• 1404 جمعه 19 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6038 -
  • 1404 پنج‌شنبه 18 ارديبهشت

شام در برزخ ثبات و نزاع: گزينه‌هاي دشوار جولاني

محمدرضا بابايي

درگيري‌هاي اخير كه ميان دروزي‌ها و حكومت مركزي سوريه رخ داد، اثباتي بر اين مدعا بود كه سوريه راه طولاني را براي رسيدن به ثبات و استقرار، پيش روي خود دارد. اختلافات سياسي-مذهبي ميان اقليت‌هاي ديني و به‌ طور خاص دروزي‌ها با اكثريت اهل ‌سنت در سرزمين شام صرفا در اين برهه زماني خلاصه نمي‌شود؛ بلكه فراتر از آن، منازعه‌اي است كه ريشه‌هاي آن را بايد در قرن‌ها قبل جست. دروزي‌ها از سال‌هاي نخستين مهاجرت خود از مصر به سرزمين شامات همواره با همسايگان مسيحي و مسلمان خود در نزاع بودند. در اواسط قرن نوزدهم كه امپراتوري عثماني به تدريج در حال تضعيف شدن بود، بستر براي كنشگري قدرت‌هاي ثاثيرگذار اروپايي در منطقه لوانت فراهم كرد؛ خصوصا بعد از درگيري ميان مسيحيان ماروني و دروزي‌ها در سال 1861 كه فرانسوي‌ها حمايت مستقيم و علني خود را از ماروني‌ها ابراز داشتند. در مقابل، امپراتوري عثماني و بريتانيا از دروزي‌ها حمايت كردند. همسويي بريتانيايي‌ها با دروزي‌ها باعث شد تا در طول چند دهه آتي، لندن به يكي از متحدان اصلي و كليدي اين اقليت مذهبي تبديل شود و در نزديكي آنها با بازيگر تازه تاسيس اسراييل در سال 1948 به ‌طور مستقيم و غيرمستقيم ايفاي نقش نمايد. رخدادهاي تاريخي مزبور نقش و تاثير بسزايي در تكوين جهان‌بيني سياسي دروزي‌ها به عنوان يك گفتمان فكري غالب ايفا كردند كه نتايج و پيامدهاي آن را در درگيري‌هاي روز گذشته شاهد بوديم.

 

دولت-ملت‌سازي عقيم و نقش آن در تشديد منازعات فرقه‌اي

دولت-ملت‌هاي برآمده از توافق سايكس-پيكو نه تنها براساس هويت ملي و وابستگي‌هاي اجتماعي مشترك شكل نگرفت، بلكه در نتيجه توافق ميان قدرت‌هاي پيروز در جنگ جهاني اول تاسيس شد. سوريه بزرگ كه لبنان و سوريه كنوني، به انضمام استان‌هاي جنوبي تركيه را شامل مي‌شد؛ حتي بعد از اين توافق مزبور هم بارها وجه‌المصالحه كنشگران منطقه‌اي و اروپايي قرار گرفت و در نهايت سوريه بزرگ را به يك واحد سياسي نسبا كوچكي تبديل كرد كه وضعيت سياسي حاكم در آنها به نوعي «جنگ همه عليه همه» مي‌باشد. اين دولت-ملت‌سازي مصنوعي كه سوريه يكي از فرزندان آن است؛ چند دهه است كه نتوانست تمام طيف‌ها و گروه‌هاي مذهبي و قومي را در زير سايه «وطن» متحد و يكپارچه نمايد. از زمان استقلال سوريه تا امروز، نخبگان سياسي حاكم بر كشور تلاش‌هاي زيادي را براي نهادينه‌ كردن ناسيوناليسم عربي در جامعه انجام دادند اما تمام اين تلاش‌ها‌ ناكام ماند. اقليت‌هاي مذهبي و در راس آنها دروزي‌ها اغلب به حكومت‌ها بدبين بودند و رويكرد محتاطانه‌اي درقبال آنها اتخاذ مي‌كردند. در طرف مقابل، نخبگان سياسي سوري نيز نسبت به دروزي‌ها و وفاداري آنها به وطن ترديد داشتند و حتي در مواردي سخنان تندي را عليه آنان بيان مي‌كردند. به عنوان مثال، شكري القوتلي، رييس‌جمهور سوريه تازه استقلال يافته از قيموميت فرانسه در سال 1945 در مصاحبه با يكي از روزنامه‌هاي رسمي، دروزي‌ها را «اقليتي خطرناك» ناميد. انتشار اين خبر، كشور را تا آستانه يك جنگ فرقه‌اي سوق داد و سلطان پاشا اطرش از رهبران انقلاب كبير سوريه عليه فرانسه، تهديد كرد كه در صورت عدم عذرخواهي رسمي رييس‌جمهور با 5 هزار تفنگدار دروزي به دمشق حمله خواهد كرد. ژنرال اديب الشيشكلي ديگر رييس‌جمهور اين كشور، دروزي‌ها را «اقليت خائن» ناميد و با اشاره به نزديكي نخبگان اين اقليت مذهبي به اسراييل و خاندان هاشمي اردن بر آتش اين نزاع افروخت و در زمان او و به دستور شخص وي، جنگي تمام عيار بين حكومت مركزي و دروزيان در استان السويداء در گرفت. 8 مارس 1963 نقطه تحول مهمي را در مناسبات حكومت مركزي با دروزي‌ها رقم زد؛ كودتاي حزب بعث در اين روز و سال از تاريخ منجر به سرنگوني دولت ناظم‌القدسي و به قدرت رسيدن بعثي‌ها شد. اغلب اعضاي كميته مركزي حزب بعث و شخصيت‌هاي كليدي آن از اقليت علوي و دروزي بودند و اين مولفه «اقليت بودن» تاثير مهمي در كاهش تنش ميان اين اقليت با حكومت مركزي داشت.

 

جنگ داخلي سوريه: تكرار و تلاقي رخدادهاي تلخ گذشته و حال

ديري نگذشت كه جنگ داخلي سوريه بار ديگر به صفحه‌ جديدي از صفحات نزاع و جنگ ميان دروزي‌ها و اكثريت مذهبي جامعه اين كشور تبديل شد. اغلب نخبگان و چه بسا عوام جامعه دروزي موضعي همسو با دولت بشار اسد اتخاذ كردند؛ زيرا نسبت به نيات و اهداف اپوزيسيون مسلح كه اغلب آنها متاثر از نحله خاصي از تفكر سلفي و حتي اخواني بودند؛ نگران بودند. در سال 2014 تا اواسط 2015 كه كفه توازن جنگ به ضرر دولت اسد تغيير كرد، زمزمه‌هايي در ميان برخي مشايخ عقل دروزي به ميان آمد كه سربازان وظيفه دروزي بايد در استان السويداء خدمت كنند و نه در جبهات نبرد در خارج از اين استان. وحيد البلعوس رهبر اين جريان فكري بود كه ظاهرا كمي هم به اپوزيسيون سكولار سوري متمايل است. اين تحول، به مثابه يك چرخش موضوع در قبال حكومت مركزي محسوب مي‌شد. حتي با وجود اين تغيير تدريجي و آهسته رويكرد سياسي دروزيان، اين اقليت از آينده در هاله ابهام سوريه نگران بودند و همواره ترس تكرار رخدادهاي گذشته در ضمير آنان وجود داشته و دارد. ژئوپليتيك معلول ائتلاف‌ها و اتحادهاي سياسي ميان بازيگران ملي و فرو ملي با كنشگران منطقه‌اي و بين‌المللي محسوب مي‌شود. برخي نخبگان سياسي و ديني دروزي در سوريه براي بازدارندگي و چه بسا مواجهه با رقباي مسلمان و مسيحي خود در لوانت، به اسراييل به عنوان يك متحد استراتژيك مي‌نگرند كه مي‌تواند معادلات سوريه را در راستاي منافع خود به نفع دروزي‌ها تغيير دهد. در مقابل سياستمداران اسراييلي نيز به اين طيف خاص از نخبگان دروزي به عنوان نيروهاي نيابتي مي‌نگرد كه مي‌توانند از طريق آن به اهداف خود در سوريه جامه عمل بپوشانند. سقوط غيرمنتظره دولت اسد و تشكيل يك حكومت جديد نه تنها نتوانست به تقويت گفتمان ملي در جامعه سوريه كمك كند، بلكه شكاف‌هاي فرقه‌اي و قومي را در اين كشور تشديد كرد. كردها در شرق و شمال شرق و علويان در غرب و دروزي‌ها در جنوب سوريه، هر يك به شيوه‌اي قدرت و سلطه حكومت جديد را به چالش كشيدند. در مناطق دروزي‌نشين حومه دمشق (جرمانا و صحنايا، اشرفيه صحنايا) و استان السويداء با تشكيل كميته‌هاي مسلح محلي و شوراي نظامي اداره امنيت اين مناطق را در دست گرفتند. تنش‌ها و درگيري‌هاي گاه و بيگاه نيروهاي دروزي با نيروهاي حكومتي و عشاير عرب اهل‌سنت، درنهايت منجر به يك درگيري فرقه‌اي در مقياس گسترده‌تر از گذشته شد، اين‌بار برخلاف روال گذشته درگيري ميان دروزي‌ها و اهل‌سنت به لبنان تسري يافت و در اسراييل نيز گروهي از دروزيان با برگزاري تجمعات اعتراضي خواستار مداخله مستقيم نظامي اسراييل در سوريه و با هدف حمايت از هم‌كيشان خود شدند.

