• 1404 يکشنبه 11 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4244 -
  • 1397 شنبه 10 آذر

از زبان يك بانوي معلول جسمي كه در 24 سالگي قطع نخاع شد

10 موردي كه مي‌توان از افراد معلول ياد گرفت

نويسنده: تيفيني كارلسون ترجمه: رضا حيدرزاده

بدون توجه به نوع شخصيت افراد معلول، درس‌هايي براي يادگيري از آنها وجود دارد. ما معلولين افراد تاثيرگذاري هستيم زيرا سختي‌هاي ما در زندگي به آساني قابل چشم‌پوشي نيست. ما هر روز با عزم و استحكام با مشكلاتي دست و پنجه نرم مي‌كنيم. حال براي بسياري از مردم جاي تعجب دارد كه آيا معلولين مي‌توانند از عهده رويارويي با اين مشكلات برآيند يا خير. افراد داراي معلوليت در طول زندگي خود درس‌هاي بسيار زيادي مي‌آموزند؛ درس‌هاي زندگي كه مردم با اندام عادي و توانمند ذهني و جسمي به ندرت تجربه مي‌كنند. «معلوليت دشوار» است اما اين غني‌ترين كلاس درسي است كه انسان مي‌تواند، تجربه كند. در حالي كه اين يادگيري از طريق تجربه مستقيم عميق‌تر مي‌شود، برخي برداشت‌هاي عقلاني هم وجود دارد كه در رهگذر عبور از اين تجربه حاصل مي‌شود.

1- شادي حقيقي در جسم «ناسالم» واقعا امكان‌پذير است

اكثر مردم مي‌گويند كه ترجيح مي‌دهند، بميرند تا آنكه با ناتواني زندگي كنند، اين استدلال مرا به خنده مي‌اندازد. علت اين است كه بيشتر مردم با اندام‌هاي سالم و توانا نمي‌توانند شادي را در وضعيتي كه بخشي از بدن آنها به صورت دايم ناقص شده در ذهن خود تصور كنند. اما واقعيت اين است كه مغز انسان به‌ خوبي قادر است كه خود را با وضعيت بدن در حالت معلوليت وفق دهد. پس راهش را باز بگذاريد تا اينگونه شود.

به عنوان يك معلول تصور مي‌كردم هرگز دوباره شادي به سراغم نخواهد آمد. اما چند سال پس از فلج بودن، فهميدم كه شادي به راحتي از طريق زنده ماندن و از طريق خانواده و جمع دوستان به دست مي‌آيد. البته هنوز آرزو مي‌كنم كه دوباره بتوانم راه بروم اما شادي واقعي در درون من سكونت پيدا كرده است.

2- صبر و شكيبايي مي‌تواند ما را از اكثر مراحل سخت عبور دهد

زماني كه كودك بوديم، بارها درباره اهميت صبر براي ما مي‌گفتند و زماني هم كه به بزرگسالي رسيديم، دريافتيم كه چقدر اين مطلب درست بوده و حقيقت داشته است. اما زماني كه معلوليت به سراغمان مي‌آيد، لازم است سطح كامل و جديدتري از حوصله و شكيبايي را از خود بروز دهيم. اكثر اوقات ناچاريم كه صبر بيشتري داشته باشيم تا در همه زمان‌ها و موقعيت‌ها به استادي در هدايت امور برسيم.

بايد بگويم كه صبر و شكيبايي حتي به من كمك كرد تا با به‌كارگيري عواطف و احساساتم بر ناتوانايي‌هاي جسمي‌ام در برخي از موارد خاص پيروز شوم.

