كپي برابر اصل
وحيد جعفري| تب جامجهاني داغ شده و در هفته دوم داغتر هم خواهد شد. مردم دنيا تشنه ديدن ستارههاي مستطيل سبز در جمع خود و از نزديك هستند. آرژانتينيها در حال خوشحالي هستند كه به يكباره مسي به حلقه هموطنانش اضافه ميشود. او را روي دست گرفته و بالا و پايين مياندازند. همينطور كه مسي را بالا مياندازند متوجه ميشوند كه آن مرد مسي نيست، بلكه بدل اوست. بين زمين و هوا رهايش ميكنند و هر كس راه خودش را ميگيرد و ميرود و رضا پرستش با مخ به زمين ميخورد! اما نه، اينكار را نميكنند، بدل مسي هنوز روي دستان هواداران است، چرا كه فوتبال يعني شادي، يعني در كنار هم خوشحال بودن. اگر مسي در دسترس و در ميان مردم نيست در عوض رضا پرستش در دسترس است و ميتواند نبود مسي را براي طرفدارانش كه گرد هم آمده تا شاد باشند و خوشحالي كنند، جبران كند. رضا پرستش نانِ شبيه مسي بودن را ميخورد، واقعا اگر او به ابرستاره فوتبال دنيا شباهت نداشت، حالا كجا بود و چه كار ميكرد؟ چه كسي ميداند. بعد از خداحافظي مسي از دنياي فوتبال تكليف رضا پرستش چه ميشود؟ او حالا كلي طرفدار دارد، نزديك به 400 هزار نفر در اينستاگرام او را دنبال ميكنند و كلي پول بابت شبيه مسي بودن به جيب ميزند. آدم معروفي شده، مدير برنامه دارد و همه ميخواهند با او عكس يادگاري بيندازند. شايد تنها كسي كه او را تحويل نگرفت خود مسي بود كه حتي به خود زحمت نداد تا از ماشينش پياده شود و با بدل خود ديداري كوتاه داشته باشد. او آنقدر شبيه مسي است كه يك بار يوفا و يك بار كاسياس به اشتباه عكس پرستش را به جاي مسي در اينستاگرام خود منتشر كردند. نكته جالب در مورد مسي و پرستش شايد انتظاري باشد كه مردم از مسي دارند و از بدلش نه. مسي خود اين روزها بابت خراب كردن پنالتي مقابل ايسلند ناراحت و افسرده است اما بازار رضا در كف خيابانهاي مسكو داغ است؛ چرا كه كسي انتظار گل زدن، بردن، رقابت با رونالدو و قهرمان كردن آرژانتين را از او ندارد. او تنها يك رسالت بر دوش خود احساس ميكند: شاد كردن مردم؛ كاري كه به هيچوجه آسان نيست. پس پرستش بودن هم آنقدرها آسان نيست.