از كاخهاي طلايي تا فرشهاي سلطنتي نتايج تور خاورميانهاي ترامپ چه بود؟
دوئل امريكا و چين در خليج فارس!
وقتي صلح؛ قرباني دلار و تراشه ميشود
گروه جهان | سفر خاورميانهاي دونالد ترامپ در دوره دوم رياستجمهورياش، يكي از مهمترين رويدادهاي سياسي و ديپلماتيك جهان در سالهاي اخير به شمار ميآيد؛ سفري كه طي آن رييسجمهوري امريكا از عربستان، امارات، قطر و ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس بازديد كرد و قراردادهاي بزرگ اقتصادي و امنيتي را به امضا رساند. از استقبال پرشكوه محمد بن سلمان، وليعهد سعودي كه فرشي به رنگ اسطوخودوسي را زير پاي رييسجمهور امريكا گسترد تا پذيرايي سلطنتي شيخ محمد بن زايد در كاخ امارات؛ اين سفر هم به لحاظ شكلي و هم از منظر ماهوي رخدادي بود كه ميتوان آن را از زواياي مختلف مورد بررسي قرار داد؛ بر همين اساس گروهي از ناظران مدعياند اين سفر تحولي اساسي در روابط واشنگتن با خاورميانه رقم زد و مقدمهاي شد براي تغيير آرايش پادشاهيهاي خليجفارس يا فراتر از آن منطقه. رييسجمهور امريكا در اين سفر همچنين پيام واضحي را مخابره كرد: «گذشته را بايد فراموش كرد، حتي اگر شامل دشمنيهاي تاريخي و اتهامات جدي باشد.» او همچنين تاكيد كرد كه به دنبال صلح و سود است و ديگر به دشمني دايمي باور ندارد. همزمان گروهي از تحليلگران ادعا ميكنند اعلام خبري مبني بر لغو تحريمهاي امريكا عليه سوريه، و ديدار تاريخي ترامپ با احمدالشرع رييس دولت موقت سوريه و تلاش براي نزديكي با ايران، تلاشي براي بازتعريف سياست خارجي امريكا و گشودن فصل جديدي در ديپلماسي منطقهاي است؛ فصلي كه تجارت، همكاري امنيتي و مذاكره، جايگزين روياروييهاي پيشين ميشود.
بازي پادشاهيها در دو زمين شرق و غرب
در شرايطي كه توافقهاي ميليارد دلاري امضا شده ميان ترامپ و پادشاهيها در سر خط اخبار تعريف شده، برخي از نشريهها چون موسسه شوراي آتلانتيك در باب برآوردها از سفر اخير ترامپ به منطقه نوشت: ناظران هيچگاه شاهد سفر رييسجمهور امريكا به خاورميانه به مانند اين سفر نبودهاند. به نظر ميرسد موفقيت ديگر نه با معيارهاي ديپلماسي مرسوم بلكه با قراردادهاي صلح يا فروش تسليحات سنجيده ميشود. اگرچه دونالد ترامپ با لغو تحريمها عليه سوريه، ترغيب وليعهد سعودي به پيوستن به توافقهاي ادعايي ابراهيم و موافقت با بسته تسليحاتي ۱۴۲ ميليارد دلاري براي رياض، خبرساز شد. اما آنچه سفر ترامپ را متمايز ميكند، تمركز بيشتر بر صدها ميليارد دلار سرمايهگذاري جديد كشورهاي خاورميانه در امريكا است . به گونهاي كه رياض به تنهايي حدود ۶۰۰ ميليارد دلار در ايالات متحده سرمايهگذاري ميكند. گويي شركاي منطقهاي امريكا در حال سنجيدن موفقيت و آمادگي دولت ترامپ براي رفع محدوديتها در فروش صدها هزار تراشه پيشرفته نيمهرسانا به امارات و عربستان هستند. ترامپ اما به دليل توانايياش براي پيشي گرفتن از چين در ايجاد روابط نزديكتر با پادشاهيهاي خليج فارس خود را موفق ميداند، هرچند پكن بزرگترين مشتري سوخت فسيلي پادشاهيها است. البته اين بدان معنا نيست كه تهديدهاي امنيتي خاورميانه يا مذاكرات صلح از ميان رفتهاند. چرا كه جنگ در غزه ادامه دارد . همزمان تلاشهايي جديد در رابطه با حصول يك توافق درباره پرونده هستهاي ايران از طريق مذاكرات در جريان است. در همين راستا به ادعاي ناظران روياي ترامپ براي يافتن مسير عاديسازي ديپلماتيك ميان عربستان و اسراييل همراه با پيشرفت در توافق هستهاي غيرنظامي با رياض همچنان پابرجاست.
با اين حال، گفتوگوهايي كه ميان رييسجمهور امريكا با سران پادشاهيهاي خليج فارس انجام شد نشان ميدهد كه تمركز غالب بر بستن قراردادهاست. چرا كه دولت ترامپ ترجيح ميدهد در جريان سرمايهگذاريهاي منطقهاي شناور باشد تا درگير مشكلات ريشهاي منطقه نشود. به گونهاي كه او در سخنراني استثنايي خود در رياض كه به نظر ميرسد تلاش داشت تا بدين طريق همه اتفاقات آينده را ترسيم كند، گفت: پيش چشمان ما، نسلي جديد از رهبران در حال عبور از درگيريهاي قديمي و تقسيمات خستهكننده گذشته قرار دارند و آيندهاي را ميسازند كه خاورميانه با تجارت تعريف ميشود، نه هرج و مرج؛ جايي كه فناوري صادر ميكند و مردمي از ملتها، اديان و عقايد مختلف با هم شهرهايي را ميسازند نه اينكه با يكديگر وارد درگيري شوند.
نبرد براي فناوري
همزمان با انتشار تحليلها در باب تور مهم خاورميانهاي ترامپ، نيويوركتايمز با انتشار يادداشتي نوشت: فارغ از دلايلي كه تاكنون ذكر شد به نظر ميرسد رقابت براي جذب سرمايههاي خليجفارس توسط واشنگتن، همچنين در راستاي به دست آوردن برتري در تقابل تجاري و فناوري دولت ترامپ با پكن است. هرچند روز دوشنبه خبري منتشر شد مبني بر اينكه دو كشور با كاهش تعرفهها از ۱۴۵ درصد به ۳۰ درصد در طرف امريكا و از ۱۲۵ درصد به ۱۰ درصد در طرف چين، در يك وقفه نود روزه براي مذاكرات بيشتر، تنشها را كاهش ميدهند. اما در همين شرايط يكي از اخبار مهمي كه كمتر ديده شده، تصميم ترامپ براي لغو قانون انتشار هوش مصنوعي دولت بايدن است كه محدوديتهايي بر صادرات تراشههاي پيشرفته نيمهرسانا به كشورهايي مانند امارات، عربستان، هند، مكزيك، اسراييل، لهستان و ديگران اعمال كرده بود. آن هم به دليل نگراني از احتمال نشت فناوري به كشورهاي رقيب، بهويژه چين. نيويورك تايمز همچنين گزارش داد كه در پي اين تغيير قانون، دولت ترامپ در حال بررسي قراردادي است كه صدها هزار تراشه هوش مصنوعي پيشرفته امريكايي را به يك شركت اماراتي ارسال كند؛ شركتي كه ارتباط خود را با شركاي چيني قطع كرده و با شركتهاي امريكايي همكاري ميكند. با اين همه مذاكرات همچنان ادامه دارد و اين نشان از تغيير سياست امريكا در حوزه فناوري پيش از سفر ترامپ به خاورميانه است.
اين درحالي است كه روز سهشنبه، كاخ سفيد همزمان خبر انعقاد قراردادهايي با عربستان را رسانهاي كرد كه شامل تعهد شركت دولتي جديد هوش مصنوعي به نام «هيوين» و متعلق به رياض، براي ساخت زيرساختهاي هوش مصنوعي با استفاده از چند صد هزار تراشه پيشرفته طي پنج سال آينده است. به گونهاي كه «هيوين» و «آمازون» برنامهريزي كردند تا بيش از پنج ميليارد دلار در يك همكاري استراتژيك براي ساخت اولين منطقه هوش مصنوعي در عربستان سرمايهگذاري كنند. اما آنچه بيشتر مورد قبول و توجه ناظران واقع شده، استدلال امارات و عربستان است كه اگر ميخواهند به سمت امريكا حركت كنند و روابط فناوري پيشرفته خود با چين را در رقابت جهاني هوش مصنوعي محدود كنند، واشنگتن بايد نقش ضامن را ايفا كرده و محدوديتهاي فناوري را ملغي كند. چرا كه در دوره نخست رياستجمهوري ترامپ و همچنين دولت بايدن، بحث دامنهداري در دولت امريكا درباره اينكه آيا بايد چين را از دسترسي به تراشههاي پيشرفته محروم كرد يا فقط بايد يك يا دو نسل جلوتر از چين باقي ماند، وجود داشت. اكنون اما به نظر ميرسد اين بحث خاتمه يافته است؛ چين، كه توانايي خود را بهوضوح با انتشار «ديپ سيك» DeepSeek نشان داده به نظر ميرسد در نهايت راهي براي دور زدن محدوديتهاي امريكا پيدا خواهد كرد و پيشرفتهاي بزرگي خواهد داشت. واشنگتن اما براي اينكه در رقابت هوش مصنوعي يك يا دو قدم جلوتر بماند، به سرمايهگذاريها و همكاريهاي جديد نياز دارد. اين تغيير دقيقا در قلب آن چيزي است كه اين هفته در خاورميانه شاهد آن بوديم. به باور گروهي از ناظران تحركات دونالد ترامپ در طول اين سفر جديت او را در اين زمينه نشان ميدهد، اما نبرد هنوز به پايان نرسيده است. به نظر ميرسد ترامپ به عنوان صلحطلبي آرماني هنوز سعي خواهد كرد توافقاتي در غزه و ايران به دست آورد، هرچند نامطمئن. اما ترامپ به عنوان معاملهگر مسير روشني براي بستن قراردادهاي هوش مصنوعي و سرمايهگذاري دارد كه نشانههاي آن را در سفر اخيرش به خاورميانه شاهد بوديم.