تبعيد يا تحقير رضاخان در جزيره موريس؟
محمود فاضلي
همزمان با سيوششمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران كتاب «تبعيد يا تحقير رضاخان در جزيره موريس؟» نوشته «حسن عليبخشي» ديپلمات ايراني و رياست پيشين بخش تاريخ شفاهي وزارت امور خارجه از سوي انتشارات «زمزمه جاويد» منتشر شد. نويسنده هدف نخست خود از عزيمت به كشور موريس را انجام وظايف ديپلماتيك معرفي كرده و معتقد است، آشنايي قبليام با تاريخ تبعيد رضاشاه و واقعيتهاي مغفولمانده پيرامون آن دوره، مرا بهسمت گردآوري مستندات و روايت آن سوق داد. اطلاعات منتشر شده درباره اقامت رضاشاه در جزيره موريس عمدتا مبهم، ناقص يا آميخته با حب و بغضهاي سياسي است. در نخستين بازديدم از كاخ محل اقامت رضاشاه، متوجه شدم كه بسياري از ادعاهاي موجود با واقعيتهاي ميداني تطابق ندارد. همين امر انگيزه من براي ثبت و مستندسازي اين مقطع تاريخي را دوچندان كرد. به گفته نويسنده كتاب، از روز ۲۰ شهريور ۱۳۲۰، يعني زمان خلع رضاشاه از سلطنت توسط نيروهاي انگليسي، آغاز ميشود و تا بازگرداندن پيكر او به ايران ادامه مييابد. كتاب حاصل مشاهدات ميداني، مصاحبه با اهالي محل، مطالعه منابع بومي و تحليل اسناد آرشيوي است. كاخ محل اقامت رضاشاه در منطقهاي بهنام «اُريك» واقع شده بود كه با تصورات عمومي درباره اين محل تفاوتهاي جدي دارد. نهتنها كاخ، كه خود جزيره موريس هم پيش از اين رويداد، هيچ ارتباط سياسي يا فرهنگي با ايران نداشت و در واقع، تبعيد رضاشاه نخستين پيوند تاريخي بين دو كشور را رقم زد. كمتر در منابع رسمي ديده شدهاند؛ از جمله تلاش انگليسيها براي دور نگه داشتن رضاشاه از تحولات ايران، فشارهاي رواني و محدوديتهايي كه بر وي اعمال ميشد و همچنين سكوتي كه از جانب دربار پهلوي درباره شرايط پدر در تبعيد برقرار بود.» نويسنده معتقد است رضاشاه با دلي شكسته و در تنهايي جان داد. اين كتاب سعي دارد از اغراق و جهتگيري دوري كند و تصويري مستند، شفاف و انساني از پرابهامترين دوران زندگي رضاشاه ارايه دهد. در فرآيند نگارش اين اثر، تلاش كرده تا فراتر از منابع تاريخي موجود، بهسراغ شاهدان عيني، مصاحبههاي دست اول و اسناد كمتر ديده شده نيز برود. پس از مدتي كه رضاخان به جزيره موريس منتقل شد، بهدليل كهولت سن و فشارهاي روحي، حال او وخيم شد. نهايتا پس از فوت، با تلاشهايي كه صورت گرفت، پيكر او را به مسجد رفاهي مصر، در قاهره منتقل كردند. پيكر تا سالها در آنجا امانت ماند تا آنكه پساز سالها، با تشريفاتي خاص، ابتدا به تهران و سپس به حرم عبدالعظيم منتقل شد. نويسنده كتاب «تبعيد يا تحقير رضاخان در جزيره موريس؟» اعتقاد دارد اعضاي خانواده در دوران تبعيد از نظر امكانات رفاهي كمبودي نداشتند؛ حتي دسترسي به پزشك برايشان فراهم بود. اما احساس طردشدگي و دورافتادگي، فشار روحي مضاعفي ايجاد كرده بود كه به مرور موجب ازهمپاشيدگي روابط درون خانواده شد. بخشي از اطلاعات نويسنده مستندات منتشر شده بود؛ اما تلاش اصلي وي بر گردآوري روايات كمتر ديده شده از طريق مصاحبههاي ميداني در جزيره موريس متمركز شد؛ از جمله با پسر آشپز شاه، برخي همسايگان كاخ و حتي افرادي كه نخستين خودروها را در آن منطقه ديده بودند، گفتوگو كرده است. به اعتقاد نويسنده، بخش درخور توجهي از اسناد موجود در موريس كه براي عموم در دسترس نبود، براي چاپ مجدد كتاب آماده شده است. روايت موريسيها از حضور شاه و برخوردهاي مردم با او، بخشي از تاريخ است كه پيش از اين روايت نشده بود. زماني كه در كاخ محل تبعيد رضاخان مشغول تحقيق بودم، فردي وارد محوطه شد و مدعي بود كه وابستگي فاميلي با يكي از اعضاي خاندان پهلوي دارد. خاطراتي از حضور دختران شاه، برخورد مردم و وضعيت رضاخان در آن سالها را تعريف كرد كه براي من بسيار قابل توجه بود. از ديدگاه نويسنده نسخهاي از اين اسناد بايد در اختيار كتابخانه ملي، كتابخانه مجلس و ديگر مراكز اسنادي كشور قرار گيرد تا پژوهشگران دسترسي كاملتري به واقعيات اين برهه تاريخي داشته باشند. بخشي از اطلاعات اين كتاب از منابعي جمعآوري شده كه پيش از اين در دسترس پژوهشگران نبوده است؛ ازجمله گفتوگوهايي كه با برخي از ساكنان جزيره موريس، آشپز دربار، همسايگان كاخ محل اقامت رضاشاه و حتي بازماندگان نظاميان آن زمان داشتم. هدفم اين بود كه تاريخ ناگفته را مستند كنم و در دسترس پژوهشگران آينده قرار دهم. اسنادي در موريس نگهداري ميشد كه تاكنون هيچكس از آنها استفاده نكرده بود. روايتهايي از نحوه زندگي رضاشاه در تبعيد، احساسات مردم محلي نسبت به او و حتي ديدارهاي محدود با چهرههاي مسلمان، همه در اين كتاب گردآوري شدهاند. بسياري از واقعيتها درباره آن دوران، براي نخستينبار در اين اثر منتشر ميشود. هدف از نگارش اين اثر، دستهبندي اطلاعات موجود و فراهم كردن بستري براي پژوهشگران آينده بوده و ما نبايد از تاريخمان فرار كنيم. حتي اگر آن تاريخ برايمان تلخ باشد، ثبتش ضرورت دارد. نويسنده براي نگارش كتاب «خاطرات سركلارمونت اسكراين»، مامور انگليسي همراه رضاخان در طول مسير هند تا موريس، خاطرات شمس دختر او، همسرش عصمتالموك و نيز علي ايزدي، پيشكار و منشي رضاخان نيز عينا به اين مجموعه اضافه شده تا جريان اين تبعيد و مراحل تحقير رضاخان توسط انگليسيها براي خوانندگان و خصوصا نسل جوان بهتر روشن شود. موضوعاتي همچون «بركناري رضاخان از قدت، خاطرات سر كلارمونت اسكاين، ورود به جزيره موريس، خاطرات شمس پهلوي، تحقير در آفريقاي جنوبي، مرگ رضاخان، سرنوشت تبعيدگاه رضاخان در جزيره موريس و عكسها و مستندات» هشت بخش اين كتاب 150 صفحهاي است.