• 1404 دوشنبه 9 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4252 -
  • 1397 دوشنبه 19 آذر

همت عقاب

هادي نخعي آنگونه كه از زبان خود شرح مي‌دهد، ابتدا در سال 1350 در رشته رياضيات دانشكده علوم دانشگاه تهران قبول مي‌شود. بعد به‌ دليل علاقه در رشته مهندسي با گرايش مهندسي پليمر و نساجي وارد دنشگاه پلي‌‌تكنيك شده و در بهمن 1356 از دانشگاه فارغ‌التحصيل مي‌گردد. او كه در كوران مبارزات سياسي و انقلابي حضوري فعالانه دارد و از همان دوران مبارزه با رژيم ستمشاهي براي سازمان يافتن نيروهاي انقلابي مسلمان و حفاظت و پاسداري از دستاوردهاي آنان در انديشه تأسيس تشكيلاتي منسجم بوده است؛ پس از پيروزي انقلاب با دعوت به

نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي؛ از بدو تأسيس سپاه در قسمت گزينش آن با تحقيق و مصاحبه نسبت به تاييد و تعيين جايگاه و رسته تشكيلاتي اعضاي سپاه ايفاي نقش مي‌نمايد.

وي بعدها با آغاز جنگ تحميلي، در فروردين ماه سال 1359 در شكل‌گيري دفتر سياسي سپاه كوشا شده و با ابتكار عمل و خلاقيت وصف‌ناپذيري نسبت به راه‌اندازي گروه راويان جنگ و ايده هر فرمانده يك راوي اقدام مي‌نمايد و با پيگيري و سازماندهي اين ايده خود و تربيت شاگرداني در اين زمينه تلاش راه‌گشايي نموده و عملا هدايت راهبردي تيم‌هاي روايتگر در صحنه خط مقدم جبهه را به عهده مي‌گيرد. همين امر مسبب جمع‌آوري اطلاعات و مدارك موجود حين جنگ شده و در جهت فراهم شدن شرايط امكان پردازش و تحليل طرح و عمليات‌هاي مختلف و ثبت و حفظ آثار جنگ كمك شايان توجهي مي‌نمايد.

بعدها با تأسيس مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ذيل مركز اسناد دفاع مقدس با ايده و ابتكار تاريخ‌نگاري و روزشمار وقايع جنگ ايران و عراق با زمينه‌سازي اوليه و انتشار كتاب اول تحت عنوان «پيدايش نظام جديد» از 21 بهمن 1357 تا 16 ارديبهشت 1358 به قلم مرحوم دكتر هادي نخعي و با همت همكاران ايشان كار اساسي و ماندگار روزشمار جنگ آغاز گرديده و اين كار تا آخرين گزارش‌هاي عمليات‌هاي آخر طي انتشار ده‌ها اثر ارزنده ادامه مي‌يابد.

اگر نسل جوان كشورمان به واقع بخواهند پي ببرند؛ «چرا و چگونه جنگ شروع شد؟ چرا و چگونه جنگ طولاني شد؟ و چرا و چگونه جنگ تمام شد؟ «توصيه آنان براي رجوع به مجموعه آثار منتشره روزشمار جنگ توسط مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در دوران مديريت مرحوم هادي نخعي، توصيه‌اي عادلانه و بي‌غلو است. چراكه او به ‌شدت نسبت به ثبت و نگارش وقايع آن‌گونه كه بوده‌اند نه آن‌گونه كه ما مي‌خواهيم و دوست مي‌داشتيم اتفاق بيفتد، حساسيت به خرج مي‌داد و به خلوص و عيار بي‌تعصب و فارغ از سرباري تحليل‌هاي خودانگاشته باور مجدانه داشت و تا بر سر كار بود بر آن پاي‌ فشاري مي‌نمود.

اگرچه در اين مقال مجال آن نيست تا به نمونه‌هاي بيشتري در جهت اثبات كار علمي، كارشناسانه و بي‌تعصب او اشاره شود؛ لذا نگارنده به اشاره‌اي مختصر كه او خود روايت مي‌كند، بسنده مي‌نمايد:«... يك رابطه‌اي بين بي‌‌طرفي و آرمان‌ها وجود دارد و معلوم است كه ما نمي‌خواهيم سر خواننده كلاه بگذاريم كه ما هيچ آرماني نداريم؛ ولي از طرفي هم ما نمي‌خواهيم نظر(و آرمان مورد علاقه) خودمان را به خواننده(مخاطب) تحميل كنيم؛ ما مي‌خواهيم خواننده خود(بي‌واسطه نظر خالق اثر) را بخواند؛ ما مي‌خواهيم خواننده(آثار) خود متن سازمان چريك‌ها را بخواند تا ببيند در شروع جنگ خيانت كرد يا نكرد؟ ما مي‌خواهيم در آثار منتشر شده، متن مربوط به سازمان مجاهدين خلق عينا خوانده شود و داوري نهايي به خواننده واگذار شود...» مرحوم هادي نخعي در يك برنامه مصاحبه و ميزگرد تلويزيوني كه از سوي صدا و سيما براي بررسي و تحليل آثار مذكور دعوت مي‌شود؛ ايشان ضمن مشروط كردن حضور خود در اين برنامه به پذيرفتن شرط پخش زنده از طرف مسوولان آن برنامه؛ در فرازهايي شجاعانه و بسيار با صلابت و كوبنده صدا و سيما را مخاطب قرار مي‌دهد و به آنها مي‌گويد: «... شما‌ها داستان را مي‌گوييد يا مي‌خواهيد داستان را بسراييد... اينكه ما داستان خوب بسراييم كه اصلا تاريخ مصرف دارد؛ ما چرايي و چگونه را پرداختيم و چگونه را بسيار محكم برداشتيم و اين به لطف انقلاب بوده... كافي است شما با پديده‌ها تبليغاتي برخورد نكنيد؛ سطح تحمل را بالا ببريد...» و در ادامه اشاره مي‌كند كه:«من الان كاري كه دستم هست، قطب‌زاده در آن يك آدم فعالي است... و چه است و چه است و مطمئنم الان كه فرماندهان سپاه ما را مي‌شناسند و مي‌دانند كه ما ضد انقلاب نيستيم، مي‌گذارند كه اينها بيرون بيايد و منتشر بشود ولي بعدا معلوم نيست چه بشود...» البته وي همواره نگران از اينكه نكند اين آثار در آينده دستخوش تحريف شود، بود؛ و مي‌گفت روزي كه كار را شروع كرديم صرفا به اين شرط مصونيت از تحريف و خودسانسوري شروع كرديم.

هادي نخعي با پايان يافتن جنگ ضمن متعهد دانستن خود به اتمام پروژه تدوين و نگارش مجموعه كتب روزشمار جنگ؛ اما تصميم مي‌گيرد، يونيفرم مقدس سپاه را از تن درآورد و به محيط‌هاي فرهنگي، پژوهشي و دانشگاهي بازگردد. در تاريخ 02/08/69 طي نامه‌اي خطاب به فرمانده سپاه آقاي محسن رضايي، از سوي وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي و به امضاي جناب آقاي سيدمحمد خاتمي؛ نظر به اينكه به خدمات ايشان در اين وزارتخانه نياز مبرم وجود دارد لذا درخواست انتقال وي رسما اعلام مي‌شود.

وي همزمان با بازگشت به خاستگاه خويش به عنوان معلم دانشگاه و پذيرش مسووليت گروه معارف دانشگاه پلي‌تكنيك نسبت به تدريس ريشه‌هاي انقلاب اسلامي و ايجاد پيوند عالمانه و منطقي بين حوزه و دانشگاه به نحو عالي‌ترين مرتبه كيفيت لازم، اين تشريك مساعي خود را به منصه ظهور مي‌رساند. هادي نخعي بعد از اتمام ماموريتش در دفاع مقدس، به عنوان محقق ارشد و نگارش و انتشار ده‌ها كتاب تحليلي- سياسي و تاريخي روزشمار سال‌هاي ابتدايي انقلاب و يك سال روايت دفاع مقدس؛ همزمان ادامه تحصيلات عاليه در رشته علوم سياسي را در دانشگاه تهران پي مي‌گيرد و حاصل پايان‌نامه دوره كارشناسي ارشد او كتاب ارزشمند «توافق و تزاحم منافع ملي و مصالح اسلامي» شده و با تلاش‌هاي پايان‌ناپذيري كه دارد؛ ضمن موفقيت در اتمام دكتراي خود در همان رشته علوم سياسي در دانشگاه تهران محصول پايان‌نامه دكتري ايشان كتاب ارزشمند و ماندگار او درباره «مرور توصيفي-تحليلي تحولات پنجاه سال جنبش دانشجويي ايران پيدايش، گسترش، افول از سال 1309 تا 1359» مي‌شود؛ كه با توجه به فيش‌برداري‌ها و نگارش‌هاي مستمر وي قطعا در صورت قيد حيات، باقيمانده دوره‌هاي بعدي اين كتاب نيز به زودي منتشر مي‌گرديد.

