قانونگريزان ياد قانون افتادند!
ناديده گرفتن مصالح ملي و زيبايي فوتبال توسط فدراسيون
جمعه عصر جشن قهرماني تراكتور مقابل چشمان دهها هزار نفر از هواداران اين تيم در تبريز برگزار شد. يك روز پس از برگزاري جشن قهرماني رسمي اين تيم در استاديوم تقريبا خالي غدير اهواز؛ آن جشني كه هم پوشش خبري بزرگتري داشت و هم از تلويزيون به صورت زنده پخش شد. گرچه جشن روز جمعه به اندازه كافي پرشور بود چرا كه به هر حال نخستين قهرماني تاريخ تيتيها در ليگ برتر به حساب ميآيد اما حس و حال برگزاري اين جشن درست بعد از آخرين بازي ليگ و سوت پايان مسابقه همراه با مراسم اهداي مدال كجا و جشني كه فرداي آن روز برگزار ميشود كجا؟
و حالا كه تمام اين داستانها به اتمام رسيده جا دارد اين سوال را كه سوال مشترك بازيكنان و هواداران و مديران تراكتور بود بپرسيم كه چه اشكالي داشت بازي هفته آخر تراكتوريها در تبريز برگزار ميشد؟ در روزهاي گذشته به اين موضوع پرداختيم كه فدراسيون و سازمان ليگ در مورد جشن قهرماني تراكتور رفتار درستي از خود نشان ندادند. ابتدا گفتند مشكلي نيست و بازي با نساجي جام به تراكتور داده شود. بعد گفتند هفته آخر اين اتفاق بيفتد و مشكلي نيست اگر استقلال خوزستان بخواهد به تبريز برود. بعد گفتند اين بدعت است و بايد جام در همان استاديوم غدير اهواز اهدا شود. اين در حالي بود كه استقلال خوزستان مشكلي نداشت به تبريز برود و حتي ميتوانست از اين قضيه منتفع هم بشود. اساسا تيم ميزبان اين حق را دارد كه هر استاديومي دلش خواست در هر شهري را به عنوان ميزبان به سازمان ليگ اعلام كند و اگر هميشه تيمها استاديوم شهر خودشان را معرفي ميكنند به خاطر حمايت هواداران و منتفع شدن از مواهب مالي ميزباني است. وگرنه هيچ الزامي براي هيچ باشگاهي وجود ندارد كه حتما بازي را در شهر خودش برگزار كند.
اما اينكه در چنين شرايطي فدراسيون محكم ايستاد و گفت امكان ندارد استقلال خوزستان بتواند شهر تبريز را به عنوان ميزبان بازي با تراكتور معرفي كند تا تيتيها بتوانند درست پس از سوت پايان آخرين بازي ليگ و بعد از 90 دقيقه تشويق تيمشان در يك بازي رسمي جام را بالا ببرند بسيار شبههبرانگيز است. از منظر فوتبالي همانطور كه گفته شد اين كار ميتوانست علاوه بر افزايش شور و اشتياق مردم از نظر مالي هم بسيار به اقتصاد فوتبال كمك كند. حجم گردش مالي مراسمي كه پخش مستقيم سراسري دارد با مراسمي كه از رسانهها و شبكههاي استاني بازتاب داده ميشود زمين تا آسمان فرق ميكند. از نظر اجتماعي هم حتما انتقال ميزباني بازي آخر از اهواز به تبريز بسيار توجيهپذير و منطقي بود. با توجه به شرايط كشور و مسائلي كه همه در جريان هستيم اين هماهنگي و انعطاف قطعا در بالا بردن روحيه انسجام ملي اثر مثبت ميگذاشت. مخصوصا اينكه چنين فضايي تحت لواي مسابقاتي با نام «جام خليج فارس» شكل ميگرفت؛ يعني نور علي نور! حتي شايد بتوان گفت اگر مراسم قهرماني بعد از يك بازي رسمي برگزار ميشد احتمالا شاهد بينظميهاي شكل گرفته در جشن خصوصي تراكتوريها در روز جمعه نميبوديم. چرا كه اول از همه به خاطر قوانين سازمان ليگ آن همه فرد اضافه بدون آيدي كارت اجازه حضور در كنار زمين را پيدا نميكردند، همچنين نحوه عبور و مرور هواداران هم با دقت بيشتري زيرنظر گرفته ميشد.
اما مشخص نيست فدراسيون دقيقا چرا چنين فرصت تاريخي و مهمي را به راحتي از دست داد. برخي ميگويند مديران فدراسيون كه به خاطر اهمال خودش در پروندههاي قضايي اين فصل فوتبال از جمله پرونده بيرانوند با اتهام طرفداري از تيم تراكتور مواجه شده بود خواست با مخالفت در مساله جابهجايي ميزباني هفته آخر بگويد ما قانونمدار هستيم و طرف هيچ تيمي را نميگيريم! اما اين قانونمداري نه تنها به چشم كسي نيامد، چون واقعا نه قانونمداري بود نه با نيت اجراي قانون صورت گرفت بلكه باعث نارضايتي همه اهالي فوتبال شد و يك جشن تاريخي را خراب كرد.
اين روزها فوتبال در تمام دنيا در حال پيدا كردن مسيرهاي جديد براي پيشرفت و توسعه و كسب درآمد و اثرگذاري اجتماعي بيشتر است. مثلا مسابقات فوتبال سوپركاپ اسپانيا و ايتاليا به عربستان ميرود. طرحهايي داده شده كه شايد الكلاسيكو در امريكاي شمالي برگزار شود. ساعت بازيهاي مهم فوتبال اروپا با كشورهاي چين و ايالات متحده هماهنگ ميشود. آن وقت در ايران فدراسيوني كه در همه زمينهها مشهور به ناديده گرفتن قوانين است به يك باره جايي كه نه نياز به قانونشكني كه صرفا احتیاج به انعطافپذيري است تا مصالح ملي تامين شود يادش ميافتد كه جابهجايي ميزباني «بدعت» است. نخير آقاي تاج! بدعت رفتن استقلال خوزستان به تبريز براي برگزاری يك بازي نيست كه اگر اينطور بود از ابتداي اين فصل دهها بار تيمهاي شهرهاي مختلف در استاديومهاي شهرهاي ديگر بازي كردند از جمله دربي كه در اراك برگزار شد. شما اگر به فكر فوتبال بوديد حداقل در جشن قهرماني تراكتور شركت ميكرديد!