مصادره به مطلوب
صادق زيباكلام
من همواره با تئوري‌هاي توطئه مخالف هستم، به‌همين دليل تلاش دارم بيانيه‌هاي سياسي را همان‌گونه كه منتشر مي‌شوند، بررسي كنم اما درباره اظهارات رييس‌جمهور در دومين سالگرد ارتحال آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني سوالاتي براي من پديد آمده است كه آنها را مطرح مي‌كنم. آقاي روحاني پس از فوت آيت‌الله هاشمي موضع سكوت اتخاذ كرد تا جايي كه اصلي‌ترين غايب نخستين سالگرد ارتحال هاشمي با وجود قول حضور و سخنراني در مراسم، حسن روحاني بود. اين سكوت چنان مشخص بود كه رييس‌جمهور حتي يك پيام ساده هم صادر نكرد و همين سبب شد تا بيت آيت‌الله هاشمي در مراسم از اين عدم حضور گلايه كنند؛ براي اين ادعا مي‌توان به گريه‌هاي فاطمه هاشمي اشاره كرد كه از عدم حضور رييس‌جمهور بسيار دلگير بود. در مراسم پارسال اسحاق جهانگيري معاون اول رييس‌جمهور به نيابت از حسن روحاني در برنامه شركت كرد و انصافا براي آيت‌الله هاشمي
سنگ تمام گذاشت. امسال داستان متفاوت بود. حسن روحاني روزه سكوت خود نسبت به مرحوم هاشمي را افطار كرد. او در اين مراسم چنان تجليلي از اقدامات آيت‌الله هاشمي انجام داد كه اين حجم از تجليل براي نگارنده محل ابهام است. متصور هستم در پشت پرده تجليل‌هاي اخير، برخي اهداف سياسي نهفته است. آقاي روحاني در مراسم روز پنجشنبه عملا نامي از اصلاح‌طلبان به زبان نياورد در حالي كه نقطه عطف زندگي آقاي هاشمي كه از موضوع برنامه هسته‌اي و برنامه موشكي مهم‌تر بود، موضع‌گيري‌هاي ايشان پس از حوادث سال 88 بود. موضع‌گيري‌هايي كه نه تنها آيت‌الله هاشمي را در جامعه احيا كرد بلكه كاملا به نفع اصلاح‌طلبان بود و به‌واسطه همان اظهارنظرها بهاي سنگيني پرداخت كرد اما رييس‌جمهور بنا به هر دليلي اصلا به اين موضوع اشاره نكرد. معتقدم عدم اشاره به اين موضوع، يك پيام مهم سياسي براي اصلاح‌طلبان به همراه دارد. رييس‌جمهور غيرمستقيم مي‌گويد مرا با شما كاري نيست و من اگر به جايي رسيدم از صدقه سر هاشمي است نه اصلاح‌طلبان؛ به همين دليل است كه مطالبات جريان اصلاح‌طلب كشور براي آقاي روحاني ارزشي ندارد. يكي ديگر از موضوعاتي كه رييس‌جمهور روز پنجشنبه به آن اشاره كرد نقش مرحوم هاشمي در برنامه هسته‌اي و موشكي ايران بود. آقاي روحاني به خوبي مي‌داند كه مساله هسته‌اي و برجام حالت ملي خود را از دست داده به همين دليل به منتقدين برنامه هسته‌اي دولت غيرمستقيم مي‌گويد كه اين برنامه بر گردن آقاي هاشمي است؛ رييس‌جمهور در بخش ديگري از اظهارات خود به عمليات كربلاي 4 اشاره مي‌كند؛ عملياتي كه در آن تعداد زيادي از جوانان اين مرز و بوم به شهادت رسيده يا مجروح شدند. آقاي روحاني مسووليت آن عمليات را هم به پاي هاشمي مي‌نويسد درحالي كه همه ما مي‌دانيم هاشمي در جنگ اختيار نظامي نداشته و افراد نظامي طراح عمليات بودند.
به نظر مي‌رسد رييس‌جمهور تلاش داشته تا محسن رضايي را از ابهامات موجود درباره عمليات كربلاي 4 تبرئه كند كه از قضا موفق نيز بوده زيرا جرياني در كشور از اين اظهارات روحاني بل گرفت و موج جديد تخريبي عليه آيت‌الله هاشمي آغاز شد. رييس‌جمهور روز پنجشنبه از اعتدال هاشمي صحبت نمي‌كند بلكه مي‌گويد بايد هاشمي زمان خود باشيم درحالي كه اگر به اعتدال هاشمي اشاره مي‌شد درك كلمه اعتدال براي افكار عمومي ملموس‌تر بود در نتيجه معتقد هستم رييس‌جمهور بيش از آنكه ياد هاشمي را زنده نگه دارد، از آيت‌الله هاشمي بهره‌برداري سياسي كرد.