لحظه آغاز فساد
به گونهاي كه افشاء مفاسد بزرگ سياسي- اقتصادي توسط وزير كار در يك جلسه علني مجلس قابل ناديده انگاري است اما موارد به مراتب كوچكتر و كم اهميتتر ميتوانند تبديل به مساله ملي شوند. چنانچه ديروز حتي يكي از ائمه جمعه كشور هم در خطبههاي خود به اين مساله اشاره نداشت. گو اينكه مساله فساد به شكل عمومي آن ديگر موضوعي نيست كه داراي اهميت حقوقي، شرعي و ملي باشد يا اگر هست بايد بشود با آن افراد خاصي را متهم كرد. يا اينكه در طول اين چند روز نه تنها نديديم كه صدا و سيما به عنوان رسانه فراگير كشور به تفسير و تحليل اين موضوع بپردازد بلكه در حد همان اخبار عادي نيز مساله را در حاشيه قرار داد.
در چنين صحنهاي، نميتوان نشاني از عزم واقعي و عملي براي مبارزه با فساد و رانت يافت و جاي شك باقي نميماند كه ما در اين عرصه مشغول بازي با شعارها يا در بهترين حالت مواجهه موردي و گزينش شده با برخي مفاسد شدهايم. آنچه كه آقاي ميدري در جلسه روز سهشنبه مجلس گفت فراتر از يك فساد عادي و معمولي بود. از سخنان ايشان به شكل روشن ميشود دريافت كه مفاسد مورد اشاره داراي وجوه سياسي بسيار پررنگي هستند. چه در مورد اشغال پستهاي هياتمديره توسط افراد بدون سابقه در حدفاصل سانحه هليكوپتر مرحوم رييسي تا روي كار آمدن دولت دكتر پزشكيان و چه موضوع مشخص فولاد خراسان بهطور قطع با نفوذي در سطح بالاي سياسي مواجه هستيم كه به عنوان نيروي پشتيبان اين دست اقدامات، عمل ميكند. وزير مشخصا از تهديد خود در ماجراي فولاد خراسان سخن به ميان آورده و اين واضح است كه مقامي در حد وزارت را افرادي با دسترسي عادي نميتوانند تهديد كنند. انفعال در برابر اين دست موارد چنين به ذهن متبادر ميكند كه موضوع فساد عليرغم همه تاكيدي كه بر آن ميشود داراي اولويت عملياتي در سطوح مختلف نظام حكمراني كشور نيست. چرا كه اگر چنين ميبود امروز وضعيت كشور از نظر شاخصهاي ادراكي فساد ميبايست وضعيتي متفاوت از اين باشد. متاسفانه يكي از دلايل عمده و بنيادين اين وضعيت هم آن است كه فساد اقتصادي در ايران، بهويژه در سطح كلان، معمولا به شبكههاي سياسي و اقتصادي متصل است كه از نفوذ قابلتوجهي در نهادهاي مختلف برخوردارند. اين شبكهها ميتوانند از طريق اعمال فشار، تأخير در روند رسيدگي، يا حتي منحرف كردن تحقيقات، مانع از پيگيري جدي شوند. عزم سيستماتيك براي مبارزه با فساد اينگونه بود كه در همين مورد افشاگريهاي وزير كار ميبايست شاهد صف نهادهاي نظارتي براي يافتن حقيقت و برخورد با مفسدان و باز گذاشتن دست افشاگران و تحقيقكنندگان براي ارايه گزارش مستقل به جامعه باشيم. اما در عوض شاهد وضعيت انفعالي هستيم و چرا نبايد افراد مفسد در چنين اوضاعي به ادامه روش خويش، تشويق شوند؟ انفعال در برابر يك چنين افشاگري علني و سطح بالايي از تخلفات و جرايم اقتصادي، دقيقا همان لحظه تولد فساد است.