افزايش بارشها و به تبع آن رشد پوشش گياهي بالاخص گياهان خودرو باعث شده كه يك نگراني بيش از پيش در پارك ملي بمو برجسته شود و آن هم آتشسوزي در اين منطقه است. با گرم شدن هوا و خشك شدن گياهان خودرو اين احتمال به شدت افزايش يافته است. اما منطقهاي كه ما نگران آتشسوزي در آن هستيم، كجا واقع شده است ؟
درباره كدام منطقه صحبت ميكنيم؟
پارك ملي بمو، در استان فارس واقع شده است. اين پارك نزديك ۴۸ هزار هكتار وسعت دارد و در ۱۵ كيلومتري شهر شيراز بين چندين روستا قرار گرفته است.
پارك ملي بمو متشكل از ۳ رشته كوه موازي است كه در جهت غربي-شرقي گسترش پيدا كرده و در بين آنها هم دشتهاي مرتفع و پرشيبي پديدار شده است. در يكي از درههاي پارك كه به آن اصطلاحا دو دره اول گفته ميشود، با نام دو برادر (جلال و عبدالله) برخورد ميكنيم كه جزو اولين محيطبانان پارك بودهاند و بنا به شنيدهها در آن زمان با دوچرخههاي هندي موسوم به هامبر در بمو گشتزني ميكردهاند.
دكتر سعيد محمودي، مدير محيط زيست استان فارس به روزنامه اعتماد ميگويد: «بمو تنها منطقهاي از كشور است كه در حال حاضر سرانه حفاظت محيطبان به عرصه را رعايت ميكند. اين پارك ملي هماكنون نزديك ۴۰ محيطبان دارد در حالي كه عرصه تحت حفاظت پارك، كمتر از ۴۰ هزار هكتار است؛ بنابراين پارك ملي بمو از اين نظر استثناست. در گذشته اين پارك بين ۲۰ الي ۲۵ محيطبان داشت اما با تلاشهاي من و همكارانم اين تعداد دوبرابر شد. يكسري از اين محيطبانان جديد هستند و پس از گذراندن دورههاي سخت آزمايشي استخدام شدهاند. در ظرف سالهاي اخير روي دو مورد تاكيد داشتهايم؛ افزايش حقوق و پرداختيهاي محيطبانان كه خوشبختانه محقق شد و محيطبانان ما الان در بمو بيشترين ميزان حقوق را در بين محيطبانان دريافت ميكنند و مورد دوم هم بهبود وضعيت معيشتي است كه براي افزايش انگيزه محيطبانان ضروري است. مجموع اين موارد است كه باعث شد يگان ما در سال گذشته بهترين يگان حفاظتي محيط زيست كشور باشد.»
علي آرندي، رييس پارك ملي بمو هم به «اعتماد» ميگويد: «افزايش حقوق و تجهيزاتي كه به واسطه تلاشهاي مديريت محيط زيست فراهم شد، نهتنها انگيزه خوبي براي محيطبانان در اين منطقه فراهم كرد، بلكه در عين حال باعث شد تا ما در سال گذشته شاهد افزايش جمعيت ۳۰ درصدي باشيم. در سال قبل آن هم رشد جمعيت نزديك ۱۱ درصد بود اما وضعيت حفاظت از حيات وحش الان به مراتب بهتر شده بهطوري كه قبل از فصل زادآوري فعلي ما نزديك 2هزار و 500 راس كل و بز، قوچ، ميش و آهو شمارش كردهايم كه از اين تعداد كل و بز نزديك ۱۵۰۰، قوچ و ميش هزار و 80 و آهو هم ۱۰۰ راس بودهاند. با توجه به وسعت پارك تصور ما اين است كه منطقه هنوز هم ظرفيت افزايش جمعيت را دارد.»
بوستان اسفندياري محيطباني كه در سفر به پارك ملي بمو خبرنگار روزنامه اعتماد را همراهي ميكرد، ضمن اشاره به بهتر شدن شرايط حفاظتي در پارك ملي بمو به تهديدات اين منطقه هم اشاره كرده و ميگويد: «افزايش بارشها و به تبع آن رشد پوشش گياهي بالاخص گياهان خودرو باعث شده كه يك نگراني ما هماكنون آتشسوزيها باشد. به عنوان مثال در بلنديهاي كوه گُرم گونهاي گياهي موسوم به ول وجود دارد كه محليها آن را با نام درخت شن ميشناسند. اين گياه يكي از گونههاي باارزش درختي و درختچهاي منطقه است اما حالت چربي دارد و با وزش باد شاخههاي آن به هم كشيده ميشوند. همين مساله هم باعث افزايش درجه حرارت و بعضا آتش گرفتن ميشود. اما در بمو گونههاي گياهي خودرو نظير گندميان دغدغه محسوب ميشوند، چرا كه اگر حتي يك قسمت خيلي كوچك عمدا يا سهوا آتش بگيرد، فاجعه رقم خواهد خورد. نيروهاي محيطباني بهطور مستمر منطقه را پايش ميكنند و حتي از قبل آتش خاموش كن در بعضي قسمتها ميپاشند اما به هر حال در شرايط فعلي با اين حجم از پوشش خودرو، دغدغه آتشسوزي را داريم.»
