• 1404 جمعه 2 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4336 -
  • 1398 يکشنبه 18 فروردين

ادامه از صفحه اول

سير نزولي روابط ايران و اروپا

 

در اين نامه جديد نيز چون گذشته ضمن اشاره به برخي فعاليت‌هاي موشكي اخير ايران (پرتاب ماهواره‌بر سفير و رونمايي از موشك‌هاي دزفول و نوع جديدي از موشك خرمشهر) نسبت به فعاليت‌هاي موشكي ايران ابراز نگراني شده و ادعا شده كه اين فعاليت‌ها با بند سوم ضميمه ب قطعنامه 2231 ناسازگار است. در اين نامه مانند گذشته تعريف ارايه شده توسط ترتيبات موسوم به رژيم كنترل تكنولوژي موشكي (MTCR) مبناي كار قرار گرفته و بر اين پايه استدلال شده كه در نتيجه برنامه موشكي ايران قابليت حمل سلاح هسته‌اي را دارد و به اين دليل با قطعنامه 2231 ناسازگار است. مطابق تعريف MTCR موشك‌هايي كه قابليت پرتاپ يك خرج 500 كيلويي در مسافتي 300 كيلومتري را داشته باشند، به عنوان موشك‌هايي كه ماهيتا قادر به حمل سلاح هسته‌اي هستند، به حساب مي‌آيند.

نويسندگان اين نامه مدعي شده‌اند كه از نظر قابليت حمل سلاح هسته‌اي، مشخصات فني موشك‌ها و نه نيت سازندگان آنها را ملاك قرار مي‌دهند. تعجب‌آور اينكه در نامه به غلط ادعا شده كه تعريف MTCR پذيرش عام يافته و ازجمله در اجراي قطعنامه 1540 نيز مبناي كار است، بدون اينكه به سندي در اين رابطه استناد شود. همچنين روشن نيست كه چرا ايران بايد نسبت به تصميمات MTCR كه يك ترتيبات غيررسمي بين 37 عضو آن است و تعهدي براي بقيه ايجاد نمي‌كند، پايبند باشد. مساله اين است كه در حالي كه ايران فاقد سلاح هسته‌اي است و حداقل در چارچوب برجام متعهد به عدم توليد آن است، چرا بايد برنامه موشكي‌اش در رابطه با سلاح هسته‌اي مدنظر قرار گيرد. همچنين لازم به ذكر است كه درخواست فرانسه، انگليس و آلمان از دبيركل براي تهيه گزارشي جامع در مورد فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران نيز تحول جديدي نيست. مطابق برجام دبيركل موظف بوده كه هر 6 ماه يك‌بار گزارشي در مورد اجراي برجام و اجراي قطعنامه 2231 به شوراي امنيت ارايه كند. در اين گزارش‌ها، اجراي بند 3 ضميمه ب قطعنامه نيز هميشه مدنظر بوده و فعاليت‌هاي موشكي ايران و نيز واكنش اعضاي شوراي امنيت در اين رابطه در آن منعكس شده است. گزارش‌هاي گذشته دبيركل همواره به اختلاف‌نظر در بين اعضاي شورا توجه داده و تصريح كرده كه برخي فعاليت‌هاي موشكي ايران را نقض قطعنامه (امريكا)، برخي ناسازگار با قطعنامه (اروپا) مي‌دانند و برخي نيز آن را مغاير با قطعنامه نمي‌دانند (روسيه).بي‌شك، كوتاهي و ناتواني اروپا در حفظ برجام، باوجود تاكيد بر اهميت استراتژيك آن و عمل به تعهدات خود به عنوان تحولي مهم در روابط بين‌المللي ثبت خواهد شد و دست امريكا را براي ادامه سياست‌هاي يك‌جانبه‌اش بازتر خواهد كرد. بعيد است كه آثار چنين تحولي به دولت كنوني امريكا محدود بماند. دولت‌هاي آتي امريكا نيز ممكن است باتوجه به اين تجربه احساس كنند كه با دست بازتري قادر به اعمال نظرات خود خواهند بود. لذا، اگرچه ايران كاملا در انتقاداتش از اروپا بر‌حق است، اما لازم است همه كشورها باتوجه به واقعيت‌هاي موجود، در پي چاره‌اي براي مهار امريكا باشند. همكاري و هماهنگي همچنان بهترين چاره براي اين منظور است. بديهي است كه در غياب آن كار آسان‌تر نخواهد شد.