3- حوادث و تصادفات محتمل است و رخ خواهد داد

هنگامي كه مي‌شنويم فردي در اثر تصادف دچار معلوليت شده، اغلب مي‌انديشيم كه اين حادثه قرار نيست براي ما اتفاق بيفتد و بيشتر اوقات مثل ديدن يك نمايش تلويزيوني يا فيلم به تماشاي آن مي‌نشينيم. يعني به مخيله خود اجازه نمي‌دهيم كه بپذيرد چه بسا چنين حوادثي مي‌تواند جزئي از واقعيت زندگي ما شود. اما حقيقت سرد و سنگدل اين است حوادثي كه باعث معلوليت مي‌شود هر روز در كمين ماست. اين اتفاق براي من، شما يا فردي كه از نزديك مي‌شناسيد، افتاده يا احتمالا رخ خواهد داد. احتمال بروز اين وضعيت در كليه مراحل زندگي وجود دارد ولي زماني كه معلول باشيد، اندكي بيشتر از بقيه درك مي‌كنيد و نسبت به آن هوشياري و آگاهي داريد.

4- معلوليت مي‌تواند براي هر كسي رخ دهد

چه بسا در خانواده شما هيچ‌گونه سابقه مشكل ژنتيكي يا معلوليت مادرزادي نبوده اما به شما گفته مي‌شود، اولين فرزند شما فلج مغزي دارد. اين واقعيتي تكان‌دهنده است كه يك دفعه خود را در اردوگاه معلولين ببينيد، خواه خود دچار معلوليت باشيم و خواه يكي از اعضاي خانواده، عقل و خرد ما را راهنمايي مي‌كند كه هرگز فراموش نكنيم كه همه ما موجوداتي با اندام‌هاي ناقص و فناپذير هستيم.

5- به دليل چيزهاي كوچك به خودتان

آزار ندهيد

معلوليت مي‌تواند استرس‌زا باشد. مواردي نظير صندلي چرخدار خراب، كاهش پرداخت‌هاي بيمه درماني، سر كار نيامدن پرستار هميشه رخ مي‌دهد. ابتدا بايد بياموزيم كه اجازه ندهيم، سطح استرس ما زياد شود. اگر در جواني قادر به اين كار شديم كه هيچ و گرنه بعد از 40 سالگي ديگر قادر به كنترل آن نخواهيم شد. ما هميشه با موضوعات ديوانه‌كننده روبه‌رو مي‌شويم بنابراين ياد بگيريم، اولويت را به چيزي بدهيم كه اعصاب خردي ما واقعا ارزشش را داشته باشد. به همين دليل است كه بسياري از معلولين رياضت كشيدن را تا حدي مي‌آموزند. در مقابل مردم عادي كه حرص چيزهاي ساده و كوچك را مي‌خورند، معلولان تحمل بيشتري از خود نشان مي‌دهند. «بليت اين فيلم تمام شد؟» «تا نوبت ما توي صف رستوران بشود دو ساعت طول مي‌كشد» معلول با خود مي‌انديشد كه بابا اينها كه مهم نيست. مي‌توانست بدتر از اين هم باشد!

6- متفاوت بودن يك فرصت است

اكثر مردم دوست ندارند، متفاوت باشند يا به چشم بيايند. شما در اطرافتان مردمان متفاوت و خاصي با روحيه گرم ساحل‌نشينان را داريد. به طور كلي اكثر مردم تمايل ندارند كه مورد توجه سايرين قرار گيرند. با اين وجود وضعيت به آن بدي كه فكر مي‌كنيد، نيست. شما به عنوان فردي متفاوت لحظات جالبي را در زندگي تجربه خواهيد كرد. قرار است كه با مردمي شگفت‌انگيز ملاقات كنيد و در برنامه‌ها و فرصت‌هاي خاص درگير شويد. اگر دانه شني در بيابان باشيد، كسي شما را نخواهد ديد.

7- نبايد همرنگي با جماعت را اصل قرار داد

هنگامي كه معلوليت پيدا كرديد، كارت رايگاني را به دست مي‌آورده‌ايد كه به همه كارت‌خوان‌ها مي‌خورد. يعني مي‌توانيد بدون تكلف به همه جماعت‌ها وارد شويد. جفت و جور شدن و همرنگي كامل با يك گروه اجتماعي واقعا براي همه غيرممكن است. معلوليت شما را از وسواس همرنگي و جور درآمدن با آنها مي‌رهاند و آزادترين احساس را به شما مي‌بخشد. براي معلول لازم نيست حتما با جماعتي جور شود يا با تعلق به آنها احساس خوبي داشته باشد. معلول مي‌داند كه به خودش تعلق دارد و اين حسي شگفت‌انگيز است.

8- شما نمي‌توانيد شخصي را با نگاهش

قضاوت كنيد

هميشه اين را مي‌شنويم كه نمي‌توان خوبي و بدي يك كتاب را از روي جلد زيبايش فضاوت كرد. از استفان هاوكينگ، مردي روي صندلي چرخدار كه قادر به تكلم نبود و يكي از هوشمندترين مردم در كره زمين محسوب مي‌شد، گرفته تا فرانچسكو كلارك كه فلج چهار دست و پاست و مديرعامل يك شركت بزرگ لوازم بهداشتي است، هيچ‌وقت فكر نكرده‌اند كه معلوليت و ناتواني مساوي با بي‌خاصيتي يا فقدان موفقيت در زندگي است. هرگز نخواهيد دانست كه فرد معلول چه توانمندي‌هايي مي‌تواند از خود نشان دهد.

9- زندگي كوتاه است...

متاسفانه معلوليت مي‌تواند بر طول عمر تأثير بگذارد. احتمالا بسياري از ما به سن 95 سالگي نخواهيم رسيد. به همين علت است كه بيشتر مردمان معلول، اين راز زندگي را پيدا كرده‌اند آن طور امروز را سپري كنند كه انگار آخرين روز زندگي آنهاست. ما همه سعي مي‌كنيم اين كار را به شيوه خود انجام دهيم اما بسياري از ما شكست مي‌خوريم. با اين حال معلولين آن را هنرمندانه انجام مي‌دهند. آنها از تابش اشعه‌هاي خورشيد تا نوشيدن يك فنجان قهوه داغ لذت مي‌برند. معلولين مي‌دانند كه چگونه جريان زندگي مي‌تواند سخت شود بنابراين وقتي نعمت‌هاي خداوند در پيش رو قرار مي‌گيرد، آنها را به آغوش مي‌كشند.

10- ضعف هميشه منفي نيست

يك ضرب‌المثل آفريقايي هست كه مي‌گويد: تربيت كودك به اندازه ساخت يك روستا كار مي‌برد. يعني مدت‌ها طول مي‌كشد كه كودك از مردم ياد بگيرد، رشد كند و بزرگ شود. نكته باريك‌تر از مو در اين ضرب‌المثل نهفته است اينكه ضعف يا ناتواني الزاما يك امر منفي نيست. هنگامي كه با ناتواني زندگي مي‌كنيد، ياد مي‌گيريد كه مشكلي در گرفتن كمك، نداشته باشيد و احساس خوبي كنيد. در طول زمان بسياري از ما متوجه مي‌شويم كه در مسير زندگي به كمك نياز داريم خواه از سوي يك قهرمان ملي، خواه از سوي رييس‌جمهور كشور. اين نياز براي جامعه معلولين اجتناب‌ناپذير است و بخشي از تجربه انساني ماست.

خودتان را زياد به حاشيه‌ها مشغول نكنيد. اگر معلول شديد، قرعه سختي به شما اصابت كرده و صاحب يك بليت دشوار در مسير زندگي شده‌ايد. اگر درس‌هاي زندگي را آموخته باشيد بدون شك اين سفر به شما تجربه‌اي نزديك به مسافرت در بخش VIP را خواهد داد. همين كه جامعه دارد، ياد مي‌گيرد كه براي معلولين پاركينگ ويژه و رايگان در نظر بگيرد، خودش يك جرقه خوب براي شروع است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون