ميگويند دانشگاه نبض جامعه است، پس براي سنجش سلامت جامعه كافي است شريان دانشگاه را لمس كنيد و به كندي يا تندي ضربانش گوش بسپاريد تا حساب كار جامعه دستتان بيايد و آرامش يا تلاطمش، يأسها و اميدها، خواستهها و دريافتهها و در يك كلام اوضاع و احوال جامعه را دريابيد. با اين تعبير شايد بتوان آنچه ديروز در سالن شهيد چمران دانشكده فني دانشگاه تهران رقم خورد را «نوار قلب» دانشگاه دانست و نمايانگر حال و اوضاع اين روزهاي جامعه ايراني. جامعهاي كه انگار حالا مدتي است، كمتحملتر از هميشه شده و صداي اعتراضهايش، نه فقط از ميكروفنهاي مجلس و تريبونهاي رسمي و لابهلاي سطور مطبوعات و رسانهها و نيز، نهتنها از زبان نخبگان و روشنفكران دانشگاهي و غيردانشگاهي، بلكه گاه از گلوي خسته كارگران و معلمان و اقشار ضعيفتر و گاه حتي از در و ديوارِ كوچه پسكوچههاي شهرها و شهرستانهايش به گوش ميرسد.
انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي روز گذشته به بهانه فرا رسيدن روز دانشجو مراسمي تدارك ديده و ميزبان محسن صفاييفراهاني و محمد نعيميپور دو فعال سياسي اصلاحطلب و البته حسامالدين آشنا مشاور فرهنگي رييسجمهوري بود. دانشجويان درنظر داشتند ابتدا پاي سخنراني صفاييفراهاني و نعيميپور بنشينند و سپس، رودرروي آشنا، برگزاركننده يك پرسش و پاسخ دانشجويي باشند. البته توالي برنامهها در اين مراسم دقيقا به همين نحو پيش نرفت. تا آنجا كه نشست پرسش و پاسخ آشنا در فرصتي بين دو سخنراني دو چهره اصلاحطلب قرار گرفت و از قضا، به چالشانگيزترين بخشهاي اين مراسم نيز تبديل شد. هرچند آنچه تا پيش از حضور آشنا مقابل دانشجويان مطالبهگر دانشگاه تهران نيز گذشت، آنچنان خالي از چالش و حاشيه نبود.
مراسم بچههاي مهندسي دانشگاه تهران البته همچون اغلب مراسم مشابهي كه در اين دانشگاه و ديگر دانشگاههاي سراسر كشور طي سالهاي گذشته برگزار شده، در قالب و به اصطلاح «كنداكتوري» تكراري و دور از خلاقيت طراحي شده بود. آنچنان كه شبيه به تمامي اين قبيل مراسم، ابتدا يك نماهنگ پخش شد كه البته باتوجه به زمان بيش از اندازه طولاني آن، همان بهتر كه از آن با عنوان «فيلم بلند سينمايي» ياد كنيم. فيلم بلندي كه با استفاده از تصاوير مستند، مروري نسبتا جزئينگر به آنچه در
4 دهه گذشته در عرصه سياست داخلي گذشته، داشت و جابهجا تصاوير و لحظاتي براي آنكه دانشجويان بتوانند به فراخور موضوع شعار بدهند و فرياد بكشند. جالب اينكه اينبار هم شبيه به بسياري از موارد مشابه، اين نماهنگ بيش از اندازه طولاني، بهدليل نقص فني نيمهكاره ماند تا مگر اين نواقص هميشگي بتواند مراسم را از الطاف اين لحظات پرشور رها كند! جالب اينكه همين كه آن لحظه تكراري بروز نقص فني فرا رسيد، چند نفر از دانشجويان پرشورتر از دستهاي پشت پرده كه ميخواهند صداي دانشجو و شعارهايش را در گلو خفه كنند، گفتند و عليه اين دستهاي ملعون «سانسورچي» شعار مردهباد سر دادند و جالبتر آنكه وقتي از يكي از دانشجويان برگزاركننده پرسيدم چه چيزي در اين بخش از نماهنگ از سوي مسوولان دانشگاه تحمل نشده، پاسخي نامفهوم از اين قرارداد كه «قرار بود اينجا شعار بدهيم!» تو گويي در ديگر لحظات اين نماهنگ كسي لام تا كام نگفته بود.
گفتيم دانشگاه نبض جامعه است. اتفاقي كه در برنامه دانشجويي يك تشكل اصلاحطلب نسبت به برنامههاي مشابه در سالهاي گذشته متفاوت بود، به بخشهايي از اين نماهنگ مربوط بود كه به تصاوير و سخنان حسن روحاني رييسجمهوري اختصاص داشت. آنجا كه برخلاف لحظات مشابه در نماهنگهاي برنامههاي مشابه در سالهاي گذشته كه موعد بيان شعارهاي حمايتآميز دانشجويان بود، اينبار دانشجويان ابراز گلايه كرده و شعار دادند: «تورم، گراني، پاسخ بده روحاني!» هر چند اين شعار اكثر حضار نبود و پس از چندبار تكرار اين شعار، گروهي ديگر نيز طبق روال سابق، شعار حمايت از دولت و پشتيباني از روحاني سردادند. به جز اين لحظات متفاوت كوتاه اما باقي دقايق كشدار نماهنگ بچههاي انجمن اسلامي دانشگاه تهران، به تصاويري از مهندس بازرگان و مهندس موسوي تا سيدمحمد خاتمي و مهدي كروبي اختصاص داشت.
هرچه بود بالاخره حدود ساعت 16، يعني نزديك به 2 ساعت پس از آغاز مراسم، بالاخره نخستين سخنران پشت تريبون رفت كه البته، اين سخنران نه صفاييفراهاني بود، نه نعيميپور و نه حتي آشنا. بلكه او كمال رضوي، يك دانشجوي مقطع دكتري رشته جامعهشناسي دانشگاه شهيد بهشتي بود كه توصيفي دقيق از حال و اوضاع اين روزهاي جامعه و دانشگاه، اين قلب تپنده جامعه ارايه كرد. در ادامه نوبت به صفاييفراهاني رسيد و سپس چنانچه گفتيم، با تغييري در كنداكتور برنامه، آشنا مقابل دانشجويان نشست و به سوالات و بيش از آن، اعتراضاتشان به دقت پاسخ گفت و درنهايت نيز نعيميپور سخنان واپسين را بيان كرد. همينجا بگوييم كه آشنا با تخطي از آنچه دانشجويان طراحي كرده بودند، پيش از پاسخگويي به پرسش دانشجويان، چند كلامي از روي متني از پيش تهيه شده، سخنراني كرد كه البته اين سخنان بيش از 10 دقيقه تحمل نشد. چنانكه وقتي كورنومتر تحمل دانشجويان از دقيقه دهم گذشت، صداي اعتراضات بلند شد و كلام آشنا، بريده و منفصل.
سرانجام نوبت به طرح پرسش از آشنا رسيد و او تا توانست به آنچه از سوالات دانشجويان درك ميشد، پاسخ گفت. هر چند گاهي دانشجويان بهجاي طرح پرسش، صرفا ابراز نظر ميكردند و نظراتشان نيز عمدتا گلايه و انتقاد بود از وضع معيشتي اين چند ماه و اوضاع نه چندان مساعد آزاديهاي سياسي و اجتماعي اين سالها. پس از آن هم نوبت به نعيميپور رسيد و آنگاه كه سخنان اين چهره اصلاحطلب نيز به پايان رسيد، مراسم روز دانشجوي انجمن اسلامي دانشگاه تهران و علوم پزشكي تهران نيز به انتهاي مسير رسيد و انتظار يكساله دانشجويان براي تكرار آنچه گذشت، آغاز شد. مراسمي كه با وجود آنچه با رنگ و بوي انتقادي گفتيم، مراسمي بود، آبرومند، آنچنان كه بايد سياسي و چنانچه از دانشجو و دانشگاه، اين نبض تپنده جامعه انتظار ميرود، پرشور و چالشانگيز.
اختيارات رييسجمهور فقط ۲۵ درصد است
صفاييفراهاني در ابتداي صحبتهايش با بيان خاطرهاي از زمان تاسيس مپنا در دوران مديريتش در وزارت صنعت گفت: آن زمان روزي نبود كه شبنامه ندهند و نگويند من امريكايي هستم و ميخواهم با لباسي ديگر كار امريكاييها را ادامه دهم، اما حالا مپنا شرايطش و توانايياش مشخص است.
او گفت: چرا بعد از برجام نتوانستيم با دنيا كار كنيم؟ چند بانك بزرگ به علت تحريمهاي قبلي امريكا نميخواستند با ما كار كنند؛ اما بقيه بانكها كه مشكلي نداشتند؛ سيستم ما نميتوانست با آنها كار كند، ناتوان بوديم و ميخواهيم اين ناتواني را پنهان كنيم.
او ادامه داد: وقتي در ابعاد سياسي اجازه تحزب نميدهيد و در فعاليت دانشجويي مانع ايجاد ميكنيد چه طور توقع داريد كه با اين روش در بخشهاي مختلف رشد ايجاد شود؟ ابراز داشت: زماني ديدم عدهاي با پلاكاردهاي يكسان جلوي بانك مركزي پياده شدند و مشغول به شعار دادن شدند.
صفاييفراهاني با بيان اينكه همه ساخت و سازها در شرايط كنوني خوابيده است اما چگونه ۳۰ هزار ميليارد را بردند؟ بيان كرد: يك آدمي از سبزوار بدون تحصيلات عالي موسسه ثامن را ميزند و آن همه پول را ميبرد ولي بعدا از جيب مردم و از سوي خزانه، پول مردم را ميدهند.
او با بيان اينكه قانون اساسي براي تحقق جمهوريت به معناي واقعي مشكل اساسي دارد، يادآور شد: اختيارات رييسجمهور فقط ۲۵ درصد است. البته دولت خاتمي و روحاني با هم تفاوتهايي هم دارند. تفاوت دولت روحاني با دولت خاتمي اين است كه بحرانهاي دولت خاتمي سياسي بود مثل كوي دانشگاه اما الان با FATF مشكل دارند. سران قوا ميگويند با لايحه پولشويي موافقيم و رهبري هم ميگويد خودتان تصميم بگيريد اما چه چيزي موجب شده تا اين لايحه گير بيفتد؟
صفاييفراهاني ادامه داد: در دهه ۴۰ كه شاه هم قدرت نداشت، رشد اقتصادي ايران بالاي ۱۱ درصد است، ماكسيمم تورممان ۴ درصد بود. چرا رشد اقتصادي ما بالا بود؟ چون يك كابينه منسجم اقتصادي و كارشناسي حضور داشت.
صفاييفراهاني همچنين به عملكرد مجلس ششم اشاره كرد و گفت: ما در مجلس ششم تلاش كرديم اصل ۴۲ قانون اساسي تصويب شود اما آنقدر تصويب اين موضوع را كش دادند تا دولت خاتمي به پايان برسد. شركتهاي خصوصي از سال ۸۴ واگذار شدند اما اين شركتها به چه كساني واگذار شد؟ اين مسائل موجب بياعتباري در جامعه شده و امكان استفاده از شرايط كشور به حداقل رسيده است.
تا برداشته شدن حصر تنها يك پوسته باقي مانده است
حسامالدين آشنا، مشاور فرهنگي رييسجمهور نيز از سخنرانان مراسم دانشگاه تهران بود او ابتدا درباره قانون منع بهكارگيري بازنشستگان گفت: قانون خوبي است هر چند عدهاي تلاش كردند تقاضاهايي داشته باشند ولي مجلس مقاومت كرد و با تلاش نمايندگان، قانون شفافتر ميشود.
او در پاسخ به اين سوال كه اگر نسل ما بخواهد تجديدنظري اساسي در انتخاب نسل پيشين داشته باشد، چه بايد بكند؟ اظهار داشت: آخرين اصل قانون اساسي به بازنگري قانون اساسي اختصاص دارد. در قانون اوليه چنين اصلي وجود نداشت ولي در سال ۶۸ اين اصل به قانون اضافه شده است.
مشاور رييسجمهور ادامه داد: اگر اين مقدار مدنظر باشد، شدني است ولي اگر فراتر از شرايط قانوني تغييراتي مدنظر باشد، به مواجهههاي سختتري نياز دارند.
آشنا درباره دولت پنهان و نقش آن در رفع حصر تصريح كرد: همه ما دلمان ميخواهد رييسجمهور بتواند مشكلات را حل كند. از نظر من تا برداشته شدن حصر تنها يك پوسته باقي مانده است. آنچه بايد از سوي رييس شوراي عالي امنيت ملي اتفاق بيفتد، اتفاق افتاده و آنچه باقي مانده تنها يك پوسته است كه با پرداخت هزينه از سوي امثال شما و ديگران كه اميد است كه آن هم برداشته شود.
او در پاسخ به سوالي مبني بر ايكه چه زماني قصه شما تمام ميشود؟ خاطرنشان كرد: تا وقتي كه انتخابات برگزار شود.