قوانين طبيعت و ميهماني ما

در هر حال در شرايط اقتصادي امروز از هر زاويه‌اي به سيل بنگريم آثار و تبعات سختي را براي مردم به همراه داشته است. اما ناگزيريم از زاويه‌اي ديگر هم به سيل بنگريم. ما انسان‌ها غره به دانش و ابداعات خود مدت‌هاست مقهور «بتن» شده‌ايم و گمان برده‌ايم با اين اختراع مجاز به ساختن هر سازه‌اي در هر جايي هستيم. ما انسان‌ها فراموش كرده‌ايم كه ما هم بخشي از جهان و تنها جزيي از طبيعت هستيم و از همين غفلت گمان برده‌ايم كه طبيعت بايد از قوانين ما تبعيت كند حال آنكه اين ما هستيم كه بايد همه‌چيز و همه دستاوردهاي‌مان را با طبيعت و قوانين آن تطبيق دهيم. قرار نيست با بتن و معجره‌هايش گمان ببريم كه هر جايي مي‌توانيم بسازيم و هر نشدني‌اي را شدني كنيم. قرار هم نيست دستاوردهاي مهندسي را خوار و خفيف بشماريم اما حتما حكمتي در تبعيت از طبيعت بوده كه حكيم ابوالقاسم فردوسي سروده است «به جويي كه يك روز بگذشت آب / نسازد خردمند ازو جاي خواب». اين بيت از فردوسي درست در روزهايي كه سيل در شيراز موضوع دروازه قرآن را به بحث نخست همه ما تبديل كرد بيشتر خوانده شد اما وقتي در شبكه‌هاي اجتماعي تصوير نامه‌اي منتسب به يك معلم جغرافيا منتشر شد كه استعفايي نمادين داده موضوع همسويي با طبيعت و قوانين آن اهميتي دو چندان يافت. آن معلم نوشته بود ازآنجايي كه نتوانستم شهردار و مهندسي تربيت كنم كه در بستر رودخانه مجوز ساخت و ساز ندهد شرمسارم و استعفا مي‌دهم. اما واقعيت اين است كه همه ما به خوبي مي‌دانسته و مي‌دانيم كه رودخانه‌ها «حريم» دارند. همواره سخن از حريم رودخانه‌ها مطرح بوده است اما آيا كسي را ياراي آن است كه مسير كرج – چالوس را از آنچه در حريم رودخانه ساخته شده پاك كند؟ قطعا خير. نه آنكه در جوار جاده و در حريم رودخانه رستوران دارد حاضر است جاي خود را به صاحب واقعي‌ آن يعني «رودخانه» بدهد و نه قانون و قواي قهريه توانسته تاكنون رودخانه‌ها را از دست آنها كه به حريم آن تعرض كرده‌اند نجات دهد. اما طبيعت مثل ما اهل زد و بند و چشم‌پوشي نيست. طبيعت هم قانون خود را دارد و هم قواي قهريه‌خود را دارد. ما نيز فقط ميهمانان طبيعت هستيم كه دوره كوتاهي در آن زندگي مي‌كنيم و بايد برويم. اما همين نكته را خيلي زود فراموش مي‌كنيم. به همين دليل هم وقتي طبيعت قواي قهريه‌اش را به كار مي‌گيرد تا خود را به نوعي ترميم كند يا طلبش را بگيرد بهت‌زده، شاكي مي‌شويم و ناگاه مي‌بينيم همه‌چيزمان را در طرفه‌العيني از دست داده‌ايم. بايد هر روز كه از خواب برمي‌خيزيم اين نكته را به خودمان يادآور شويم كه طبيعت قانون خود را دارد و ما نيز جزيي از طبيعت هستيم و بايد تابع قوانين آن باشيم. قرار نيست وقتي آسمان به زمين بدهكار است ما از فرصت استفاده كنيم و در زمين‌هاي خشك‌شده در پي بي‌آبي يا كم‌بارشي ساخت و ساز كنيم. لحظه‌اي سازه‌هاي تاريخي نظير پل‌دختر را در خاطرتان مرور كنيد. ارتفاع پل‌دختر در اين شهرستان چقدر بوده است؟ آيا بي‌دليل بوده كه چنين سازه بلندي ساخته شده بوده؟ به هر حال امسال آسمان بخشي از قرض بدهي خود به زمين را پس داده است. اين ما بوديم كه گمان برديم از بدهي آسمان به زمين مي‌شود سوءاستفاده كرد. اگر عاقل باشيم آن بيت فردوسي را بزرگ بالاي سرمان مي‌نويسيم و هر روز مي‌خوانيمش تا مبادا فراموش كنيم كه ما فقط ميهمان طبيعت هستيم و دو سه روزي بعد اين طبيعت است كه مي‌ماند و ما بايد برويم. پس بي‌خود به سازه‌ها و قوانين‌مان غره نشويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون