سنت بنيانگذار در مورد آتشبس و خاتمه جنگ (۲)
احمد مازني
چنانكه در يادداشت قبلي اشاره شد صدام، وعده تصرف يكروزه خرمشهر، سهروزه خوزستان و يك هفتهاي ايران را ميداد، در ششمين روز جنگ در حالي كه پشت دروازه خرمشهر زمينگير شده بود، درخواست آتشبس داد. اما بهرغم مقاومت مردمي و نيروهاي مسلح، پس از ۳۵روز در روز چهارم آبان۱۳۵۹ خرمشهر را اشغال كرد. در حالي كه خرمشهر تنها شهري نبود كه به تصرف ارتش صدام درآمد. علاوه بر خرمشهر، نفتشهر، قصرشيرين، مهران، سومار، فكه، بستان، هويزه، موسيان، نوسود و بيش از ۳۰۰۰ روستا توسط ارتش بعث اشغال شده بود. در چنين شرايطي صدام با توسل به اشخاص و مجامع بينالمللي از جمله جنبش عدم تعهد درخواست آتشبس داد.
جنبش غيرمتعهدها يكي از مجامعي بود كه ايران و عراق هر دو عضو آن بودند و توقع آن ميرفت كه با وقوع جنگ بين اين دو كشور، مهمترين نقش را براي خاتمه عادلانه جنگ ايفا كند.جنبش غيرمتعهد از نخستين روزهاي آغاز جنگ بنا به درخواست ايران براي «بررسي و موضعگيري در خصوص جنگ عراق عليه ايران» فعاليتهايي را براي خاتمه دادن مسالمتآميز به آن شروع كرد. يك كميته حسن نيت مركب از نمايندگان كشورهاي كوبا، يوگسلاوي، الجزاير، زامبيا، هند، پاكستان و سازمان آزاديبخش فلسطين تشكيل شد. اين كميته، هياتي مشتمل بر وزراي خارجه كوبا، هند و يوگسلاوي را به منظور ايجاد تفاهم بين ايران و عراق به دو كشور اعزام كرد. قبل از عزيمت اين هيات، رييس وقت شوراي عالي دفاع جمهوري اسلامي اعلام كرد: «ايران حاضر است هيات حسن نيت كشورهاي غيرمتعهد را براي آگاهي از وضعيتي كه تهاجم عراق در ايران به وجود آورده است، بپذيرد.» هيات حسن نيت طي سفري به تهران و بغداد كوشش كرد به يك راهحل فوري كه مورد قبول طرفين درگير باشد، دست يابد. در ديدار اعضاي هيات از بغداد در هجدهم مهر ۱۳۵۹ صدام اعلام كرد: «عراق آماده است تا: ۱. آتشبس برقرار شود. ۲. مذاكره بين طرفين انجام گيرد. در تهران، رييسجمهور وقت ايران ترتيب فوق را به اين شرح تغيير داد: ۱. عقبنشيني، ۲. آتشبس و ۳. مذاكره. پس از انجام پارهاي مذاكرات در تهران و بغداد، كميته مزبور ماموريت يافت با تشكيل جلسهاي در سطح وزيران خارجه در بلگراد، پايتخت يوگسلاوي به موضوع جنگ رسيدگي كند. اما مخالفت عراق با حضور الجزاير در اين كميته، كار آن را دچار اختلال كرد. عراق كه در جبهههاي جنگ در موضع برتر قرار داشت و در چنين شرايطي موفقيت كميته را مغاير با اهداف خود ميديد، استدلال ميكرد كه «چون الجزاير يك كشور عربي است، در جنگي كه يك كشور عربي ديگر در آن درگير است، نبايد مداخله كند.» اين در حالي بود كه سازمان آزاديبخش فلسطين به عنوان يك سازمان عربي در كميته حاضر بود ولي عراق مخالفتي با آن نداشت. در هر حال مخالفت عراق، مانع از ادامه كار كميته حسن نيت شد. به دنبال اين جريان، جنبش، قطعنامهاي درباره جنگ صادر كرد و در آن از ايران و عراق درخواست كرد: «از هرگونه تهديد جديد يا توسل به زور در مناسباتشان خودداري كنند.» در اين قطعنامه همچنين لزوم خاتمه جنگ، «مردود بودن تصرف سرزمين ديگران»، «توسل به تهديد يا اعمال زور» و «عدم مداخله در امور داخلي ديگر كشورها» مورد تاكيد قرار گرفته بود. اين قطعنامه به علت نداشتن صراحت لازم در محكوميت متجاوز در ايران، نهتنها با استقبال مواجه نشد، بلكه نسبت به حسن نيت كميته ترديدهايي به وجود آورد. به همين جهت، زماني كه كميته حسن نيت در آبانماه ۱۳۵۹ تصميم گرفت جلسه ديگري در بغداد تشكيل دهد و تلاش جديدي را براي برقراري آتشبس بين ايران و عراق آغاز كند، محمدعلي رجايي، نخستوزير وقت جمهوري اسلامي ايران، در يادداشتي براي تيتو، رهبر يوگسلاوي تاكيد كرد كه «دولت ايران هيچگونه طرح آتشبس را تا زماني كه نيروهاي عراقي از خاك ايران خارج نشوند، نخواهد پذيرفت.» در همان تاريخ، اعضاي هيات اعزامي كميته حسن نيت در ديداري با ابوالحسن بنيصدر، رييسجمهور وقت ايران، ضمن مطلعكردن وي از نظريات دولت عراق، درخواست كردند جمهوري اسلامي ايران «فرمولي» ارايه دهد تا كميته حسن نيت در چارچوب آن بتواند نقش پل ارتباطي را ايفا كند. «رييسجمهور وقت ايران، اجراي عهدنامه ۱۹۷۵ الجزاير در خصوص اروندرود (شطالعرب)، تعيين تاريخ و مدت زمان لازم براي عقبنشيني و قبول ماهيت خصومتآميز بودن حمله عراق» را پيشنهاد كرد. در پي اين اعلام مواضع مسوولان ايران و نپذيرفتن آنها توسط عراق، كميته حسن نيت عملا در ماموريت خود با بنبست و شكست مواجه شد و از ادامه كار باز ماند.به گزارش يكي از رسانهها و به نقل از هاشميرفسنجاني، رييس مجلس وقت، پس از اجلاس وزراي امور خارجه، جنبش عدم تعهد در بهمن ۱۳۵۹ در دهلي، در روز يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۶۰ هيات صلح سازمان شامل وزير امور خارجه كوبا، وزير امور خارجه هند، وزير امور خارجه زامبيا، رييس دايره سياسي سازمان آزاديبخش فلسطين و نماينده اين تشكيلات در سازمان ملل وارد تهران شدند. اين هيات با مقامات كشور از جمله رييسجمهوري ديدار كرد و پيشنهاد داد همراه با خروج نيروهاي عراقي، يك منطقه غيرنظامي در خاك ايران ايجاد شود. رييسجمهوري و برخي سران ارتش تمايل داشتند با تعديلي اين طرح را بپذيرند. به گفته بنيصدر، امام خميني گفتند پيشنهاد خوبي است كار را بر اساس اين تمام كنيد، اما اسمش را صلح نگذاريد، خودتان بلديد چطور جور كنيد و چه عبارتي بگوييد كه تصور نكنند صلح كردهايد! گفتم چرا؟ گفتند صلح مخالف زياد دارد. وزراي امور خارجه قرار بود در ۲۵ خرداد [مجددا] به ايران بيايند ولي اجراي مراحل عزل رييسجمهور شروع شد و آنها نيز نيامدند.ادامه دارد...