر و توزيع، شوربختانه نتوانسته اين نياز را به رسميت بشناسد. در چنين عرصاتي دستفروش‌هاي كتاب حلقه اتصال بين كتاب‌هاي فراموش شده و خوانندگان مشتاق هستند. هر چند اين بازار زيرزميني نمي‌تواند جايگزين نظام منسجم ترويج كتابخواني شود و همه مطالبات را محقق كند. اما يك سوال: آيا كتاب‌هاي پياده‌رو، نشانه‌ زنده بودن فرهنگ هستند يا سنگ‌قبري براي مطالعه؟ پاسخ شايد در اين جمله نهفته باشد: مردم از مطالعه گريزان نيستند، از گراني گريزانند و تا زماني كه اين گراني پابرجاست، پياده‌روها همچنان پاتوق آخرين عاشقان كتاب خواهند بود و اين درد كمي نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون