تاملي در باب مقام حضرت زهرا(س) و حضور زن در اسلام
حقيقت ولايت فاطمي
دكتر سيد سلمان صفوي /
گفت پيغمبـر كه زن بر عاقلان / غالب آيد سخت و بر صاحبدلان
باز بر زن جاهلان غالب شوند / كاندر ايشان تندي حيـــــوانست بند (مولوي)
زن در اسلام برخلاف ديدگاه سلفيهاي سني و شيعه، داراي حقوق و ارزشهاي ذاتي برابر با مرد است و تفاوت جنسيتي آنها اسباب برتري مرد بر زن نميشود. خطابهاي عمومي قرآن حكيم، متوجه انسانها و مردم است و عموم انسانها فارغ از بار جنسيتي به اخلاق، معنويت و سازندگي اجتماعي دعوت شدهاند. چنانكه حضرت فاطمه زهرا (سلامالله عليه) يكي از 14 معصوم و پنج تن آل عبا و اهل بيت (عليهمالسلام) و اصحاب مباهلهاند.
در طول تاريخ بشر در جوار هر مرد بزرگ، يك زن ارزنده و بزرگ نيز حضور داشته است. در كنار ابراهيم؛ هاجر، در جوار عيسي؛ مريم، در كنار حضرت محمد(ص)؛ حضرت خديجه(س)، در جوار امام علي(ع)؛ حضرت فاطمه(س) و در كنار امام حسين(ع)، حضرت زينب(س) حضوري تعيينكننده داشتهاند. همچنانكه در جوار امام حسن عسگري و امام زمان (عليهماالسلام)؛ نرگس خاتون، در كنار عمار ياسر؛ سميه، در جوار حضرت ابوالفضلالعباس(س)؛ حضرت امالبنين(س) حضور داشتهاند. تاريخ اسلام يك تاريخ مذكر - مونث است. حضرت خاتم الانبياء (صليالله عليه والله و سلم) علاوه بر ياران مرد، ياران زن و همچنين راويان زن و مرد داشتهاند كه در كتبي كه هزار سال قبل نوشته شده به اسامي برخي آنها اشاره شده است. زنان، راوي روايات بسياري بودهاند. كتاب «بلاغات النساء» شامل خطبهها و خطابههاي بليغي است كه توسط زنها ايراد شده است. اين كتاب تاليف ابن طيفور بغدادي است كه حدود سال 250 ه. ق. در زمان امام حسن عسكري(ع) ميزيسته است. شهيدمطهري مينويسد: «قرآنكريم از زنهاي بسيار عظيمالقدري در اديان گذشته سخن گفته است. از حوا (عليهالسلام) مادر بزرگوار نوع بشر، ساره و هاجر زنان بزرگوار و والامقام ابراهيم خليل (سلامالله عليهم)، مادر و خواهر موسي بنعمران (عليهمالسلام) و مريم مادر عيسي (عليهمالسلام) سخن گفته است. از يك زن شگفتيآور، يعني آسيه بنت مزاحم، همسر فرعون نيز سخن گفته است. اين زنان شخصيتهاي بسيار عظيمالقدري هستند كه در اوج قله كمال انساني قرار دارند. از ديدگاه قرآن، زن بودن براي اينها سبب كوچكترين نقيصهاي نيست.»
در قرآن حكيم در كنار انبياي الهي از عظمت حضرت زهرا(س) سخن گفته شده است. در باب حضرت فاطمهزهرا (سلاماللهعليها) گلسرخ آفرينش، آيات فراواني نازل شده و در تفاسير قرآن به ايشان تاويل شده است. در كتاب «رياحينالشريعه» حدود 30 آيه در شأن و منزلت حضرت زهرا(س) نقل و تاويل شده است. همچنين در كتاب «عنوان فاطمهالزهراء فيالقرآن» 68 آيه- از قبيل آيه تطهير، آيه مباهله و آيه مودت - در منزلت، فضايل و مرتبط با بانوي دو عالم(س) گردآوري شده است.
«يا ايُّها النّاس اِنّا خلقناكُم مِن ذكرٍ و اُنثي و جعلناكُم شُعُوباً و قبائِل لِتعارفوُا اِنّ اكرمكُم عِنداللهِ اتقيكُم» (حجرات: 13) . انسانيت حقيقتي است واحد و جامع مرد و زن، از اين رو مردان از حيث انسانيت بر زنان برتري ندارند. مردان و زنان در اصل انسان بودن با هم اشتراك دارند و اختلاف و افتراق آنها صرفا در ذكورت و انوثت است كه امر عارضي است و داخل در جوهره و اصل وجود انسان نيست. از منظر حقيقت بين زن و مرد امتيازي نيست و حقيقت زن عين حقيقت مرد است و فقط از جهت تعين و تشخيص از يكديگر ممتازند.
در اسلام، انسان به ما هُو انسان داراي حقوق ذاتي است كه مقتضاي ذات انسانيت اوست. آزادي و قسط، از حقوق اساسي انسان است. انسان آزاد متولد ميشود و هيچ احدي حق به بردگيكشيدن، ذليلكردن، مقهور كردن يا بهرهكشي از او را ندارد. حقوق اساسي و آزاديهاي عمومي انسان اعم از زن و مرد در اسلام مندرج است و هيچ احدي به طور اصولي حق متوقف كردن كلي يا جزيي آنها را ندارد.