خلاصه اينكه مرحوم دكتر نخعي همواره دغدغه آينده را داشته و نسبت به قرائت‌هاي حاكميتي از دين و مصادره شدن مشي و انديشه حضرت امام و كمرنگ و ناپديد شدن آرمان‌هاي انقلاب و انديشه‌هاي امام نگران بود و از همين منظر هميشه وقت خود را چه در دانشگاه و چه در محافل ديگر صرف مباحثه با جوانان بر سر درستي و نادرستي برخي برداشت‌هاي ديني در نحوه حكمراني و تعريف صحيح از مفهوم علمي انقلاب مي‌كرد. او به ‌شدت نسبت به حاكم كردن هيجانات و احساسات آن هم با سوءاستفاده ابزاري از دين و به رسميت نشناختن اختلاف سلايق و تفاوت ديدگاه‌ها مثلا بين انجمن اسلامي با بسيج دانشجويي را؛ فلج‌كننده و موجب دور شدن نيروهاي انقلابي مي‌دانست.

در باورهاي او برخي مولفه‌هاي برخاسته از انقلاب، اختصاصي شرايط و دوران اوليه انقلابي است و با پايان پذيرفتن شرايط انقلابي ‌بايد مالك و معيارها صرفا براساس حاكميت قانون باشد و حتي شأن و جايگاه نهادهاي انقلابي پس از سپري شدن دوران اوليه انقلاب؛ يا منقضي مي‌شوند يا ‌بايد ذيل قانون حجيت و مشروعيت خود را بازيابي كنند. ايشان در جايي مي‌گويد: «... وقتي انقلاب صورت مي‌گيرد، نظام برخاسته از انقلاب يك نظام معمولي كه نيست؛ نظامي كه از راه اصلاحات، از راه انتخابات و از راه تحول طبيعي جوامع به وجود مي‌آيد، يك ويژگي‌هايي دارد و نظامي كه از راه انقلاب و پس از پيروزي انقلاب به وجود مي‌آيد، يك ويژگي‌هاي ديگر... معلوم است كه اين دو حالت با هم فرق دارند.» دكتر نخعي تئوريسيني بود كه به خوبي مي‌فهميد در «اين توقف قرن‌هاي طولاني در يك جامعه عقب مانده بسته غيرآزاد «صبر و تحمل خيلي فراتر از اينها مي‌طلبد تا راه‌هاي به سوي توسعه يك به يك گشوده گردند.

هادي نخعي‌ها با خلوص‌شان، پيكار و تالش‌هاي خستگي‌ناپذيرشان؛ با جهاد هم اكبر و هم اصغرشان، وارستگي و رهايي‌شان از قيد و بندهاي دنيوي به مثابه شهيدان زنده همچنان پس از دوران دفاع مقدس در ميان ما بودند و همان‌گونه كه در دفاع مقدس، يونيفرم سپاه به قامت‌شان برازنده و مقدس بود؛ همان‌گونه نيز در لباس دانشگاه و سياست هم دلچسب بودند.

نه پاي رفتن راهي نه زاد و راحله‌اي/

براي كوچ ازين وادي اضطراب كجاست؟

چه مي‌رويم به سر شادمانه در گنداب/

همه كلاغ صفت همت عقاب كجاست؟

(شعر از هادي نخعي)

والسلام

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون