اهداف انقلاب اسلامي از نگاه بنيانگذار (۱۴)
احمد مازني
نفي سلطه و رفتار طاغوتي (۶)
در ادامه بررسي ديدگاه امام درباره طاغوت با استفاده از اثر ارزشمند استاد محمد سروش محلاتي گفته شد كه با توجه به ديدگاه امام خميني سلطه و رفتار طاغوتي اختصاص به رژيم غير اسلامي ندارد، بلكه در نظام اسلامي نيز امكان تحقق سلطه و رفتار طاغوتي وجود دارد. سروش محلاتي در بيان ويژگيهاي انديشه و بيان امام خميني ميگويد: «از ويژگيهاي حضرت امام (ره) آن بود كه هر چند «فلسفي» ميانديشيد و «اجتهادي» فكر ميكرد، ولي در تبيين مسائل با «زبان عرفي» و عاميانه سخن ميگفت، از اين رو عموم مردم ميتوانستند مطالب او را كه به شكل روشن و روان بيان ميشد، درك كنند. او پس از سقوط رژيم شاه، به جاي آنكه موضوع طاغوت را «تمام شده» تلقي نموده يا به عنوان مسالهاي كه به «گذشته» تعلق دارد از آن ياد كند، پيوسته «خطر طاغوت» را با ذكر نمونههاي عيني و ملموس، متذكر ميشد.» و به عنوان نمونه به توجه امام به مساله انتخابات به عنوان يكي از مهمترين حوزههاي انحراف و ميل به سلطه و رفتار طاغوتي اشاره ميكند و ميگويد: «مثلا وقتي با دستاندركاران برگزاري انتخابات، صحبت ميكرد؛ سراغ انتخابات در «نظام طاغوت» ميرفت و با مشخص كردن شاخص انتخابات طاغوتي كه در «تحميلي بودن» خلاصه ميشد، به آنها توصيه ميكرد كه انتخابات طاغوتي نبايد برگزار شود، شما حق نداريد «يك كلمه» بگوييد كه نشان تحميل داشته باشد، تا چه رسد به «رفتاري» كه با آزادي انتخابات منافات داشته باشد؛» و به اين جمله امام استناد ميكند: «بايد توجه كنيد كه اين رژيم اسلامي است؛ رژيم طاغوتي نيست. يك كلمه نبايد بگوييد كه تحميل اسمش باشد، فضلا اينكه يك عمل هم بكنيد، مردم را بايد آزاد بگذاريد، مثل سابق نباشد كه ميبردند و هر چه ميخواستند ميريختند توي [صندوقها] و ميآوردند...» (شهر مردگان، سروش محلاتي، محمد به نقل از صحيفه امام، ج۹ ص۱۲۱) و در ادامه تاكيد ميكند كه «امام با اين تعبيرات متذكر ميشد، كه ممكن است رژيم از نظر ساختاري و شكلي، «اسلامي» باشد؛ ولي از نظر رويه و عمل، مانند طاغوت عمل كند. ايشان اين موضوع را با يك مثال روشن توضيح ميدادند و در ضمن مثال، ملاك طاغوتي بودن -مثل تحميل در انتخابات و ريختن راي در صندوقها توسط متوليان- را مطرح ميكردند. مثال ديگري كه به عنوان سمبل رويه طاغوتي بر آن انگشت ميگذاشتند، شيوه «برخورد با متهمان» و «مجرمان» بود، امام خميني (ره) به جاي اينكه اسلامي بودن رژيم را به نام آن مستند نمايند، اين معيار را مطرح ميكردند كه اگر برخورد حتي با افراد مجرم -نه متهم- از سوي افراد خودسر و بدون حكم دادگاه انجام گيرد، مملكت طاغوتي است، چون طاغوتي بودن يعني به اتكاي زور، تعدي و تجاوز كردن؛ و به اين كلام امام استناد ميكند كه فرمودند: «انقلاب اسلامي معنايش اين است كه متحول شده يك مملكت طاغوتي كه هر كس ميخواست ظلم بكند؛ به اتكاي سرنيزه ظلم ميكرد، مبدل شده به مملكت اسلامي كه روي موازين اسلامي عمل ميشود. موازين اسلامي اين است كه اگر يك كسي جرمي كرده، [ديگري] خودش نميتواند برود آن جرم را [برخورد كرده] و عوض دهد، بايد برود به محكمه اثبات بكند.» (همان، ج ۱۰ ص ۴۸۱) و در ادامه ميگويد: اين جملات به صراحت نشان ميدهد كه حضرت امام، اسلامي يا طاغوتي بودن را براساس اجرا يا عدم اجراي موازين اسلامي، قابل ارزيابي ميداند، يعني اسلامي بودن در عمل خود را نشان ميدهد، عملي كه در جهت مخالف عمل طاغوتي باشد به نظر ايشان اقدامي كه در برابر متهمان يا مجرمان بدون اثبات در محكمه و دادگاه صورت ميگيرد، عمل طاغوتي است. نمونه ديگري كه حضرت امام، ذكر ميكرد و برمبناي آن «طاغوت» را معرفي ميكرد، اقدامات خودسرانه نيروهاي انتظامي بود، تعريف امام از رژيم طاغوتي اين بوده كه در چنين رژيمي، جان و مال مردم، از «امنيت» برخوردار نبود و روشن است كه امام نميخواست بگويد در رژيم شاه، همه مردم جان و مالشان مورد تعرض ماموران قرار ميگرفت، بلكه مقصود ايشان آن بود كه در رژيم طاغوتي، ماموران رژيم، بدون رعايت قوانين و ضوابط به سراغ افراد متهم ميرفتند و متعرض آنها ميشدند. اگر در نظام اسلامي هم اين كار اتفاق بيفتد، باز هم طاغوت، ظهور و بروز دارد، مثل همان طاغوت، يا بدتر از آن، چرا؟ چون به نام اسلام! است؛ امام ميگويد: مگر طاغوت چي بود؟ طاغوت همين بود كه جان و مال مردم در امان نبود در زمان او. اگر بنا باشد كه جان و مال مردم در اين زمان هم از قواي انتظاميه در امان نباشد؛ اين همان طاغوت است، منتها با صورت ديگر آمده بيرون، و طاغوتي كه به «صورت مسلم» بيرون بيايد، خطرش، از آن طاغوت بدتر است اين منافق است.» (همان، ج ۱۲ ص۴۰۸)
ادامه دارد