چهره فرهنگي ايران
به خصوص آن بخشي كه با منافع اقتصادي پيوند ميخورد. در بين اين معادلات و درست در زماني كه نيازمند گسترش روابط خارجي هستيم، بهتر است قدر اين رخداد را بيش از پيش بدانيم و با ناديده گرفتن حواشي كماهميت، لااقل با دستاندركاران اين جشنواره همدلي كنيم. سينماي ايران به دليل جايگاه مهمش در جهان نيازمند برگزاري حداقل يك جشنواره جهاني به شكل واقعي است. درست است كه بايد از اين فرصت براي معرفي فيلمهاي ايراني استفاده كرد ولي اين استفاده در كشورهاي صاحب جشنوارههاي جهاني در وهله نخست به مدد برگزاري درست و در تراز حرفهاي محقق ميشود، به عبارتي با برگزاري منظم و درست يك جشنواره نام آن كشور در حافظهها حفظ ميشود. فراموش نكنيم روال معرفي فيلمهاي ايراني به مخاطبين خارجي اعم از مديران جشنوارهها و خريداران به نسبت سالهاي قبل متحول شده است، اين درحالي است كه برخي از منتقدان جشنواره بدون در نظرگرفتن اين نكته فقط اظهارنظر ميكنند. اين جشنواره در رده جشنوارههاي رقابتي فياپف (فدراسيون بينالمللي اتحاديههاي تهيهكنندگان فيلم) كه مسووليت اعطاي گواهينامه دارد صاحب پرونده مشخص است و تنها نكتهاي كه تا به حال در جلسات مطرح بوده نزديكي زمان برگزارياش با جشنوارههاي كن و مسكو بوده كه به زودي آن هم (نه لزوما با تغيير زمان برگزارياش) حل خواهد شد. در طول دو دوره اخير كه مسوولان امور جشنوارههاي اين نهاد از جشنواره جهاني فجر بازديد داشتند در گزارشهاي خود جشنواره را بسيار مثبت ارزيابي كردند كه اين موضوع براي من كه عضو هيات رييسه فياپف هستم، بسيار هم افتخارآميز بود.