 

انتخاب سخت احمد الشرع: سوريه، ادلب نيست

احمد الشرع كنوني و ابي محمد الجولاني سابق، حدود يك دهه است كه سعي كرده تا از خود يك شخصيت كثرت‌گرا و در عين حال اسلام‌گرا معرفي نمايد تا از اين طريق علاوه بر حفظ طرفداران مذهبي خود، علاوه بر جامعه جهاني، طيفي از سكولارهاي سوري را نيز با خود همسو نمايد. تشكيل حكومت نجات در شمال سوريه و به مركزيت ادلب در اوايل اكتبر 2017 يكي از مهم‌ترين گام‌هاي الشرع براي ارايه مدل مطلوب حكمراني خود به جامعه جهاني بود. حكومت نجات در حقيقت نمونه‌اي مصغر از حكومتي بود كه احمد الشرع آن را براي مدل آتي حكومت در دوران پسا اسد ترسيم كرده بود. نقش اطلاعاتي و امنيتي جولاني و نيروهاي تحت امر وي در دستگيري و ترور رهبران داعش و حراس الدين (شاخه سابق القاعده در سوريه كه بعدها منحل شد) به او اين فرصت را داد تا حداقل در ظاهر از خود يك چهره معتدل و كثرت‌گرا در محافل بين‌المللي ارايه دهد و بعدها با اسم حقيقي قدرت را در سوريه به دست بگيرد، اما غافل از اينكه مدل حكمراني ادلب براي كل سوريه تعميم‌پذير نيست. شرايط ژئوپليتيكي كشور با توجه به مقتضيات سياسي و در‌هم تنيدگي مولفه‌هاي هويتي، قومي و مذهبي جامعه سوريه، در سايه رقابت‌هاي سياسي بازيگران منطقه‌اي و بين‌المللي در اين كشور، احمد الشرع را با چالش‌هاي بسيار جدي مواجه كرده است.

در جريان درگيري‌هاي اخير ميان حكومت مركزي و افراد مسلح دروزي، حكومت دمشق سعي كرد تا با موضعي ميانه افكار عمومي را تلطيف نمايد و به حساسيت‌هاي مذهبي دامن نزند. ورود عشاير اهل‌سنت عرب به درگيري با دروزي‌ها و وجود نيروهاي سرخود در بدنه دستگاه‌هاي امنيتي، در سايه ضعف و ناكامي احمد الشرع در پايان دادن به اين درگيري‌ها، حاكي از رخدادهاي سياسي مهمي در آينده نزديك مي‌باشد. طيف ناراضي از حكومت الشرع، او را به مماشات و ضعف متهم مي‌كنند و در طرف ديگر، دروزي‌ها به الشرع بدبين هستند و خواستار حفظ خودمختاري مناطق خود در برابر حكومت مركزي هستند. تهديدات شديد‌اللهجه مقامات اسراييلي به الشرع در رابطه با حمله به مناطق دروزي‌نشين، عملا حكومت نوپاي دمشق را در موضع ضعف قرار داد. ناگفته نماند كه در جريان درگيري‌ روزهاي گذشته، جنگنده‌هاي اسراييلي مواضع نيروهاي سوري را در خطوط مواجهه با دروزي‌ها بمباران كردند و اين يك تهديد جدي براي آينده حكومت الشرع است؛ زيرا يك سياست اشتباه مي‌تواند تمام تلاش‌هاي او را براي مشروعيت‌زايي حكومتش نابود كند.

كارشناس جهان عرب

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون