درباره منير فرمانفرماييان و آثارش
مكعب، استوانه و منشور در هنر نقاشي
رسولآباديان
نام منير فرمانفرماييان با نوعي از نقاشي گره خورده كه اصولا زاده ذهنيت خود اوست چون سبكي كه او در زمينه «نقاشي پشت شيشه» ابداع كرده، پيش از او در آثار هيچ نقاش ايراني يافت نميشود. در معرفي اين هنرمند نقاش بايد گفت كه در سال 1301 خورشيدي در شهر قزوين به دنيا آمده و در سن هشت سالگي با تشويق و همراهي پدرش با عنصر نقش و رنگ آشنا شده است. آن گونه كه درباره زندگي ايشان ميخوانيم، از همان دوران كودكي به كشيدن نقاشي از گلها علاقهمند بوده و همين علاقه و شور هنري، در دوران جواني او را راهي مركز هنرهاي زيباي دانشگاه تهران ميكند؛ دوراني سرنوشتساز كه اين بانوي هنرمند را هرچه بيشتر به سوي تواناييهاي ذاتياش سوق ميدهد. منير فرمانفرماييان ظاهرا از همان دوران جواني قصد نداشته در برابر موانع طبيعي و غيرطبيعي زندگي سر تسليم فرود بياورد. او زماني براي آموختن بيشتر در زمينه هنر نقاشي به تشويق و دعوت يك هنرشناس و باستانشناس امريكايي و در بحبوبه جنگ جهاني دوم در سفري دريايي و پرخطر و با يك قايق بخار، خود را به اين كشور ميرساند تا در مدرسه طراحي پارسونر تحصيل كند؛ تحصيلي كه سه سال طول ميكشد و بانوي هنرمند ايراني را هرچه بيشتر در مسير طبيعي هنر قرار ميدهد. آوازه منير خيلي زود در ايالات متحده به عنوان يك هنرمند خلاق دهان به دهان ميشود؛ به گونهاي كه به عنوان تصويرگر مُد از سوي نشرياتي چون تاون، كانتري و گلامور دعوت به كار ميشود و به عنوان گرافيست تجاري و طراح مُد براي فروشگاههاي بزرگ به كار مشغول ميشود و پس از غيبتي ۱۳ ساله، به كشور بازميگردد؛ آن هم درحالي كه به اوج هنر خود رسيده است و برخي از آثارش در دوسالانه ونيز ۱۹۵۸ به نمايش درآمده و در همان سال ورودش به كشور، يك نقاشي انتزاعي از او كه در نخستين دوسالانه تهران در سال ۱۳۳۷ به تماشا درميآيد، اثري كه مدال طلاي اين جشنواره را برايش به ارمغان ميآورد. براي شناخت هرچه بيشتر ابعاد هنري اين هنرمند، بايد به آثاري چون «پانلهايي بزرگ براي هتل لاله»، «دو آينه بزرگ براي فرهنگسراي نياوران»، «يك پانل اتاق خواب در كاخ نياوران» و «يك مجسمه براي باغ موزه فرش» توجه كرد؛ آثاري كه بيش از آثار ديگر داراي ويژگيهاي سبك منحصر به فرد او هستند.
از منير شاهرودي فرمانفرماييان كه 31 فروردين ماه سال جاري به دليل كهولت سن در منزل شخصي خود درگذشت، يك اثر حجمي ماندگار به نام «آب روشنايي است» در «نمايشگاه باغ ايراني» نيز به نمايش درآمده است. گفتني است كه فرمانفرماييان تنها هنرمندي است كه در ۴۰ سال اخير از تركيب آينهكاري، اشكال هندسي، نقشمايهها و نقاشي پشت شيشه استفاده كرده تا آثار مدرن خود را خلق كند. به باور بسياري از هنرمندان رشته نقاشي، اين هنرمند بدون شك هندسهگراترين هنرمند عصر حاضر ايران است كه مجموعه آثارش در بيش از نيمقرن، پيوسته ميان اشكال منظم و ريتميك هنرهاي سنتي و رويكردهاي انتزاعي مدرنيستي سير كرده است. هنر او در نگاه اول بر دو اصل نقوش تزييني و آينه استوار است و واضح است كه او اين اصول را از هنرهاي سنتي و صنايع مستظرفه ايراني برگرفته و به هنر آينهكاري وامدار است. در نگاهي عميقتر ميتوان به اين موضوع پي برد كه جوهر دروني هنر منير هندسه است نه تزيينات و آينه. او هنگامي كه به عنوان هنرمند از آثارش صحبت ميكند بيش از هرچيز به پيچيدگيهاي هندسي در كارش اشاره دارد. سيد محمد بهشتي ميگويد كه فوت زندهياد منير فرمانفرماييان باعث شد كه كشور هنرمند بزرگي را از دست بدهد و اين افسوس براي ما كه او را از دست داديم به جا مانده است. درگذشت منير فرمانفرماييان بازتاب گستردهاي در محافل فرهنگي و هنري داشت و چهرههاي مختلفي درباره جايگاه او سخن گفتهاند. سيد محمد بهشتي، رييس سابق سازمان ميراث فرهنگي در اين باره گفته است كه ايشان يكي از مهمترين هنرمندان دوره معاصر ما محسوب ميشدند كه عمر طولاني و بسيار تاثيرگذاري داشتند. او هنرمندي صاحب سبك و زبان اختصاصي و بسيار پُركار بود كه كارهاي بسيار ارزندهاي نيز از خود به يادگار گذاشت. شايد خانم فرمانفرماييان در مقياس جهاني بيشتر شناختهشده باشند؛ به خاطر اينكه آثارشان اغلب در سطح بينالمللي به نمايش گذاشته شده بود كه البته در سالهاي اخير در ايران نيز بيشتر معرفي شدند. بهشتي با بيان اينكه زندهياد فرمانفرماييان انساني شاد، پُرانرژي و خلاق بود، گفته كه حتي هفته گذشته نيز كه به ملاقات ايشان رفته بودم، تا آخرين لحظات پُر از ايده بود و دلش ميخواست كار كند. او واقعا يك هنرمند به تمام معنا بود. خوشبختانه آثارشان قابل دسترس است. ايشان در دوره حيات بخشي از آثارشان را وقف دانشگاه تهران كردند كه براي همه قابل دسترس باشد و برخي از ديگر آثارشان نيز در موزهها قابل دسترس است.