نشستهاي مكه
تلاش كرده تا اين سازمان را به نوعي به صورت حياط خلوت خود درآورد. در نتيجه اين روند، دبيرخانه اين سازمان بيش از پيش از اصول كار حرفهاي بينالمللي و چندجانبه فاصله گرفته و عمدتا در بسياري موارد حساس به صورت زايدهاي از وزارت خارجه عربستان عمل ميكند. در چنين روندي، متاسفانه سمتهاي مهم در دبيرخانه سازمان در جده در سطح دبير كل و بسياري اعضاي اصلي آن عملا به اشغال اشخاص مورد نظر و تابع عربستان در آمده است. ادامه اين روند حاصلي جز بياعتباري فزاينده اين سازمان كه بايد بازوي تواناي كشورهاي اسلامي باشد و در جهت تحقق آرمانهاي ملتهاي مسلمان و در راس آنها آرمان مردم فلسطين عمل كند، نخواهد داشت. اين روند در نشست سران 2016 در استانبول و نشست اخير وزرا در ابوظبي به اوج خود رسيد كه يكي از نتايج آن گنجاندن محتواهاي ضد ايراني در اسناد نهايي آن دو اجلاس بود كه تنها با بياعتنايي و نقض عرف و اصول اوليه كار چندجانبه ممكن شد. مثلا برگزاري نشست سازمان در مكه با آيين كار سازمان مغايرت داشت. در حالي كه به دليل انصراف گامبيا از برگزاري نشست سران، اين نشست بايد مطابق بند 4 ماده 2 آيين كار در مقر دبيرخانه يعني در جده برگزار ميشد، مكه به عنوان محل برگزاري نشست انتخاب شد.
2- تمركز بر ايران براي عربستان در اين دور از فعاليتها تا آن حد مهم بود كه مقامات آن كشور به نوعي دشمني آشكار با قطر را كه طي چند سال گذشته به يكي از محورهاي سياست خارجي عربستان و شركا تبديل شده بود، تعديل كردند. ارسال دعوتنامه توسط ملك سلمان براي امير قطر، شركت نخستوزير قطر در نشستهاي مكه، دست دادن او با ملك سلمان و بن سلمان ظاهرا به تشويق امير كويت و برخي تعبيرات مثبت در رسانههاي قطر در مورد عربستان در اين رابطه قابل توجه است. البته تاكيد وزير خارجه سعودي مبني بر اينكه تنها در صورت بازگشت قطر به «صراط مستقيم»، بهبود روابط دو كشور ممكن است، نشان ميدهد كه فاصله بين دو كشور هنوز زياد است.
3- بهرغم برخي انتقادها در داخل، به باور نگارنده عدم شركت رييسجمهور روحاني و وزير خارجه ظريف در نشست سازمان اسلامي در مكه تصميم درستي بود. يكي از دلايل اين تصميم، همانطور كه در بيانيه رييسجمهور نيز ذكر شده، عدم دعوت از ايشان توسط ملك سلمان بود. طبعا در حالي كه بقيه اعضاي سازمان دعوتنامه از رييس كشور برگزار كننده نشست دريافت كرده بودند، ايران نميتوانست تنها با صرف دعوتنامه از دبيرخانه سازمان در نشست شركت كند. به علاوه، از ابتدا روشن بود كه تمركز عربستان در اين نشستها بر ايران خواهد بود (از جمله با نمايش ادوات و تسليحاتي منتسب به ايران در محل كنفرانس) و آيين كار نشستهاي بينالمللي نيز اجازه كار چنداني جز ارايه يك سخنراني و در صورت نياز اعلام موضعي در مورد سندهاي اجلاس به شركتكنندگان نميدهد. تجربه نشست سران در استانبول كه با وجود تلاش فوقالعاده هيات ايراني و عمدتا به دليل سكوت ديگر كشورها امكان حذف 5 بند ضد ايراني در سند اجلاس ممكن نشد و ناچارا به عدم حضور ايران در نشست پاياني اجلاس انجاميد، نيز حتما اينبار مدنظر بوده است.