• 1404 يکشنبه 14 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6034 -
  • 1404 يکشنبه 14 ارديبهشت

سرسختي يا اصلاح؟ كيفيت حفظ خطوط قرمز

عباس عبدي

تا آنجا كه اطلاع دارم، قرار بود كه روز گذشته (شنبه ۱۳/۲/۱۴۰۴) جلسه‌اي با حضور روساي قوا و وزرا و مسوولان ذي‌ربط برگزار شود تا نسبت به پيامك‌هاي غيرقانوني كه در شهرهاي بزرگ درباره حجاب بانوان ارسال مي‌شود، رسيدگي شود. اكنون كه اين يادداشت را مي‌نويسم اطلاعي از نتيجه آن ندارم. هر چند اميدوارم كه به تصميم و نتيجه درستي برسند، ولي بعيد مي‌دانم كه ماجرا حل شود، چون حكومت ايران هنوز نتوانسته است نحوه مواجهه خود با آنچه را كه خطوط قرمز مي‌نامد نهايي كند. اين يادداشت درصدد طرح همين نكته است. هر دولتي و حكومتي و حتي نهاد و فردي براي خود يك خط قرمزي دارند، كه سعي مي‌كنند اجازه ندهند كسي از آن خطوط عبور كند. اين خطوط براي دولت‌ها در قالب قانون و محدوديت‌هاي قانوني و جرم تعريف و عملي مي‌شود. در حكومت‌ مردم‌سالار اين خطوط برآمده از خواست جامعه و مردم است. هر گاه حكومت اصل تبعيت از خواست مردم را نپذيرد، خطوط قرمز آن بي‌ربط با خواست مردم خواهد شد و براي حفظ آن بايد اِعمال خشونت كند. پرسش اين است كه ضامن رعايت اين خطوط قرمز چيست؟ و آيا اين خطوط دايمي و ثابت است؟ و اگر دچار تحول مي‌شود، دولت‌ها چگونه بايد برخورد كنند؟ اولين نكته درباره خطوط قرمز اين است كه دفاع از برداشتن يك خط قرمز به معناي آن نيست كه رفتار فراتر از آن خط مورد تأييد است. براي مثال، خيلي‌ها كه با منع قانوني حجاب و تبديل آن به قانون مخالف هستند، لزوماً مخالف حجاب نيستند، چه بسا كه خيلي هم طرفدار حجاب باشند ولي به دلايل گوناگوني با تلقي شدن حجاب به عنوان خط قرمز مخالف هستند حتي خودشان هم محجبه هستند. نكته دوم اينكه اگر خطوط قرمز ناشي از اراده و خواست مردم باشد، در اغلب موارد متغير و تحول‌پذير است، چون ارزش‌هاي اجتماعي و فهم ما از مسائل در حال تحول است. بنابراين اصطلاحاً ناموسي كردن خطوط قرمز ما را به بن‌بست مي‌رساند. از سوي ديگر نداشتن خط قرمز نيز غير قابل قبول است. هنر زندگي و مهم‌تر از آن سياست، ايجاد موازنه و تعادل ميان اين دو حالت است. مقاومت چشم‌بسته جز شكست هيچ نتيجه ديگري ندارد، و در بيشتر موارد، منجر به تشديد بحران و عبور از خط قرمز مي‌شود. مثل جنگ است كه اگر نتوانند يك خط دفاعي را حفظ كنند، ترجيح دارد كه پيش از حمله طرف مقابل به اين خطوط مطمئن، عقب‌نشيني پيش‌دستانه كنند، و الا مقاومت در خطوط غير قابل دفاع ممكن نيست. نه تنها نمي‌توان لجستيك آن را تأمين كرد بلكه تلفات آن اندازه خواهد بود كه خط مي‌شكند و خطوط بعدي و حتي خطوط امن و قابل دفاع قبلي نيز فرو مي‌ريزد.
برخي نيروها عقب‌نشيني در برابر قدرت نظامي طرف مقابل را به راحتي مي‌پذيرند، و حتي عقب‌نشيني پيش از حمله را هم قبول دارند، ولي هنگامي كه به مردم و خواست مردم مي‌رسند، مقاومت حداكثري را تجويز مي‌كنند، و حاضر به هيچ مصالحه‌اي نمي‌شوند. آن قدر مقاومت مي‌كنند كه در نهايت مجبور مي‌شوند هزيمت كنند. براي نمونه يكي از موضوعات مهم مميزي سانسور كتاب است. اين مساله از گذشته در ايران با شدت و ضعفي بوده. در دوره دولت‌هاي اصولگرا به ويژه دولت پيش شدت بيشتري داشت، اكنون كمتر شده ولي هنوز ناراحت‌كننده است. حالا خبر رسيده كه انتشارات هرمس مجموعه‌اي از كتاب‌هايي كه با كمك هوش مصنوعي ترجمه شده را روانه بازار كرده است و همين امروز از آنها رونمايي مي‌كند. در چنين جهاني كه تركيب هوش مصنوعي و اينترنت و تلفن همراه و شبكه‌هاي اجتماعي، هر نوع (تأكيد مي‌شود، هر نوع) از محدوديت‌ها را برمي‌دارد و از اين پس زبان هم مانع دستيابي به نظرات ديگران نيست؛ وجود اداره مميزي در وزارت ارشاد را چه مي‌توان ناميد جز نابخردي محض؟ به قول يكي از دوستان به رسميت نشناختن اين واقعيت نوعي تف سربالا است و فرصت‌هاي خودمان را تخريب مي‌كنيم و زبان فارسي را هم از غناي لازم و پيشرفت محروم مي‌نماييم و جامعه ايران را از نويسندگان و محققان و صاحب‌نظران خودشان دور و اين چشمه جوشان را به مرور خشك مي‌كنيم. البته تعدادي از افراد از اين راه نان مي‌خورند، كه در برابر حذف مميزي مقاومت خواهند كرد. نمونه ديگر حجاب است. مساله حجاب به اشتباه صفر و يكي شد. من كاري به تحولات مربوط به حجاب نزد زنان و جامعه ندارم ولي ۳۰ سال پيش مطالعه‌اي در اين باره كردم و با توجه به متغيرهاي اصلي جامعه توضيح دادم كه دير يا زود وضعيت حجاب به گونه‌اي خواهد شد كه حفظ آن به عنوان خط قرمز و با اتكا به حمايت مردم ممكن نخواهد بود. دولت‌ها در چنين شرايطي چه سياستي را پيشه مي‌كنند؟ يا با اين تحول و تغيير همراهي مي‌كنند تا بلكه تشديد نشود، يا آنكه سفت و سخت جلوي آن مي‌ايستند. ايستادگي مثل همان حفظ سنگر غير قابل دفاع است، كه دير يا زود فرو مي‌ريزد، در نتيجه سنگربانان را دچار هزيمت مي‌كند. 

زيرا وضعيت به مرحله‌اي مي‌رسد كه بسياري از مدافعان معتقد مي‌شوند كه اين سنگر قابل دفاع نيست و مقاومت را بي‌فايده مي‌دانند و آن را ترك مي‌كنند و حتي به جبهه مقابل مي‌پيوندند، همين امر وضعيت دفاعي سنگر را ضعيف‌تر مي‌كند. در عمل هم قانون موجود حجاب قابل اجرا نيست، مصوبه جديد هم خطرناك تشخيص داده شده است.
پرسشي كه برخي از مدافعان اين سنگر و همه سنگرهاي مشابه مطرح مي‌كنند اين است كه اگر عقب‌نشيني كنيم، همه سنگرها را بايد بدهيم. اين استدلال از دو حيث غلط است. اول اينكه مقاومت بيهوده كه بيشتر موجب شكست و هزيمت مي‌شود. دوم اينكه اگر خط قرمز يا سنگر جديد خود را مطابق با خواست عموم تعريف كنيد، مساله حل مي‌شود. خواست عموم هم قابل سنجش است. قرار نيست كه كسي جاي خدا بنشيند، اگر خداوند اراده مي‌كرد بدون دردسر همه مردم را هدايت شده مي‌آفريد. ديگران چه كاره‌اند كه براي مردم نقش هدايت‌گري اجباري را ايفا مي‌كنند. اين قاعده بارها در قرآن تكرار شده كه اگر خدا مي‌خواست مردم را هدايت شده مي‌آفريد. مطابق خواست مردم و همگام با اراده خداوند كه در تحول طبيعي متجلي مي‌شود حركت كنيد. بخش مهمي از ميراث رفتاري قرون گذشته نه تنها اصالت ندارد بلكه ساخته و پرداخته نيروهاي آن زمان است كه به نام ارزش‌هاي ديني به جامعه تحميل كرده‌اند. زماني اگر مي‌گفتند زنان حق راي دارند از كفر ابليس بدتر بود حالا همان را افتخار اسلام مي‌دانند و حتي راهي براي سرپيچي از خواست شوهر هم مي‌دانند از اين مثال‌ها فراوان است. در تاريخ تحولات خطوط قرمز آن اندازه فراوان است كه حدي ندارد. تصوير كتابي را ديدم با عنوان «زن و انتخابات» كه در سال ۱۳۳۹ از سوي ۵ تن از روحانيون حتي روشنفكر آن زمان چاپ شد و هدفش نفي عقلاني شركت زنان در انتخابات بود. من قصد تخطئه آنان را ندارم، ‌گر چه استدلال‌هاي آنان اغلب عجيب است ولي در هر حال، ۱۸ سال بعد انقلابي به نام اسلام شد، كه به زنان حق انتخاب كردن كه هيچ، حق انتخاب شدن را هم داد و به اين افتخار هم مي‌كند و حتي فتوايي هست كه «زنان در چند مورد بدون اجازه شوهر مي توانند از منزل خارج شوند از جمله براي رأي دادن در انتخابات يا شركت در راهپيمايي هاي ضروري.‌» يا همين چند سال پيش اينترنت پر سرعت را حرام اعلام كردند حالا مطالبه حداكثري آن جز بديهيات است.
تنها راه در برابر حكومت اين است كه خطوط قرمز خود را از دل مردم بيرون آورد. خطوط قرمز يعني مواردي كه عبور از آن جرم است. اين بايد به خواست مردم گره بخورد. جابه‌جا شدن آن نيز فراتر از قدرت من و شما است و بايد به آن احترام گذاشت و آن را به رسميت شناخت. مقاومت در برابر خواست جامعه جز شكست در شكل هزيمت نتيجه ديگري ندارد. ولي تعامل مثبت حكومت با جامعه آنان را به اينجا مي‌رساند كه خودشان از خطوط قرمز جديد دفاع كنند. طرفداران خطوط قرمز كنوني نه تنها در عمل موفق نبوده‌اند و سنگرها را از دست داده‌اند، بلكه نه به لحاظ نظري هيچ ايده روشني در دفاع از اين سنگرها و خطوط قرمز دارند و نه در عمل هيچ راهبرد و تاكتيك اثربخشي را پيشنهاد مي‌كنند. نتيجه اين سياست‌ها از پيش روشن است. بدون ترديد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون