• 1404 جمعه 16 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4281 -
  • 1397 يکشنبه 23 دي

آيت‌الله موسوي‌خوئيني‌ها:

مبارزه نخستين دغدغه ذهني هاشمي بود

آيت‌الله محمد موسوي‌خوئيني‌ها از چهره‌هاي برجسته انقلاب اسلامي و همچنين جريان اصلاحات است. از سال 1384 دبير مجمع روحانيون مبارز شد و تا امروز در اين سمت حضور دارد. در بزنگاه‌هاي مختلف پس از انقلاب از تسخير لانه جاسوسي تا وقايع سال 78 نام او به چشم مي‌خورد. موسوي‌خوئيني‌ها يكي از منتقدان ديرين مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني بوده و هست و به همين دليل ايرنا پلاس تصميم گرفت با او در روزهايي كه به مناسبت سالگرد ارتحال هاشمي‌رفسنجاني همه‌جا صحبت از اوست، مصاحبه كند. موسوي‌خوئيني‌ها در ابتداي اين مصاحبه با اشاره به نحوه آشنايي با مرحوم هاشمي گفت: «اولين‌بار كه اسم ايشان را شنيدم در سال 1342 بود. تازه نهضت روحانيت شروع شده بود. براي ايذاء روحانيون و جلوگيري از مبارزات‌شان، برخلاف قانون، طلاب را دستگير كردند و به سربازخانه‌ها بردند. در خيابان‌هاي قم، هر جا طلبه جواني را مي‌ديدند مي‌بردند. به حسب قانون طلاب از سربازي معاف بودند. سالانه يك كارت تحصيلي مي‌دادند كه مدرك معافيت طلاب از سربازي بود. در آن زمان طلبه‌هاي بسياري را گرفتند كه خبر آمد يكي از آنها «آشيخ اكبر هاشمي» بود. من تا پيش از آن فكر مي‌كردم ايشان، شانزده هفده سال بيشتر ندارد اما بعد از دستگيري‌شان، پرس‌وجو كردم و معلوم شد چندين سال هم از ما بزرگ‌تر است ولي چهره‌اش نشان نمي‌داد. اين ماجرا براي اولين‌بار نام آقاي هاشمي را در سطح وسيعي سر زبان‌ها انداخت. آن دستگيري‌ها مدتي ادامه داشت تا اينكه احساس كردند اين كارشان خيلي نتيجه مطلوبي ندارد. طلابي كه گرفته بودند، از آنجا كه اهل بيان بودند، سربازخانه‌ها را هم به هم مي‌ريختند و در وفاداري سربازان به رژيم ترديد ايجاد مي‌كردند. لذا ماجرا را با دادن مرخصي و تعقيب نكردن طلاب سرباز، پايان دادند. اين ماجرا سرآغاز شناخت من از اسم و آوازه آقاي هاشمي بود.آقاي هاشمي يكي از پيشتازان نهضت روحانيون ويكي از اولين پا به ركاب‌هاي نهضت بود. جاذبه امام همه را به سمت خود مي‌كشيد؛ البته بودند كساني كه با علما و مراجع ديگر مرتبط بودند ولي آنان كه به نهضت اعتقاد داشتند، جذب امام شدند. از جمله كساني كه از همان اول ارتباطش با امام خيلي ارتباط نزديك و خوبي بود، آقاي هاشمي بود. ايشان خيلي زود از قم به تهران نقل مكان كرد. تا اينكه در سال 50، خود من هم از قم به تهران رفتم و همين مهاجرت، باعث ارتباط بيشتر من با ايشان شد.

موسوي‌خوئيني‌ها درباره دوران دستگيري هاشمي توسط ساواك گفت: «پيش از پيروزي انقلاب يك مدت كه آقاي هاشمي دستگير شد، كار كند شد ولي متوقف نشد چون معلوم بود چه كار بايد بشود. آقاياني كه بايد فيش‌برداري مي‌كردند مي‌آمدند فيش‌ها را مي‌آوردند. گاهي با هم جلسه داشتيم، فيش‌ها را مي‌خوانديم تا ببينيم درست انجام شده يا نه و درست در همان موضوع است يا نه، و اصلاح مي‌كرديم. اما خود من كه دستگير شدم كار ديگر صددرصد متوقف شد. بعد از پيروزي انقلاب هم ديگر مجالي نبود، آنقدر كار زياد بود كه وقتي براي كارهاي پژوهشي و تأليف كتاب نبود.»

موسوي‌خوئيني‌ها در ادامه به نقش امام موسي صدر در جريان انقلاب اسلامي ايران اشاره كرد و گفت: مرحوم آقاموسي صدر، تا آنجا كه رفتار ظاهري‌اش نشان مي‌داد، هيچ نوعي همراهي با انقلاب نداشت. به نظرم مي‌آيد كه اساسا در آن زمان ايشان نظرش اين نبوده نهضتي كه در ايران شروع شده به يك نتيجه خاصي مي‌تواند برسد.

من وقتي به لبنان رفتم، طبق راهنمايي‌هاي آقاي هاشمي، قرار بود بروم مرحوم چمران را اول پيدا كنم و بعد توسط ايشان با آقاموسي صدر ملاقات كنم. چون آقاموسي كه من را نمي‌شناخت، من هم ايشان را نديده بودم. آقاي چمران را با رمز و علامت‌ پيدا كردم چون او هم به‌نوعي زندگي نيمه‌مخفي در لبنان داشت. به اتفاق آقاي چمران به دفتر آقاموسي رفتيم تا با ايشان ملاقات كنيم. وقتي رسيديم، قبل از ورود به دفتر، آقاي چمران گفت مراقب باشيد رييس دفتر آقاموسي متوجه نشود شما چه كسي هستيد و براي چه آمده‌ايد. پرسيدم چرا، گفت چون ساواكي است. تعجب كردم كه آقاي صدر چرا يك ساواكي را به عنوان رييس دفتر گذاشته است. آقاي چمران گفت رژيم ايران اگر يك عامل اينجا داشته باشد، مطمئن مي‌شود كه ما اينجا كار خاصي عليه رژيم ايران نمي‌كنيم. طبعا اين حتي اگر يك تاكتيك هم بود اما براي كساني كه دستي در نهضت و مبارزه داشتند پسنديده نبود چرا كه دفتر كار جايي است كه همه اطلاعات، نامه‌ها و رفت‌وآمدها در آنجاست. قبل از آنكه برويم به اتاق آقاي صدر، در همان دفتر با آقاي چمران گفت‌وگو كرديم. ايشان مي‌گفت اصلا اين كاري كه در ايران شروع شده، اشتباه است و شما بي خود وقت خود را صرف اين نهضت مي‌كنيد. از آقاي چمران پرسيدم چطور؟، گفت كار شما اصلا نتيجه ندارد، اصل كار اينجا در لبنان است و كاري كه آقاموسي مي‌كند، اصل است. اگر اين به نتيجه برسد و ما در اينجا موفق شويم، خودبه‌خود مساله ايران هم حل مي‌شود. اگر اينجا درست نشود، آن هم به نتيجه نمي‌رسد. با شنيدن اين جملات براي من خيلي عجيب شد كه من چرا اينجا آمدم و سخن گفتن با كسي كه اينقدر تفاوت فكري با آقاي هاشمي و دوستان‌شان و بنده داشت، چه فايده‌اي مي‌توانست داشته باشد؟

او همچنين با اشاره به علاقه زياد شهيد مصطفي چمران به امام موسي صدر اشاره كرد و گفت: آقاي چمران به‌صورت كامل بر نظر خود بود. آقاموسي صدر در نظر مرحوم چمران بسيار باعظمت و شخصيت بزرگي بود و امام خميني‌(ره) را در كنار آقاي صدر يك فرد درجه دوم محسوب مي‌كرد. اعتقادش اين بود كه شخص اول در دنياي اسلام آقاي صدر است. در آنجا زير چتر آقاي صدر در بعلبك، به بچه‌هاي لبنان آموزش مي‌داد و مبارزه آينده با صهيونيست‌‎ها را ساماندهي مي‌كرد.

دبير مجمع روحانيون مبارز در بخش ديگري از مصاحبه به دريافت خود از شخصيت هاشمي اشاره كرد و افزود: «ايشان قطعا بين مبارزان و روحانيون، از چهره‌هاي پيشتاز و موثر بود. بعد از امام خميني(ره)، اگر از مرحوم آقاي منتظري بگذريم كه در تاثيرگذاري بين روحانيون نفر اول بود، آقاي هاشمي قطعا دومين فرد بعد از آقاي منتظري در قم و تهران و بسياري از شهرها بود.يك برجستگي ديگري داشت. براي همه نهضت اشتغال ذهني دوم يا چندم‌شان بود و مساله اول‌شان درس و بحث بود اما آقاي هاشمي درگيري ذهني و اشتغال اولش مساله مبارزه بود براي همين هم پرجنب و جوش‌تر از ديگران بود و هم ديگران را به كار وامي‌داشت. مجله‌اي به نام مكتب تشيع راه انداخت و يك عده را وادار كرد از طريق آن مجله وارد مباحث نهضت شدند. آقاي هاشمي به دليل همين خصوصيت، خيلي جاها منشأ حركت ديگران مي‌شد. روحانيون ديگر هم بودند كه اهل مبارزه بودند و با صداقت و شجاع هم بودند و موثر هم بودند، اما خيلي منشأ تحرك افراد و گروه‌هاي ديگر نمي‌شدند. آقاي هاشمي در مساله نهضت و مبارزه تا جايي كه من اطلاع داشتم، از فعال‌ترين و موثرترين افراد بود و خودبه‌خود نام و آوازه او بيش از سايرين به گوش مي‌رسيد. اين اولويت تا آخر عمر آقاي هاشمي برايش وجود داشت، تا پيش از انقلاب به نام «نهضت» و بعد از انقلاب به نام «جمهوري اسلامي». يعني بعد از پيروزي انقلاب، جمهوري اسلامي و حكومت در نظر ايشان يك اصل غيرقابل تعويض با هر موضوع ديگري بود. همهِ وقت، عمر و تلاشش را براي همين مساله گذاشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون