يك جفت شير ايراني و يك ببر سفيد به باغ وحش ارم ميرسند
بازگشت شير ايراني بعد از 120 سال به كشور
اعتماد| آخرين شير ايراني احتمالا در زمان ناصرالدين شاه قاجار، به دست شكارچيان كشته شده است. 120 سال از زمان حيات آخرين شير ايراني در بيشه ميگذرد و باغ وحش ارم حالا ميخواهد بعد از اين سالها، بزرگترين باغ وحش كشور را مجهز به شير ايراني كند. يك جفت شير نر و ماده كه بتوانند تكثير يابند و با باغ وحشهاي ديگر دنيا تبادل شوند و قرار است از آلمان به ايران بيايند.
مديرعامل پارك ارم از شرط انتقال شير ايراني به كشور از سوي اتحاديه باغ وحش داران اروپا به «اعتماد» ميگويد: شير ايراني بعد از 120 سال و به قولي ديگر، 90 سال، وارد كشور ميشود، من بر اساس نامهنگاري كه با اتحاديه باغ وحشداران اروپا كه به شكل افتخاري به عضويت آن درآمدهايم، انجام دادم، آنها را متقاعد كردم كه به ما بهطور رايگان شير ايراني بدهند، به شرط اينكه قفسي با استاندارد آنها برايش بسازيم. كاري كه محيط زيست نتوانست انجام دهد.
قفس شير ايراني كه در راه ايران است، استانداردهاي اتحاديه را دارد، استانداردهايي كه مديريت ارم از آن سخن ميگويد. ايرج جهانگير ميگويد: ابعاد قفس به گفته نقشهاي كه فرستادند، حداقل بايد 200 متر مربع باشد كه 120 متر آن بايد فضاي باز باشد و بقيه شيشه به بيرون داشته باشد. زير پايشان نبايد كاشي و سيمان باشد، بايد ماسه باشد. شب كه ميشود شيرها را به اتاقكهاي پشتي كه تابستاني است ميفرستيم، همان اتاق شيشهاي كه يا دور تا دورش يا دو وجهش شيشهاي است تا حيوان ديد وسيعي داشته باشد. اين قفسها، بر اساس نقشهاي است كه خود كارشناسان اتحاديه برايمان فرستادند، ما هم بر اساس آن قفس را ساختيم و عكس، فيلم و نقشهاش را تهيه كرديم و براي اتحاديه فرستاديم. در حال حاضر منتظر كارشناساني هستيم كه هفته آينده به ايران ميآيند و اگر قفس تاييد شود، كار نقل و انتقال انجام ميشود و دو شير ايراني نر و ماده بعد از 120 سال وارد ايران ميشوند. يكي از مواردي كه اتحاديه اقدام به انتقال شير ايراني كرده است، از نگاه مدير ارم، تكثير آنها با غيرهمخونانشان است، تكثيري كه منجر به ايجاد بيماري نشود. بعد از انتقال اين جفت شير ايراني و تكثير آنها، فرزندانشان براي تكثير با ديگر شيرها راهي باغ وحشهاي ديگر ميشوند. جهانگير در ادامه ميگويد: بعد از آوردن فيلها كه از حيواناتي هستند كه اگر در باغ وحش نباشد، آن باغ وحش را نميتوان باغ وحش ناميد، ارتباط خوبي با اتحاديه ايجاد شد، با استفاده از اين كانال، براي انتقال زرافه، كرگدن و شير ايراني نامه نوشتيم كه آنها هم به شرط استاندارد بودن قفس با انتقال موافقت كردند.
