• 1404 پنج‌شنبه 16 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3246 -
  • 1394 دوشنبه 28 ارديبهشت

چرا در تحزب شكست خورديم

محمدرضا تاجيك


مشكل اساسي كه ذهن من را به خود مشغول داشته، اين است كه چرا بعد از گذشت حداقل يك سده از تجربه بازي سياسي در ميان ايرانيان و گذشت قرن‌ها از كار جمعي اجتماعي، مذهبي و فرهنگي كماكان روحيه جمعيت ناشدگي در ميان ما موج مي‌زند. ما ايراني‌ها فردگرا و به اصطلاح دانشمندان علوم اجتماعي، خودگرا هستيم، چرا جمع‌هاي ما ناپايدار و ناپايا هستند و به محض شكل‌گيري دچار شقاق مي‌شوند. وفاق‌ها وچسبندگي‌هاي در ميان ما ايرانيان، به معناي دقيق قضيه حزبي نيست؛ حتي در قالب حزب ما محفلي داريم، پاتوق و هياتي داريم، اما حتما حزب نداريم. اينكه چگونه است كه چنين شرايطي داريم و آيا اميد هست كه ما در آينده بتوانيم بازي حزبي را تجربه كنيم، لازم است به شرايط فرهنگي جامعه ايران اشاره كنم:

ما فقط از حزب نامش را يدك مي‌كشيم
در شرايط واقعي كلمه با اينكه ما فقط از حزب نامش را يدك مي‌كشيم، در كنش سياسي ما رنگي و بوي حركت حزبي وجود ندارد. چه اتفاقي افتاده است كه ما به اينجا رسيده‌ايم؟! بي‌ترديد علل و عوامل گوناگوني وجود دارد كه تا اين علل و عوامل برطرف نشود من اميدي به يك كار جمعي سياسي و پايدار در ايران ندارم. به تعبيري ديگر من هر كار سياسي و جمعي را موقتي مي‌دانم؛ اين كار جمعي مي‌تواند بالاخره با نسيمي از هم بپاشد، به محض اينكه شكل مي‌گيرد مخالفش را در درون ايجاد كند؛ تجربه بازي سياسي به ما نشان داده است كه شبه احزاب ما وقتي مقابل دشمن بيروني قرار گرفتند انسجام خودشان را حفظ كردند اما بعد از مدتي از درون دچار شقاق شدند و حزب‌هاي ديگري از درون يك حزب جوشيده است. و باز هم همين تجربه به ما نشان مي‌دهد كه ما هر فردمان يك حزب تمام هستيم. مي‌توانيم ادعا كنيم كه هر انسان ايراني يك حزب تمام است خودش رهبر، پيرو و ايدئولوگ است. هر ايراني خود را تئوريسين و استراتژيست مي‌داند. نگاه مي‌كند تا فضاي سياسي او تا كجا وفق پيدا مي‌كند، تا جايي كه فضا با انديشه‌هايش فراهم باشد در آن فضا بازي مي‌كند. جايي كه فضا از انديشه‌هايش متفاوت مي‌شود، جدا مي‌شود.

بازي حزبي يعني فرهنگ به رسميت شناختن دگر
يكي از عوامل عمده‌اي كه در شكست تحزب در ايران مي‌توان به آن اشاره كرد، اين است كه ما تجربه بازي سياسي را مقدم بر شكل دادن و نشت و رسوب دادن فرهنگ سياسي آغاز كرده‌ايم. شما نمي‌توانيد بازي حزبي داشته باشيد مگر اينكه بازي شما مبتني بر يك بازي حزبي باشد. بازي حزبي در تعريف به معناي بازي دگر‌ها است، فرهنگ به رسميت شناختن دگر‌ها؛ پذيرفتن فرهنگ چند صدايي. بازي حزبي يعني تحمل يكديگر، تحمل مخالف، تحمل صداي ناآشنا، بازي حزبي يعني پذيرش فرهنگ نقد. تا فرهنگ نقد شكل نگيرد شما بازي حزبي نخواهيد داشت. قرار نيست احزاب فقط در نامي متفاوت باشند و در منش و روش همه شبيه همديگر باشند. احزاب نبايد بيان‌هاي متفاوت يك امر شوند؛ تنها زبان‌ها متفاوت مي‌شود اما همگان بر يك امر تاكيد مي‌ورزند و آن را تاييد يا رد مي‌كنند، اما با بيان‌ها و زبان‌هاي مختلف. اين به معناي دقيق كلمه بازي حزبي نيست، بازي حزبي يعني اينكه حزب بتواند در مقابل سياستي كه جاري است تمام قد بايستد، نقد و چالش كند و به معناي درست‌تر آلترناتيو ارايه كرده و افقي ديگر بگشايد و استراتژي و تاكتيك ديگري را ارايه و منطق بازي را عوض كند. يك چنين فرهنگي اساسا در ميان ما شكل نگرفته است.

بازي حزبي در ميان ايرانيان بازي نابهنگام است
ما ايراني‌ها دفعتا با مدرنيته آشنا مي‌شويم. آشنايي ما با مدرنيته شبيه آشنايي ما با ديگر مفاهيم جديد بوده است. به تعبيري دفعتا از آسمان منجنيق مفاهيم جديد مي‌باريد. مفاهيمي كه با آن آشنا نبوديم اما همچنان ولع داريم كه آن را قورت دهيم؛ هاضمه جامعه ايراني براي جذب مفاهيم جديد آماده نيست. ما به لحاظ فرهنگي انساني ديگر و جامعه‌اي ديگر هستيم. روابط اجتماعي ما بسيار متفاوت است. ما از گذشته تا به امروز تلاش كرديم تا بازي حزبي را در جامعه به صورت سزاريني به دنيا بياوريم. اجازه بلوغ به تحزب نداديم و بستر را فراهم نساختيم. طبعا بستر بازي سياسي بايد فرهنگي باشد. بنابراين لازم است در اين بستر فرهنگي تكثر صدا‌ها به رسميت شناخته شود. تمام اين موارد ممكن نيست مگر با حضور و به رسميت شناختن غير، تفاوت و تكثر. مگر مي‌توان پلوراليسم نداشت اما سخن از بازي گفت. سياستي و قدرتي كه تمام زواياي عرصه سياست را پر مي‌كند، جايي براي بازيگري ديگري باقي نمي‌گذارد. من بر اين باورم كه يك قدرتي كه دامنش همه جا پهن و مدعي است كه همه جهان سراي من است نمي‌تواند بازي حزبي و فرهنگ تحزب را بپذيرد. در زير شبحي كه در همه جا هست، منطقه الفراغي نيست كه شما بازي كنيد.

نتوانستيم فوندانسيون تحزب را بنيان بگذاريم
ما ايراني‌ها از گذشته حوصله تاريخي نداشته‌ايم، چون حوصله تاريخي نداشته‌ايم به زيربناهاي فرهنگي توجه نكرده‌ايم. عمارات حزبي را روي شن بنا كرده‌ايم، حال و حوصله شكل دادن به اين فوندانسيون را نداشته‌ايم. زمين جامعه ما از جنس شن و ماسه است ما بايد صد‌ها متر شن و ماسه را كنار مي‌زديم به يك ساحتي مي‌رسيديم كه مي‌شد فوندانسيون تحزب را بر آن بنا نهاد، اما در طول تاريخ ايران چنين اتفاقي نيفتاده است. ما بر اين شن امارات تحزب را بنا كرديم كه با هرنسيمي لرزان و ترسان فروريخته است و با هرصدايي تخريب شده است. معتقدم بازي حزبي موجب نشده كه بازي سياسي در جامعه منطقي و مدني شود. بازي حزبي در جامعه سياسي ايران جنگ همه عليه همه را راه انداخته است. حزب گرگ حزب است. ما در يك تقاطع ايستاده‌ايم تقاطعي كه احزاب از روي نعش يكديگر عبور مي‌كردند. ما در فضايي قرار نداريم كه احزاب با تحمل يكديگر در جهت اعتلا، توسعه و شكوفايي ملي حركت كنند. در اين تقاطع پر از برخورد و تنش، امكان شكوفايي تحزب از جامعه ايراني سلب شد. تاريخ بازي سياسي ايران به ما مي‌گويد همواره تضاد و تخالف در بيرون از حزب، روابط ما را در درون تحت شعاع قرار داده است. ما همواره به نام بازي سياسي به خود مشغول بوديم. احساس كرديم بازيگر هستيم و در حال رقابتيم؛ اما نه بازي سياسي ما معناي تحزب را مي‌دهد و نه تاكنون بازيگر واقعي سياسي بوده‌ايم.

ما متاسفانه حزب را هم ايدئولوژيك فهميديم
هيچ جا روابط احزاب ما از جنس ديالوگ نبوده است. همه جا روابط ما از جنس مونولوگ بوده است. همه احزاب ما فرا حزب هستند؛ ما متاسفانه حزب را هم ايدئولوژيك فهميديم، خيلي از مفاهيم مدرنيته را به مفاهيم ايدئولوژيك تبديل و سپس درك كرديم، يكي از آنها هم مفهوم حزب بود. شكست تحزب در ايران عوامل مختلفي دارد كه يك بخش از آن به فرهنگ ما بازمي‌گردد. فضاي سياسي بسته داشته‌ايم كه جايي براي سياست‌ورزي دگران باقي نگذاشته است. هميشه در ايران سياست در دست عده‌اي خاص متمركز بوده است. در چنين شرايطي اگر بخواهيم از آگامبن آزادانه استفاده كنيم مثل اين است كه بگوييم حزب خوب حزب مرده است.

بازي حزبي انسان رشيد و سوژه سياسي را مي‌طلبد
بازي حزبي انسان رشيد و سوژه سياسي را مي‌طلبد، ما هنوز چنين امكاني را در جامعه ايران نداريم. به تعبير لكان ما ايراني‌ها  در دوران آيينه‌گي به سر مي‌بريم و بازي سياسي را تقليد مي‌كنيم. اين در حالي است كه بازي سياسي پيچيده‌ترين بازي‌اي است كه انسان‌ها تجربه كرده‌اند. اما در ميان ما انسان‌هايي كه اين بازي‌ها را مطرح مي‌كنند به اين پيچيدگي رسيده‌اند؟ اين مسائل باعث مي‌شود تا ما بعد از 100 سال نتوانيم تحزب واقعي داشته باشيم.

هيچگاه احزاب طبقه بنياد و ايدئولوژيك بنياد نداشته‌ايم
در ساختار اجتماعي ما جايي براي شكل‌گيري طبقات تعريف نشده است. بنابراين احزاب طبقه بنياد در جامعه ما شكل نگرفته است. از سوي ديگر در جامعه ايراني ايدئولوژي‌هاي گوناگون شكل نگرفته است بنابراين ما احزاب ايدئولوژي بنياد هم نداشته‌ايم. روشنفكران ما هم به صورت پاتوقي و محفلي به سياست نگريسته‌اند، در كافه نادري جمع مي‌شدند راجع به يك كتاب صحبت مي‌كردند، بنابراين جمع شدن ما هيچگاه شكل حزب نداشته است. نخستين احزاب ما اجتماعيون و اجتماعيون –عاميون عمرشان به اندازه يك دوره مجلس بود. احزابي كه حتي نام‌شان هم ترجمه‌اي بود و خارج از ايران بدون آنكه پايگاه اجتماعي‌شان در جامعه شكل گرفته باشد تنها نامي ترجمه‌اي را يدك مي‌كشيدند. بازي در ايران شروع نشده به افراط و راديكاليسم كشيده مي‌شود. نقطه صفر راديكاليسم ما به نقطه صفر آغاز ما چسبيده است، خيلي فاصله ندارد. طبيعي است كه يك حزب تبديل به گروه خشن مي‌شود. ما متاسفانه بازي كودكانه حزبي را داشته‌ايم نه حزب. ما متاسفانه نمي‌دانيم از حزب چه مي‌خواهيم، حزب براي ما ابزار ميل به قدرت است كه فقط در سياست معني پيدا مي‌كند. تنها زماني كه روحي در آن دميده مي‌شود و صدايي از آن شنيده مي‌شود آستانه بازي قدرت يا انتخابات است. هيچگاه اين واقعيت پذيرفته نشده كه احزاب عرصه بازيگري‌شان قاعده هرم جامعه است. براي همين وقتي جناح‌هاي ما بر سر كار مي‌آيند همه به يك نامي يا گفتماني مي‌آيند و آن گفتمان فقط يك كلمه است. فقط يك واژه است. همه با يك نام وارد انتخابات مي‌شوند، گفتمان مهر، اعتدال، عدالت، اصلاحات و... . يك اقيانوس به عمق يك بند انگشت. براي اينكه بفهميد چرا بازي سياسي و حزبي در ايران شكل نگرفته است به خودتان بازگرديد. بعضي چيز‌ها خيلي نياز به مطالعه ندارد. اينكه ما فردگرا هستيم و روحيه جمع‌شدگي را نداريم ونمكي‌پذيريم نكته‌اي است كه بايد در مطالعه خود بدان دست بيابيم. چون فرهنگ عمومي ما را به سمت فرديت فراخوانده است نه به سمت جمع.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون