راهحلي كه جواب نميدهد
اميدعلي مسعودي
تحولات فزاينده فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي در جهان امروز جوامع سنتي و مدرن را در برابر فرصتها و تهديدهاي تازهاي قرار داده است. اين تحولات علاوه بر آنكه امكان به گردش درآمدن حجم غيرقابل تصوري از اطلاعات را فراهم آورده، امكان سوءاستفاده از اين اطلاعات را نيز رقم زده است. براي جلوگيري از آسيبهاي گردش اطلاعات تاكنون راههاي متفاوتي در كشورهاي پيشرفته اتخاذ شده كه برخي از اين راهحلها شامل تامين امنيت شبكه و برخي نيز تاكيد بر افزايش سواد رسانهاي كاربران در جامعه است. البته يك راهحل موقتي هم در شرايط حاد و بحراني وجود دارد كه آن هم فيلترينگ يا مسدود كردن جريان گردش اطلاعات است. اكنون كه در بعضي از شبكههاي اجتماعي مانند اينستاگرام شاهد آسيبها و تهديدهايي هستم كه گريبانگير جامعه اسلامي ما شده است، اين پرسش مطرح ميشود كه «آيا از ديدگاه رسانهاي و ارتباطاتي فيلتر اينستاگرام در چنين شرايطي راهحل صحيحي است؟» بايد گفت: ما در مواجهه با اين مشكل بايد از تجربياتي كه در اين زمينه در دنيا وجود دارد بهويژه از تجربيات كشورهاي اسلامي استفاده كنيم؛ آنها هم مثل ما با آسيبهايي مواجه هستند، مشكلاتي از جمله «ورود به حريم خصوصي افراد»، «سوءاستفاده مالي»، «سرقت اطلاعات» و بسياري مشكلات ديگر. مدتي پيش تمام اطلاعات خصوصي مقامات آلمان توسط هكرها هك شد. درواقع فضاي گسترده و غيرقابل كنترل اينترنت اين مشكلات وجود دارد و فقط جامعه ما نيست كه با آن روبهرو است. براي حل اين مشكلات بايد به تجربيات سالهاي اخير در جامعه خودمان رجوع كنيم و از آنها استفاده ببريم. زماني فيسبوك را فيلتر كرديم؛ البته فيلتر در اوضاع و احوالي كه مشكلات امنيتي براي كشور ايجاد ميكند طبيعي است، نبايد بگذاريم پايههاي امنيت سياسي و اجتماعي جامعه از بين برود، حتي ممكن است به امنيت انتظامي ما هم لطمه بخورد. بنابراين، چنين اقداماتي بسته به شرايط موقتا لازم است و كسي هم مخالف آن نيست. اما ادامه فيلترينگ با توجه به فضاي گردش آزاد اطلاعات ناموفق است. بايد براي حل بحرانهاي موجود به سراغ سواد رسانهاي و ايجاد مصونيت برويم. بحث سواد رسانهاي در طولانيمدت جوابگو خواهد بود و بحث فيلترينگ در كوتاهمدت. متاسفانه در جامعه ما برخي از مسوولان ديد برعكس دارند، به سواد رسانهاي به ديد مقطعي نگاه ميكنند و بحث فيلترينگ را در درازمدت موثر ميدانند. ما در گذشته در اين زمينه تجربيات بدي داريم كه نبايد به آنها رجوع كنيم. اكنون كه با همت جمعي از استادان دانشگاهها، انجمن ملي سواد رسانهاي ايران تاسيس شده است و با تجربه دو همايش ملي و آموزش در بسياري از ارگانها و نهادهاي كشور تجربه مفيدي براي مصونيت بخشي به جامعه كسب كرده است، از اين ظرفيت غيردولتي ميتوان در جامعه بهخوبي بهره برد.
شايد بزرگترين آسيبي كه فيلترينگ به همراه داشته باشد بالا رفتن آمار نصب فيلترشكن روي تلفنهاي همراه و خروج مقادير زيادي ارز از كشور باشد، اين درحالي است كه طبق آماري كه آذريجهرمي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات به تازگي اعلام كرده است، نيمي از كاربران اينستاگرام در ايران ۲۵ تا ۳۴ سال سن دارند، ۲۴درصد از آنان بين ۱۸ تا ۲۴ سال و ۷۳درصد كاربران اينستاگرام را نوجوانان و جوانان بين ۱۸ تا ۳۴ سال تشكيل ميدهند و همين امر آسيبپذيري جامعه را افزون ميكند.
اگرچه به آموزش سواد رسانهاي به عنوان يك ضرورت عاجل در اين زمينه بايد باور داشت، به موازات آن براي حفظ امنيت اطلاعات كاربران، حمايت از پيامرسانهاي داخلي بايد به جد پيگيري شود و به پيامرسانهاي داخلي با امكانات افزونتر از پيامرسانهاي خارجي احتياج داريم اما اصليترين دليل مردم براي نپيوستن به پيامرسانهاي داخلي ضعفهاي فراوان آنهاست؛ ضعفهايي كه امكان اعتماد را از مخاطب ميگيرد...