ابراهيم دمشناس از حال و هواي اين روزهاي خود ميگويد
ملاحظات نوشتن رمان تاريخي
ابراهيم دمشناس با بيان اينكه در حال بازنويسي رمانهاي «تاب جراحي» و «در شبستان چه پيش آمد» است، درباره تاثير تجربه زيسته در نوشتن و مشكلات نوشتن رمان تاريخي ميگويد.
اين داستاننويس با بيان اينكه در مرحله بازبيني و آمادهسازي رمانهايش است تا براي چاپ بروند، گفت: يك رمان تاريخي با عنوان «تاب جراحي» نوشتهام كه درباره كشتيراني در رود كارون است و بازه زماني قاجاريه تا پايان جنگ جهاني دوم را دربر ميگيرد؛ البته خود داستان جنبه تخيلي دارد.
او سپس درباره چالشهاي نوشتن رمان تاريخي گفت: نوشتن رمان تاريخي مشكل است. معتقدم در نوشتن رمان تاريخي، مخاطب را به يك افق تاريخي ديگري ميبريم، برهه زمانياي كه شخص در آن حاضر نبوده و به آن دسترسي ندارد. طبعا كار سختي است. داستان «تاب جراحي» بيشتر جنبه تخيلي در بستر تاريخي دارد، كشتيراني در كارون در دوره قاجار تا بمباران بنادر جنوب كشور در جنگ جهاني دوم، شهريور ۱۳۲۰. در واقع اين جنبههاي تاريخي بيشتر بستر داستان هستند ولي ممكن است تماما وفادار به تاريخ نباشد و بخواهيد قصه خود را بگوييد؛ بستر تاريخي، بستري است براي پذيرفتن داستان و واقع نماياندن جنبه تخيلي داستان. اين رمان حجم بالايي دارد، حدود ۲۵۰ هزار كلمه، نزديك به ۸۰۰ صفحه. تلاشم اين بوده كه بيشتر چشمانداز شخصي از زيست در آن دوره تاريخي ارائه بدهم.
دمشناس افزود: داستان ديگري هم دارم كه كوتاهتر از «تاب جراحي» است، رمان «در شبستان چه پيش آمد». اين رمان در فضاي معاصر اتفاق ميافتد و داستان نويسندهاي را بازگو ميكند كه دارد متني را مينويسند و در شرايطي قرار دارد كه خوشايندش نيست. در ضمن متن بازخواني از شرايط نوشتن در ايران است.
نويسنده «آتش زندان» و «نامه نانوشته» درباره اينكه تجريه زيستهاش چقدر در نوشتن اين رمان تاثير داشته است، گفت: مسلما همه آن چيزي كه نويسنده بهطور عموم مينويسد، هرقدر جنبه تخيلي و جنبه غيرواقعي داشته باشد، بازهم مجموعهاي عناصري از زندگي روزمرهاش است كه شكل دگرگونه پيدا كرده. اين تاثير زندگي روزمره و زندگي زيسته همواره هست.
او ادامه داد: اگر تجربه زيسته را شخصي نكنيم، تجربه زيسته عموم است. ممكن است موضوعي براي نويسنده پيش نيامده باشد، اما نويسنده شاهد آن جريان باشد؛ يعني نويسنده آن را مستقيما تجربه نكرده است اما به صورت غيرمستقيم ديده است كه برآمده از تجربه واقعي است.
اين موضوع كتاب تجربه شخصي من نبوده است. اين داستان روايت اول شخص دارد و اين موضوع را به ذهن متبادر ميكند كه برآمده از زندگي شخصي من است درحالي كه ممكن است شخصا آن را تجربه نكرده باشم اما ميتوان آن را در جامعه ادبي و حتي فراتر از آن، در فضايهاي ديگر ديد و تجربه كرد.
نويسنده «نهست» و «بيو بيو بيو» درباره توجهي كه معمولا به رمانهاي كمحجم ميشود و مخاطبان شايد به خاطر تغيير شرايط كمتر سراغ رمانهاي حجيم ميروند، گفت: چند وقت پيش در مصاحبهاي درباره اين موضوع مفصل گفتم، اينكه چه شرايطي پيش آمده كه نويسندهها كمتر سراغ نوشتن رمان حجيم ميروند و به رمان ۱۰۰ صفحهاي رو آوردهاند، درحالي كه زماني داستانهاي كوتاه ما چيزي در همين حدود بود.
اين فضا، فضاي كاذبي است و يكسري استانداردهاي كاذب درباره كوتاه بودن و مفصل بودن اثر وجود دارد. همين الان هم در ايران «در جستوجوي زمان از دست رفته» پروست هنوز تجديد چاپ ميشود. يا رمانهاي چندجلدي محمود دولتآبادي كه مفصل هم هستند، «روزگار سپريشده مردم سالخورده» يا نويسندههاي ديگري كه مفصل نوشتهاند، همچنان خوانده ميشوند.
دمشناس خاطرنشان كرد: گذشته از مخاطبان ثابت ادبيات، بايد به باقي افراد اين مجال و فرصت را داد كه بخوانند و فرصت داشته باشند كه بعدا بخوانند. به نظرم چيزي كه حجم داستان «تاب جراحي» را به وجود آورده، يكسري عوامل دروني اين داستان است. درباره رمان تاريخي، مفصل بودن براي ساختن جهان تاريخي را طبيعي ميدانم، اگر بخواهيد به اين سمت برويد كه در حجم ۱۰۰ صفحهاي رمان تاريخي بنويسيد، بايد قيد خيلي چيزها را بزنيد.
دمشناس در پايان اظهار اميدواري كرد تا پايان تابستان سال جاري و حداكثر در فصل پاييز بازنويسي اين رمانها تمام شود.