زندگي يا نمايش زندگي!؟
منتها كسي كه اين برندها را با قيمتهاي بسيار گران ميخرد. گمان ميكرد يا ميكند بيشتر و بهتر زندگي ميكند. بسياري خانوادهها نميتوانند خود را با اين سبك زندگي تطبيق بدهند. جوانان دير ازدواج ميكنند. نميتوانند در سالهاي آغاز ازدواج به زندگي ساده اكتفا كنند. زندگي را گام به گام با آيندهبيني و قناعت و عزتنفس بسازند. زن و شوهرهاي جوان دچار بگو مگو ميشوند. در همان سالهاي نخست ازدواج دچار اختلاف ميشوند. خانواده متلاشي ميشود. اگر فرزندي داشته باشند. خدا ميداند چه بر سر بچههاي طلاق خواهد آمد. اينان همگي قربانيان سبك تحميلي و نمايشي زندگي جديد هستند كه مانند بلايي و سيلابي سنتهاي فرهنگي - اجتماعي ما را ويران كرده است. به نظرم به دليل هويت حكومت و دولت در كشور ما نخست روحانيون و خانواده و فرزندان آنان بايد مراقب سبك زندگي خود باشند. در درجه دوم، همه كساني كه مسووليت ارشد در قواي سهگانه دارند. وزيران و نمايندگان و قضات. اگر در زندگي اين افراد ريخت و پاش و لوكسگرايي و به تعبير قرآن مجيد «اتراف» رواج پيدا كند. در برابر چشمان مردمي كه با سختي دشواريهاي زندگي را تحمل ميكنند. بيشترين آسيب به اعتماد عمومي خواهد بود. خوشبختانه بركناري معاون رييسجمهور كه به سفر لوكس و پرهزينه قطب رفته بود، نشانهاي بود كه دولت مراقب اعتماد عمومي است. در اين مراقبت بايد از سنتهاي فرهنگي و اجتماعيمان به خوبي حفاظت كنيم. باور كنيم كه همان سنتها، همان تحمل و مدارا حقيقت زندگي بود و اين تظاهر و نمايش زندگي را سطحي و مبتذل كرده و ويران ميكند.