پارك ارم و باغ وحش مرتبط با آن، همان باغ وحشي است كه عدهاي از فعالان محيط زيست، با توجه به اتفاقاتي كه براي گربهسانان اين باغ وحش در سالهاي اخير افتاده است، خواستار ممانعت از ورود شير ايراني و ببر سفيد به اين باغ وحش شدهاند. مديرعامل پارك ارم، در واكنش به اعتراض فعالان محيط زيست، ادامه ميدهد: اعتراضاتي كه بدون اطلاع صورت ميگيرد، باعث دلسردي ميشود. آنقدر كه در زمان سه سال مديريتم بر پارك ارم، مورد اعتراض فعالان اين حوزه قرار گرفتم، ترجيح ميدهم كارهايي را كه بر اساس دلسوزيام براي اين مركز انجام ميدهم كنار بگذارم. من در اين سالها سعي كردم اعتباري براي مجموعه كسب كنم و عضويت افتخاري اتحاديه باغوحشداران اروپا را به دست بياورم. اين عضويت باعث شد بتوانيم شير ايراني به كشور وارد كنيم. اعتراض مدافعان محيط زيست به اتفاقاتي ميپردازد كه از سالهاي 88 تاكنون در اين باغ وحش براي گربهسانان افتاده، اتفاقاتي چون مرگ ببر نر سيبري بر اثر تغذيه از گوشت الاغ آلوده به مشمشه در سال 89، سوزاندن 14 قلاده شير آفريقايي در حالت نيمه بيهوش به دليل احتمال ابتلا به مشمشه در سال 89، حبس انفرادي ببر ماده سيبري در قرنطينهاي نامناسب از سال 89 تا امروز به دليل احتمال ابتلا به مشمشه، خفه شدن يك قلاده ببر مبتلا به صرع در حوضچه آب بر اثر نبود نظارت در سال 92 و بلاتكليفي يك قلاده ببر بنگال به مدت هشت ماه در قرنطينه سازمان دامپزشكي به دليل انصراف باغ وحش تهران از نگهداري آن در سال 93. ايرج جهانگير در خصوص اين اعتراضات گفت: اينكه بعد از 120 سال داريم شير ايراني وارد كشور ميكنيم، جاي خوشحالي دارد تا اعتراض. اتفاقاتي كه طي سالهاي گذشته افتاده بر عهده مديريت وقت پارك است، من فقط سه سال است كه مديريت را بر عهده گرفتم و پاسخگوي كاركرد خودم در اين سالها هستم. داستان مشمشه مربوط به مديريت من نبوده كه بخواهم نگران باشم. كساني كه اين ادعاها را دارند، يك بار هم كه شده بيايند و تغييرات باغ وحش را از نزديك ببينند. ببر سفيد، گونه ديگري است كه مجموعه ارم، قصد ورود آن را دارد. جهانگير در اين خصوص گفت: ببر سفيد بايد از آفريقاي جنوبي به آلمان انتقال يابد و از آنجا به تهران منتقل شود. مجوزهاي لازم را از محيط زيست گرفتهايم. مجوز سايتيس (كنوانسيون منع تجارت گونههاي گياهي و جانوري در معرض خطر انقراض) را هم گرفتيم. هر حيواني كه بخواهد در دنيا جابهجا شود، بايد زيرنظر مركز اصلي سايتيس كه در سازمان ملل است انجام شود. در حال حاضر منتظر گرفتن مجوز اصلي هستيم تا بارنامه شود. ببرهاي وارد شده به ايران، دو نوع متفاوتند، معمولي و سفيد كه از هم جدا زندگي ميكنند. قفس ببر متفاوت از شير است و بايد حوضچه داشته باشد و ببر درون آن آب تني كند. ببر معمولي اكنون در باغ وحش تهران است و ببر سفيد در راه. گوزنهاي اروپايي كه با مجوز محيط زيست، كشته شدند و در اختيار گوشتخواران ارم گذاشته شد، مورد ديگري از نامه فعالان معترض به بنياد مستضعفان بود. جهانگير در ادامه سخنانش واگذاري گوشت گوزنها را به خارج از ارم تكذيب ميكند و ميگويد: گوزنهاي اروپايي گونه غيربومي بودند كه زاد و ولدشان زياد شده بود، ما نامه نوشتيم و از محيط زيست اجازه گرفتيم همان كاري را كه همه دنيا ميكند، بكنيم. همه جاي دنيا از اينگونه براي خوراك گوشتخواران استفاده ميكنند. ما هم مانند دام از آن استفاده كرديم. اين نوع گوزن مثل گاو و گوسفند با اين هدف تكثير ميشود. ما هم گوزنهاي پير و فرتوت را ذبح و خوراك گوشتخواران ارم كرديم. اگر محيط زيست از ما بخواهد كه به باغ وحشهاي ديگر هم بدهيم، اين كار را ميكنيم. اما اينكه من گوشت اين گوزنها را با قيمت 900 هزار تومان و يك ميليون تومان فروختهام تكذيب ميكنم. ما براي اينكه گوشت الاغ و گوشتهاي خطرناك به گوشتخوارانمان ندهيم، از اين گوزنها استفاده ميكنيم. در دوره من هيچ حركتي در باغوحش بدون مجوز محيط زيست انجام نميشود.