امكانات حفاظتي در پارك بمو
پارك ملي بمو در حال حاضر ۴ ماشين پيكآپ، ۱۶ موتور مختص گشتزني محيطبانان، دو دستگاه تراكتور مجهز به آبپاش، دو تانكر آبرسان و يك دستگاه تراكتور بيلدار جهت اطفاي حريق دارد و يك مورد هم دستگاه اطفاي حريق روت فاير است كه روي پيكآپ نصب شده است. اين تجهيزات در سالهاي اخير وارد پارك شدهاند. سرانه سوختي كه به پارك ملي بمو اختصاص داده شده، ماهانه 4 ميليون و 800 هزار تومان است.
هر پاسگاه محيطباني پارك بمو، ۳ الي ۴ نفر نيرو دارد و در فصل زادآوري نيز ۷ الي ۸ نيرو از شهرستان به اين تعداد افزوده ميشوند و تعداد كل نيروهاي محيطباني را به ۴۰ نفر ارتقا ميدهند. ضمن اينكه نزديك ۷ چادر محيطباني در داخل پارك هستند كه به صورت نامحسوس مسووليت تامين امنيت و حفاظت از زيستگاه را برعهده دارند. علاوه بر اينها در پارك ملي بمو يك موزه تاريخ طبيعي هست كه هدف از تاسيس آن جمعآوري و نگهداري گونههاي كمياب گياهي و جانوري عنوان شده است. در حال حاضر 200 پرنده، 25 گونه پستاندار، انواع گياهان و حيوانات وحشي تاكسيدرمي شده را ميتوان در اين موزه مشاهده كرد.
معضلات بقاي حيات وحش در بمو
محيطبانان آشنا به پارك ملي بمو، تعداد پلنگها را در اين منطقه حدود ۲۳ الي ۲۴ قلاده عنوان ميكنند اما مستندات موجود (عكسها و مشاهدات ثبت شده) دال بر حضور ۸ الي ۱۰ فرد پلنگ است. سمت غرب پارك ملي بمو (از دره شكاري تا سرمحيطباني باجگاه و دره آب باريك) كه در مجاورت جاده ترانزيت شيراز به اصفهان قرار گرفته و نزديك به ۱۲ هزار هكتار وسعت دارد، در حال حاضر حيات وحش كمتري دارد اما زيستگاه آن حفاظت ميشود. هر چه به سمت بخشهاي مركزي پارك (پاسگاه مركزي، دره يوز، چمب احمدي، دره دزدها، دو دره اول و دوم، چاردرهها، گردنه ميشي، كلاغنشين، گردنه ناركسمي و دره خُنگ) پيش ميرويم؛ امنيت هم بيشتر شده و به واسطه آن حضور حيات وحش شاخصتر ميشود.
علي آرندي، رييس پارك ملي بمو به «اعتماد» ميگويد: «از ۴۸ هزار هكتار پارك، ۱۲ هزار در ضلع غربي واقع شده كه موضوع حفظ زيستگاه به صورت جدي در آن دنبال ميشود و ۳۶ هزار هكتار ضلع شرقي هم به دليل حضور شاخصتر حيات وحش نيازمند نيروي بيشتر است و پيرامون پارك را هم روستاهاي متعدد گرفتهاند. بچههاي ما در كل منطقه حضوري شاخص دارند و همين مساله است كه باعث افزايش ۳۰ درصدي جمعيت شده است.»
به گفته محيطبانان پلنگهاي منطقه اغلب مناطقي را كه حفاظت بالايي در آنها اعمال ميشود و حيات وحش چهارپاي بيشتري هم دارند؛ ترجيح ميدهند.
بوستان اسفندياري يكي از محيطبانان قديمي است كه چند سالي هم در پارك ملي بمو خدمت كرده است؛ با كمك اين محيطبان باسابقه موفق به مشاهده يكي از كمينگاههاي پلنگ از نزديك شديم. پلنگ ايراني بزرگترين زيرگونه از اين گربهسان است كه جمعيت آن در ايران بين ۵۵۰ الي ۸۵۰ فرد تخمين زده شده و اتحاديه جهاني حفاظت (آييوسيان) آن را در معرض خطر ميداند.
تراكم پلنگها در مناطقي نظير پارك ملي بمو كه حفاظت در آنها جديتر دنبال ميشود، معمولا بيشتر است. اما به هر صورت تعارض با انسان و حضور گاه و بيگاه شكارچيان غيرمجاز، بقاي پلنگها و طعمههاي آنها را به شدت تهديد ميكند. فنسهاي پارك (۱۴۰ كيلومتر محيط پارك است و از اين ۱۴۰ كيلومتر حدود ۶۰ كيلومتر فنسكشي شده است) در خيلي جاها مانند زرقان با مرزهاي شهر و روستاها مجاورت دارد، بنابراين امكان حضور شكارچيان غيرمجاز چندان هم بعيد و دور از انتظار نيست.
علي آرندي، رييس پارك ملي بمو به «اعتماد» ميگويد: «فنس تنها يك مانع است، خيلي از مردم متوجه ميشوند كه نبايد وارد حريم پارك ملي شوند و متاسفانه خيليها هم قانون را نقض ميكنند. اين گروه خاص حتي اگر دور پارك را ديواركشي هم بكنيم، باز راهي پيدا ميكنند و وارد منطقه ميشوند. سال گذشته حدودا ۷ الي ۸ اسلحه ضبط شد، دو مورد شكار غيرمجاز هم داشتيم كه اسلحهاي از آنها ضبط نشد اما از اين تعداد خيليها شكار نزده بودند و قصد شكار داشتند. امسال هم تا الان (ارديبهشت ماه) دو مورد اسلحه ضبط كردهايم. متاسفانه همجواري پارك با روستاها و شهرهايي مثل زرقان يكي از مهمترين دغدغههاي ماست، بارها شده كه شكارچي غيرمجاز را با اسلحه و شكار گرفتهايم و در نزد قاضي منكر شده، حتي مواردي داشتهايم كه با وجود عكس و شواهد و مستندات خودشان را چوپان معرفي كرده و بالعكس ما را متهم كردهاند، حتي خيلي از شكارچيان غيرمجاز را بارها گرفتهايم و حكم براي آنها بريده شده اما باز هم برگشتهاند. ضمن اينكه در فصل بهار جداي از مشكل شكارچيان غيرمجاز، صيادان هم دردسرساز ميشوند. اين صيادان كساني هستند كه با طمع صيد برهها وارد منطقه ميشوند.»
آرندي ميافزايد: «بحث خشكسالي و آبرساني هم يكي از دغدغههاي ماست. تنها چشمه پارك (حاجي محراب) و دو تلمبه بادي كه داريم در فصول خشكسالي گاهي نميتوانند نياز حيات وحش را مرتفع كنند، بنابراين چندين آبشخور هم در پارك ساختهايم و مرتب لايروبي ميكنيم كه اغلب هم پاي همين آبشخورها پلنگ به همراه تولههايش ديده ميشود. علفخواران در فصل سرما نياز چنداني به اين آبشخورها ندارند اما گوشتخواران در اين فصل بيشتر به آبشخورها پناه ميآورند، بنابراين ما در فصل سرد هم بهطور مستمر آبشخورها را لايروبي ميكنيم. پلنگ حيواني است كه به مدد قانون پوشش كامل حفاظتي دارد و سازمان حفاظت محيط زيست هم در حفاظت از پلنگ مصرانه عمل ميكند. ما مواردي هم داشتهايم كه پلنگ به محيطبان حمله كرده و حتي بر اثر شدت ضربه، ناخن پلنگ در بدن محيطبان ما باقي مانده اما اين اتفاقات هم باعث نشده كه محيطبانان ما ذرهاي در حفاظت از زيستگاه اهمال كنند.»
يكي ديگر از معضلات پارك ملي بمو چرا و تعليف غيرمجاز است كه اين روزها در اكثر مناطق تحت حفاظت سازمان محيط زيست يك دغدغه جدي محسوب ميشود. چراي غيرمجاز علاوه بر حضور چشمگير دامها با حضور سگهاي متعدد گله هم همراه است.
چراي دام در مناطق حفاظت شده به واسطه ايجاد رقابت، زمينهسازي تخريب زيستگاه، تاثيرات مستقيم و غيرمستقيم در شكلگيري تعارضات آشكار ميان گوشتخواران و انسان و در نهايت ايجاد اختلال در روابط ميان گونههاي شكارچي و طعمه اين پتانسيل را خواهد داشت كه اهداف حفاظتي را تحليل ببرد. مطالعات در كشور تاجيكستان نشان داده كه سمداراني مانند آرگالي ميتوانند به راحتي تحت تاثير معضلات چراي دام قرار گيرند و از زيستگاههاي مطلوب خود رانده شوند. متاسفانه تحت اين شرايط سمداران اغلب به زيستگاههايي مهاجرت ميكنند كه براي زيست آنها مطلوبيت چنداني ندارد.
به گفته علي آرندي كه ۴ سال است مديريت پارك ملي بمو را بر عهده دارد، هر ساله ۲۰ الي ۳۰ مورد تعليف غيرمجاز به دادگاه معرفي ميشوند و اين آمار با وجود پيشگيريهايي است كه صورت ميگيرد. كارشناسان هشدار ميدهند كه حضور دام غيرمجاز در پارك ملي بمو نهتنها باعث آسيبپذيري جمعيت علفخواران ميشود و آنها را از منابع غذايي مناسب محروم و با بيماريهاي مشترك دامي درگير ميكند، بلكه در عين حال به گوشتخواراني نظير پلنگ هم آسيب جدي ميزند.
لازم به يادآوري است كه در پارك ملي بمو چهار گونه گربهسان (پلنگ، كاراكال، گربه جنگلي و گربه وحشي) شناسايي شده است، اما خرس در اين منطقه زيست نميكند، چرا كه پارك فاقد پوشش گياهي درختچهاي است كه مطلوب اين جانور است. پستانداراني نظير آهو، گراز، قوچ، ميش، بز، پازن و پرندگاني مثل عقاب طلايي از جمله شاخصترين گونههاي جانوري در پارك ملي بمو هستند.
نقطه سرخط
وضعيت پارك ملي بمو در حال حاضر گوياي مديريت يكپارچه و در عين حال تلاش مضاعف كارشناسان و محيطبانان در اين منطقه بينظير است، اما با اين وجود دغدغههايي هم هست كه بايد به آنها توجه شود. جاده ترانزيت شيراز-اصفهان و همجواري پارك بمو با شهرها و روستاها بالاخص در برهه كنوني كه هوا بهطور مستمر و پيوسته گرمتر ميشود، احتمال تاثيرپذيري از فعاليتهاي مخرب انساني نظير بروز آتشسوزيهاي تعمدي و غيرتعمدي را افزايش داده است.
همانطور كه پيشتر هم اشاره شد، پوشش گياهان خودرو امسال در اين منطقه به واسطه بارشهاي اخير نسبتا انبوه و حجيم شده كه اين مساله در نوع خود ميتواند واقعا نگرانكننده باشد. در گذشته اين فرضيه وجود داشت كه تنها مكانهاي نزديك به يك منبع آتش پايدار ميتوانند در خطر باشند اما امروز اين جمعبندي حاصل شده كه اگر يك مكان واجد نقاط قابل اشتعال باشد و خاكه زغالهاي نيمسوز و سبك بر اثر وزش باد به آن برسد، ميتواند به راحتي آن هم در جايي دورتر از كانون اصلي احتراق شكل بگيرد.
آتشسوزي يك پروسه طبيعي و در برخي شرايط غيرطبيعي ناشي از خطاي انساني است كه براي هزاران سال جزيي از محيط زيست بوده و خواهد بود. با اين وجود كارشناسان باور دارند كه مديريت صحيح آتشسوزي، بالاخص پيش از وقوع آن ميتواند بهترين راهحل جهت اعمال طرحهاي حفاظتي باشد، چرا كه در نهايت شناخت و مديريت صحيح است كه باعث تنظيم چرخه طبيعي آب، حفظ مواد غذايي و تنوع زيستي ميشود.
پارك ملي بمو ۴ ماشين پيكآپ، ۱۶ موتور مختص گشتزني محيطبانان، دو دستگاه تراكتور مجهز به آبپاش، دو تانكر آبرسان و يك دستگاه تراكتور بيلدار جهت اطفاي حريق دارد و يك مورد هم دستگاه اطفاي حريق روت فاير است كه روي پيكآپ نصب شده است. اين تجهيزات در سالهاي اخير وارد پارك شدهاند. سرانه سوختي كه به پارك ملي بمو اختصاص داده شده،
ماهانه 4 ميليون و 800 هزار تومان است.