مرسدس بنز با موتور پيكان
مهلا وفايي كيان
روز اول از مرحله يك هشتم نهايي مزين به خداحافظي اسطورههاي حال حاضر دنياي فوتبال شد. شايد اين آخرين فرصت اين دو ستاره براي حماسه آفريني در جام جهاني بود. هردو سوداي تحكيم تاج و تخت در سر داشتند، اما كاواني و امباپه در كمتر از 90 دقيقه كرسي قدرت هر دو را واژگون كردند. در اينكه هر ستارهاي دوران فراز و فرودي را تجربه ميكند، شكي نيست. اما رونالدو و مسي حتي كمترين انتظارات هموطنان و طرفداران پروپاقرصشان را محقق نكردند. اگر تيم ملي پرتغال را منهاي رونالدو در نظر بگيريم، احتمالا نمايي از يك تيم سرحال با شكل و شمايل قهرمان به چشم نميخورد، با يك بررسي اجمالي بر سير صعود پرتغال به جام جهاني متوجه خواهيد شد كه، تيم ملي پرتغال بدون رونالدو، يعني هيچ. اين دست تنها بودن ستاره پرتغالي در تركيب تيمش شايد كمي از حجم انتقادات و سرزنشها نسبت به او را كاهش دهد. اما اگر نگاهي به تيم ملي آرژانتين بيندازيم حتي بدون وجود مسي با تيم دست و پا بستهاي روبهرو نيستيم. خط حمله آرژانتين را ديبالا و هيگوآين تصور كنيد؛ نتيجه قهرماني بيچون و چراي يونتوس در سريآ به دست ميآيد. اگر سرخيو آگوئرو را در زمين قرار دهيد مهاجمي داريم كه بهترين گلزن منچسترسيتي، يعني قهرمان مقتدر ليگ برتر جزيره است. صرفنظر از ماسكرانو، ديماريا و كابايرو سنگربان چلسي، ميتوان بازهم مثالهايي از دست پر و پيمانِ سرمربي آرژانتين براي هنرنمايي در زمين ذكر كرد. اما به جز دو يا سه بازيكن، بقيه شانس حضور 90 دقيقهاي در زمين را نيافتند. قطعا مقصر بازي آشفته و شلم شورباي آرژانتينيها سن پائولي، سرمربي بود، اما اگر شايعهها در خصوص هدايتهاي نامحسوس ليونل مسي بر ذهن و تخصص سن پائولي را درست بدانيم، احتمالا موج انتقاد، سرزنش و تحقير، بيشتر از رونالدو بايد متوجه ستاره آرژانتيني باشد. زماني كه آرژانتين ۴ گل از فرانسه خورده بود و كارگردان تلويزيوني ما را به نيمكت آرژانتين مهمان ميكرد نگاه آغشته به حسرت و سرشار از خشم هيگوآين، قبل از هرچيز ناداني و بيكفايتي سرمربياي را نشان ميداد كه احتمالا براي هدايت تيم بزرگي مثل آرژانتين بهجاي تكيه به توان فني خود، تمام هوش و حواسش را دست بازيكنش داده است. مسي بازيكن بزرگي است، اما هر بازيكن خوبي لزوما دانش لازم براي هدايت يك تيم، آن هم در سطح رقابتهاي جامجهاني را ندارد. سپردن سكان هدايت تيم آرژانتين به دست سن پائولي، مصداق بارز نصب موتور پيكان جوانان سال ۴۷، بر بدنه آخرين كلاس از مرسدس بنز بود. به هرترتيب در همين ابتداي كار، دو مهاجم آماده پاريسن ژرمن، نسخه نايب قهرمان جهان و قهرمان اروپا را پيچيدند. احتمال دارد كه با همين حذف تلخ و تقريبا زود هنگام، تاريخ انقضاي بازيهاي ملي كريس و مسي فرا برسد. جهان فوتبال هميشه تشنه خلق اسطورههاي تازه و بتهاي جديدي براي پرستش بوده. و حالا كه پادشاهي هردو شكست تلخي را تجربه كرده، وقت آن رسيده تا فوتبال افسانههاي تازهاي برايمان خلق كند. كسي چه ميداند، شايد شاعر، اعجوبه يا اسطوره بعدي فوتبال از دل همين شكست متولد شود.