ابناي بشر در حكم يك خانوادهاند و همگان بدون هيچ تبعيض اعم از نژاد، رنگ، زبان، جنس، اعتقادات مذهبي، وابستگيهاي سياسي، وضعيت اجتماعي و غيره در اصل كرامت و شرافت انساني با همديگر برابرند. احدي بر ديگري برتري ندارد مگر در تقوي و نيكوكاري. برتري در تقوا، كار نيك و علم، مجوز تعرض به حقوق ديگر انسانها نيست. فرد و جامعه داراي حقوق و تكليفند. در رابطه با حقوق فرد و جامعه، «قاعده لاضرر و لاضرار» حاكم است. دولت و مجامع بينالمللي حق تعرض به حقوق ذاتي و اساسي انسانها اعم از زن و مرد را ندارند. ولايت حكومت بايد در جهت رشد انسانها باشد؛ قوانين دولتها و مجامع بينالمللي نبايد در تعارض با حقوق انسانها اعم از زن و مرد باشد. چنين قوانيني اعتبار شرعي و قانوني ندارد و انسانها حق ناديده گرفتن آنها را ندارند. انسان در وهله اول شهروند شهر خداست؛ از اين رو دولتها حق وضع قوانين معارض با ارزشهاي الهي را ندارند. در حيثيت انساني زن و مرد برابرند و داراي شخصيت مدني و مالي مستقلاند.
ليك از تانيث جان را باك نيست / روح را بــا مـــرد و زن اشـــراك نيست
از مونث وز مـذكــر بـرتـر است / اين نه آن جان است كز خشك و تر است
اين نه آن جان است كافزايد ز نان / يا گهـــي باشـــد چنيـــن گاهــــي چنــــان (مولوي)
عارف بزرگ محيالدين در «فصوصالحكم» در فصِّ محمّدي، در سخن از سرِّ محبوبيت زن براي پيامبر(ص) مينويسد: «چون ذات اقدس الهي منزه از آن است كه بدون مجد و مظهر مشاهده شود، هر مظهري كه بيشتر جامع اسماء و صفات الهي باشد، بهتر خدا را نشان ميدهد و زن در مظهر بودن خدا، كاملتر از مرد است، زيرا مرد تنها مظهر قبول و انفعال است؛ چون مخلوق حق است و به لحاظ مخلوق بودن، خلقت را پذيرفته است. اما زن، هم مظهر قبول و انفعال الهي و هم مظهر فعل و تاثير الهي است؛ زيرا مرد را مجذوب و محبِّ خود ميسازد و اين تصرف و تاثير نموداري از فاعليت خداوند است. بر اين اساس زن از مرد كاملتر است. اگر مرد بخواهد خدا را در مظهريت خود مشاهده كند شهود او تام نيست، اما اگر بخواهد به خدا در مظهريت زن بنگرد شهود او به كمال و مقام ميرسد. از اين رو زن محبوب پيامبر اكرم(ص) قرار گرفته است.»امام خميني(ره) در باب نقش اجتماعي و سياسي زنان در تحولات سياسي ايران معاصر ميفرمايند: «در چند نهضت كه در ايران واقع شد - نهضت تنباكو، نهضت مشروطه و قضيه پانزده خرداد - نقش زنها اگر بالاتر از مردها نبود كمتر نبود. آنها در ميدانها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها، مردها اگر قوتشان كم بود زياد شد و اگر قوي بودند دوچندان شد. آنچنان كه شاهد بوديد و در اين نهضت اسلامي و انقلاب اسلامي حاضر است در اين انقلاب اسلامي، نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود.» (امام خميني، روحالله، صحيفه امام (ره)، تهران، موسسه تنظيم نشر آثار امام خميني.، ج18، ص403)
تاريخ انقلاب اسلامي ايران نيز آكنده از زنان بزرگ تاريخساز است. بدون حضور گسترده زنان در صف اول تظاهرات عليه طاغوت، انقلاب اسلامي پيروز نميشد و بدون حمايت زنان در دوره دفاع مقدس به پيروزي نميرسيديم. امام خميني فرمودهاند: «شما خواهران در اين نهضت سهم بسزايي داشتيد. در همه جا كمك كرديد. نسبت به مردها پيشوا بوديد و موجب قدرت آنها شديد. از اين جهت هم تشكر ميكنم.» (همان، ج10، ص267) اميد است راه اسلام و امام خميني(ره) را با ايجاد فضاي بيشتر براي احقاق حقوق اجتماعي زنان زنده نگه داريم. زن مظهر جمال حق است؛ با جمال حق بايد همراه و همدل و مهربان بود.
* رييس آكادمي مطالعات ايراني لندن
برش - 1
انسانيت حقيقتي است واحد و جامع مرد و زن، از اين رو مردان از حيث انسانيت بر زنان برتري ندارند. مردان و زنان در اصل انسان بودن با هم اشتراك دارند و اختلاف و افتراق آنها صرفا در ذكورت و انوثت است كه امر عارضي است و داخل در جوهره و اصل وجود انسان نيست. از منظر حقيقت بين زن و مرد امتيازي نيست و حقيقت زن عين حقيقت مرد است و فقط از جهت تعين و تشخيص از يكديگر ممتازند. در اسلام، انسان به ما هُو انسان داراي حقوق ذاتي است كه مقتضاي ذات انسانيت اوست. آزادي و قسط، از حقوق اساسي انسان است.
برش - 2
در طول تاريخ بشر در جوار هر مرد بزرگ، يك زن ارزنده و بزرگ نيز حضور داشته است. در كنار ابراهيم؛ هاجر، در جوار عيسي؛ مريم، در كنار حضرت محمد(ص)؛ حضرت خديجه(س)، در جوار امام علي(ع)؛ حضرت فاطمه(س) و در كنار امام حسين(ع)، حضرت زينب(س) حضوري تعيينكننده داشتهاند. همچنانكه در جوار امام حسن عسگري و امام زمان (عليهماالسلام)؛ نرگس خاتون، در كنار عمار ياسر؛ سميه، در جوار حضرت ابوالفضلالعباس(س)؛ حضرت امالبنين(س) حضور داشتهاند.