• 1404 شنبه 24 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3579 -
  • 1395 چهارشنبه 30 تير

اظهارات متناقض دو شاهد حادثه، ماجرا را پيچيده‌تر كرد

راز «قتل خواهرزاده» در ابهام

 

رسيدگي به پرونده «قتل پسري 24 ساله در يك نزاع خانوادگي» با اظهارات متناقض دو شاهد حادثه وارد مرحله تازه‌اي شد. تنها متهم پرونده، دايي مقتول است كه اولياي دم بر قاتل بودن او اصرار دارند اما خود او مدعي است كه قتلي مرتكب نشده و در پرتاب سنگ به سمت مقتول كه باعث مرگ او شده، نقشي نداشته است.
پنج شهريور 93 وقوع يك فقره درگيري خانوادگي در رودهن به پليس اطلاع داده شد. با حضور ماموران در محل مشخص شد ده‌ها عضو يك فاميل به خاطر بخشي از ارثيه مادري به سمت هم سنگ پراني كرده‌اند كه منجر به كشته شدن پسري 24 ساله شده است.
 ماموران پس از آرام كردن شرايط، دايي مقتول را به عنوان متهم اصلي دستگير و مورد بازجويي قرار دادند اما او خود را بي‌گناه دانست و گفت: «مادرم قبل از فوتش از من خواسته بود وسايلش را وقف كنم. روز حادثه براي انجام اين كار به خانه خواهرم رفتم اما او مانع شد و گفت فرش‌ها را نمي‌دهد. با هم درگير شديم اما اتفاقي نيفتاد و من به خانه برگشتم. چند ساعت بعد خواهرم با چند نفر ديگر به سمت خانه‌ام آمد و با سنگ پراني، شيشه‌هاي منزلم را شكست. بيرون رفتم و با آنها درگير شدم اما خواهرزاده‌ام با سنگي كه من پرتاب كردم، كشته نشده است.»
با وجود انكار قتل از سوي متهم، كيفرخواست پرونده با موضوع «قتل عمد» صادر و براي صدور حكم در اختيار شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي مقدم زهرا قرار گرفت. در نخستين جلسه رسيدگي به پرونده، اولياي دم تقاضاي قصاص كردند اما متهم بار ديگر بر بي‌گناهي خود اصرار كرد تا كار به احضار سه شاهد بكشد. با اين وجود هر سه شاهد تاكيد كردند كه هرچند در روز قتل شاهد سنگ‌پراني طرفين درگيري بودند اما هيچ كدام از آنها نديده‌اند كه متهم، سنگي به سر مقتول زده باشد. در اين شرايط، رسيدگي به پرونده به جلسه دوم و اجراي مراسم قسامه (شهادت ٥٠ نفر از بستگان نسبي مقتول مبني بر وقوع جرم از سوي متهم) كشيد اما اولياي دم تنها موفق به آوردن 16 نفر از بستگان خود به دادگاه شدند تا قضات براساس قانون، راي به صدور قرار وثيقه براي متهم بدهند و فرصتي سه ماهه در اختيار شاكيان قرار دهند تا 50 نفر شاهد را آماده كنند.
سرانجام صبح ديروز و در حالي كه قرار بود سومين جلسه رسيدگي به پرونده با حضور 50 نفر از بستگان اولياي دم برگزار شود، وكيل آنها مدعي شد كه خانواده مقتول موفق شده‌اند دو پسر جوان كه شاهد صحنه قتل بوده‌اند را پس از دو سال پيدا كرده و براي شهادت دادن به دادگاه بياورند. اين ادعاي اولياي دم باعث شد تا دستور كار جلسه دادگاه از اجراي قسامه، به ثبت گفته‌هاي شاهدان تغيير كند.
با آغاز جلسه دادگاه، شاهد اول (بهروز) كه پسري 21 ساله بود درباره روز حادثه گفت: «شهريور 93 با چهار نفر از دوستانم براي تفريح به آبعلي رفتيم. وقتي به رودخانه رسيديم، من و يكي از دوستانم (سامان) سوار ماشين شديم تا براي خريد به سوپرماركت برويم، مقداري كه حركت كرديم، ديديم جلو شلوغ است و تعداد زيادي از مردم در حال دعوا كردن و سنگ‌پراني به سمت هم هستند. پياده شديم تا تماشا كنيم. در بين درگيري، پسري جوان (مقتول) روي مردي ديگر افتاده بود و داشت او را كتك مي‌زد كه ناگهان متهم يك سنگ، اندازه آجر برداشت و با آن به كمر او زد. در ادامه هم سنگ كوچك‌تري برداشت و به سر مقتول زد. او روي زمين افتاد. دو دقيقه بعد مادرش به سمتش رفت و سرش را روي پايش گذاشت. جيغ و فرياد مي‌زد. يك مرد ديگر هم سر رسيد و متهم را از پشت گرفت و با خود برد. صورت مقتول جوان بود و ته ريش داشت. » مردي كه متهم را از صحنه درگيري دور كرده بود پيش از اين در بازجويي‌ها گفته بود كه «هيچ سنگي در دست متهم نديده كه او با آن به سر مقتول زده باشد. » در حالي كه گفته‌هاي شاهد، در نقطه مقابل اين حرف قرار داشت.
همزمان اظهارات شاهد حادثه در حالي بود كه در دو سال گذشته، كسي از وجود او خبر نداشت.
قاضي اسلامي (مستشار دادگاه) با اشاره به اين موضوع از متهم پرسيد: «چطور شد پس از دو سال براي شهادت دادن به دادگاه آمديد؟» و متهم گفت: «آن روز وقتي همراه سامان، دعوا را ديديدم سوار ماشين شديم و به شهرمان برگشتيم. عيد فطر امسال، دوباره سوار موتور سامان شديم و با هم به محل حادثه رفتيم تا در رودخانه‌اش تفريح كنيم اما وقتي به سوپرماركت رفتيم، برگه ترحيم مقتول را ديديم و آنجا از ما خواستند كه براي شهادت دادن به دادگاه بياييم.»
پس از شاهد اول، نوبت به سامان 21 ساله رسيد اما برخي از اظهارات او درباره روز حادثه با گفته‌هاي بهروز تفاوت داشت. او گفت: «وقتي ديديم دعوا شده، كنار تير چراغ برق ايستاديم و ماجرا را تماشا كرديم. مقتول روي مردي افتاده و داشت او را كتك مي‌زد. من قاتل را ديدم كه اول با يك سنگ بزرگ به كمر و در ادامه با سنگي كوچك‌تر به پشت سر مقتول زد. بعد صداي جيغ زني را شنيدم. او در پنج متري مقتول ايستاد و جلو نرفت.» قاضي اسلامي با اشاره به گفته بهروز مبني بر «نشستن مادر مقتول بر بالين پسرش پس از حادثه» درباره مشخصات مقتول از سامان پرسيد كه او گفت: «چيز زيادي يادم نيست اما مي‌دانم كه ريش نداشت، لباسش هم خوني بود.»
در ادامه جلسه، وكيل متهم با ايراد ترديد به صداقت شاهدان، از قضات خواست تا پنج نفر از شركت‌كنندگان در نزاع را به جلسه بياورند تا ببينند آيا شاهدان مي‌توانند آنها را هم به خاطر بياورند يا خير. با دستور قاضي مقدم زهرا، رييس دادگاه، اين كار انجام شد اما دو شاهد نتوانستند فردي كه در حال كتك خوردن از مقتول بود را شناسايي كنند. آنها يكي از پنج مرد حاضر را به عنوان يكي از طرفين درگيري معرفي كردند در حالي كه وكلاي متهم مدعي شد، چهار نفر از آنها در نزاع حضور داشتند. موضوعي كه باعث شد، وكلاي متهم بار ديگر بر عدم صداقت شاهدان تاكيد كنند كه اين موضوع، اعتراض شديد اولياي دم را به دنبال داشت.
با ثبت اظهارات شاهدان حادثه، قضات براي دقايقي تنفس اعلام كردند تا به شور بپردازند اما در اين لحظه، طرفين پرونده با هم درگير شدند كه كار به دخالت انتظامات دادگاه كشيد. ماموران تعداد زيادي (نزديك به 50 نفر) از بستگان اولياي دم كه براي مراسم قسامه در راهروهاي دادگاه حضور داشتند را به بيرون از ساختمان هدايت كردند اما آنها بار ديگر با هم درگير شدند كه با ورود ماموران خاتمه يافت.
سرانجام پس از دو ساعت رسيدگي، رييس دادگاه، پايان جلسه را اعلام كرد. قرار است وكلاي متهمان با توجه به اظهارات دو شاهد حادثه، لايحه خود را در رد يا تاييد گفته‌هاي آنها، به دادگاه ارايه دهند؛ انتظار مي‌رود راز قتل پسر 24 ساله در جلسات آينده برملا شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون