اينجا امريكاست؛ جايي كه «فرد» پادشاه است
مسي، فيفا و اينتر ميامي را نجات داد اما...
ليونل مسي تا جايي كه ميتوانست اينترميامي و فيفا را پيش برد، اما فوتبال يك بازي تيمي است وقتي پاريسنژرمن بار ديگر دفاع ضعيف اينترميامي را شكافت و اشرف حكيمي گل چهارم را پيش از پايان نيمه اول به ثمر رساند، ذهنها به سمت اين رفت كه لوئيس انريكه، سرمربي پاريسنژرمن، در بين دو نيمه چه حرفي ممكن است به بازيكنانش بزند. در اين مقطع، پاريسنژرمن كاملا حريف امريكايي خود را تضعيف كرده بود و به نظر ميرسيد ممكن است برد ده بر صفر بايرن مقابل اوكلند تكرار شود. براي ليونل مسي، اين بازي در آستانه تبديل شدن به سنگينترين شكست دوران حرفهاياش بود.
در روزي كه ورزشگاه آتلانتا با موجي از رنگ صورتي فلامينگو و هواداراني كه لباس ليونل مسي را پوشيده بودند، تزيين شده بود، وسوسهانگيز بود كه تصور كنيم انريكه در رختكن از بازيكنانش خواسته باشد بازي را آرام كنند.
واقعا هم در نيمه دوم بازيكنان پاريسنژرمن آرامتر بازي كردند، شايد از روي رحم به رقيب درهمشكستهشان، درحالي كه ميامي هم كمي روحيه نشان داد.
مسي چند دريبل و لمس زيبا داشت، هر چند مشخص نبود كه ماسچرانو دقيقا چه چيزي ديده بود كه گفت: «لئو بازي شگفتانگيزي ارايه داد.»
همه چيز حالتي غيرواقعي داشت، ولي در عين حال با تصوير كميكبوكگونه و ابرقهرمانانهاي كه در ايالاتمتحده براي مسي ترسيم ميشود همخوان بود؛ جايي كه افراد بيشتر از تيمها ستايش ميشوند و در بازاريابي فوتبال، «فرد» پادشاه است. حتي وقتي مسي فقط عملكردي معمولي دارد باز هم بايد از واژههاي اغراقآميز برايش استفاده كرد و اين فقط مختص اينتر ميامي نيست.
ليگ MLS و پخشكنندهاش، اپل نيز گويي همه چيز را حول مسي ميچرخانند. فيفا هم با تلاشهاي نااميدانهاش براي جذاب كردن جام جهاني باشگاهها در پاييز گذشته، او را به زور وارد مسابقات كرد.
پس از آخرين بازي خانگي فصل عادي ۲۰۲۴
اينترميامي، جياني اينفانتينو، رييس فيفا
خودش را وارد جشن قهرماني تيم در كسب
«Supporters’ Shield“ (جايزه تيم با بيشترين امتياز فصل عادي) كرد و در اقدامي عجيب، در يك مسابقه داخلي كه فيفا نقشي در سازماندهي يا تبليغش نداشت، ميكروفن را گرفت و اعلام كرد كه ميامي به عنوان پاداش بهترين تيم فصل عادي، جواز حضور در جام جهاني باشگاهها را دريافت ميكند؛ حتي اگر قهرمان پليآف MLS (كه معمولا به عنوان قهرمان واقعي فوتبال امريكا شناخته ميشود) جايي در اين رقابت نداشته باشد.
از بيرون، اينگونه به نظر ميرسيد كه اينفانتينو به هر قيمتي ميخواست راهي براي حضور مسي در اين رقابت پيدا كند. اين وسواس اينفانتينو بر اسامي بزرگ زماني دوباره آشكار شد كه در مصاحبهاي با اينفلوئنسر «IShowSpeed» گفت: مذاكراتي در جريان است تا كريستيانو رونالدو به تيمي كه در اين رقابت حضور دارد، بپيوندد. آن انتقال هرگز محقق نشد و رونالدو قراردادش را با النصر عربستان تمديد كرد.
راه پشتيباني شده و سياسي ميامي براي ورود به رقابتها، از ديد بسياري حركتي زشت بود كه اصالت را فداي شهرت كرد. نوعي دستكاري براي تامين نظر مخاطباني كه ظاهرا ستارهها را بيشتر از تيمها دنبال ميكنند.
همه ميدانيم كه بازيكنان فردي در شبكههاي اجتماعي دنبالكنندههاي بيشتري از تيمها دارند و هواداران جوان به راحتي وقتي بازيكني جابهجا ميشود، تيم مورد علاقهشان را هم عوض ميكنند.
اگر در ميامي همه با تيمي كه حول يك نفر ساخته شده مشكلي ندارند، ايرادي نيست. اما فيفا با اين كار خود، خطر بياعتبار كردن رقابتش و بيگانگي هواداران MLS و فراتر از آن را به جان خريد، وقتي مسي را محور همه چيز قرار داد. از طرفي، از لحاظ اقتصادي و جذب تماشاگر، احتمالا اين تصميم درستي براي بازار امريكا بود، بازاري كه بيشتر جذب «لحظهها» و «شخصيتها» ميشود و اگر قرار بود جام جهاني باشگاهها بالاخره جان بگيرد، حضور مسي ميتوانست آخرين تير در تركش اينفانتينو باشد.
وقتي مسي به MLS آمد، تيمها قيمت بليتها را بالا بردند و از فرصت سودجويي كردند. فيفا هم اين روند را ديد و خواست سهمي از آن داشته باشد؛ مخصوصا در جام جهاني باشگاهها، تورنمنتي نوپا كه اينفانتينو اميد داشت از آن ميلياردها دلار از پخشكنندهها به دست آورد، اما درنهايت مجبور شد با كمك يك ميليارد دلاري از DAZN (تحت حمايت عربستان) خودش را نجات دهد، مبلغي كه خيلي كمتر از اميد اوليهاش بود.
در ميانه اين مشكلات، اهميت مسي پررنگ شد. نه تنها ميامي به صورت غيرمعمول وارد رقابت شد، بلكه رقابت را هم در فلوريدا و در استاديوم «هارد راك» ميامي آغاز كرد. فيفا بار ديگر، بازار خود را اشتباه تحليل كرد. بليتهاي اوليه بازي با الاهلي مصر از ۳۴۹ دلار آغاز شد، اما به مرور زمان صدها دلار افت كرد تا جايي كه در هفته منتهي به بازي، پنج بليت را با ۲۰ دلار به دانشجويان دانشگاه مياميديد دادند تا ورزشگاه را پر كنند.
مسي چهره تبليغاتي مسابقات شد، با استفاده از روابطش با برندهاي آديداس و InBev (كه هر دو اسپانسر فيفا هستند)، درحالي كه تبليغات فيفا در بزرگراهها و فضاي مجازي كاملا حول محور مسي ميچرخيد. به نظر ميرسيد اين روش تا حدي موثر بود؛ سه بازي از چهار بازي ميامي بيش از ۶۰ هزار تماشاگر داشت (جز يك بازي در آتلانتا مقابل پورتو با ۷۸۳/31 نفر). در زمين هم، جايگاه تجاري مسي با آن ضربه آزاد مقابل پورتو توجيه شد كه ورق را به نفع ميامي برگرداند. ميامي قطعا نسبت به لسآنجلس FC يا سياتل ساوندرز عملكرد بهتري داشت و تصور اينكه تيم قهرمان MLS يعني گلكسي بتواند چنين جذابيتي ايجاد كند، دشوار است.
اما حتي قدرتهاي فرابشري مسي هم محدودند، چراكه فوتبال يك بازي تيمي است و از ۱۱ نفر تشكيل شده. طبق ردهبندي Opta، اينتر ميامي در حال حاضر صد و پنجاه و يكمين تيم برتر دنياست؛ يك رتبه پايينتر از ركسهام، پنج پله عقبتر از پرستون نورثاند و كمي بالاتر از چارلتون.
براي رشد فوتبال در امريكا، شايد اينها زياد مهم نباشد. اين تيم فصل گذشته ركورد امتياز فصل عادي را زد. اگر حضور مسي بتواند مخاطب جديد جذب كند، شايد اين رويكرد ارزشمند باشد، اما پايداري آن محل ترديد است. آيا پس از جدايي مسي، اين هواداران باز هم برميگردند؟ آيا ليگ همچنان بايد سرمايه اصلياش را صرف ستارههاي در حال بازنشستگي كند؟ و آيا قوانين MLS بايد تغيير كند تا تيمها بتوانند واقعا در جام جهاني باشگاهها رقابت كنند؟ اينها پرسشهايي باز هستند.