جناب آقاي دكتر يزدي! با خودتان صادق باشيد، تاريخ كه جاي خود دارد!
محمد دروديان٭
مقدمه: طرح پرسش درباره جنگ به ويژه پيرامون امكان جلوگيري از وقوع جنگ يا علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، نخستينبار در بيانيهها و مواضع نهضت آزادي، در سالهاي جنگ طرح شد. ضرورت بررسي و پاسخگويي به اين پرسشها، موجب گفتوگوي اينجانب با برخي از اعضاي نهضت آزادي از جمله دكتر ابراهيم يزدي در سال 1378 شد. بخشي از گفتوگوي اينجانب با دكتر يزدي، در مجموعه پنج جلدي «نقد و بررسي پرسشهاي جنگ» با عناوين: پرسشها، اجتناب ناپذيري جنگ، علل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، روند پايان جنگ و گزينههاي راهبردي، به چاپ رسيد. اظهارات اخير امير علي شمخاني در برنامه «سطرهاي ناخوانده» از شبكه يك سيما به مناسبت هفته دفاع مقدس، مبني بر فرستادن فردي نزد آقاي ابراهيم يزدي براي بررسي پرسشهاي نهضت آزادي درباره جنگ، موجب واكنش آقاي يزدي به اين سخنان، در گفتوگو با سرگه بارسقيان در سايت تاريخ ايراني در تاريخهاي 6، 7 و 8 مهرماه 93 شد. در اين يادداشت سعي كردم ضمن توضيح درباره گفتوگوي خويش با آقاي ابراهيم يزدي، پرسشهايي را نيز طرح كنم كه در ادامه از نظر خواهد گذشت.
پاسخ به آقاي ابراهيم يزدي
از سخنان اخير شما در گفتوگو با سايت «تاريخ ايراني» و انتساب برخي اظهارات به اينجانب، حقيقتا شگفت زده شدم. متاسفانه با آنكه شما ميتوانيد «رد پاي محكم و مستدلي» را براي روشن شدن برخي حقايق تاريخي، از خود بر جاي بگذاريد، اما مشخص نيست وارونه كردن حقايق تاريخي، چه نتيجهيي براي شما دارد و چرا اينگونه سخن ميگوييد؟
1- درباره ادعاي مارك گازيوروسكي درباره ملاقات مامور سيا در ايران با جنابعالي ميگوييد: « اخيرا ترجمه مقالهيي از مارك گازيوروسكي، پژوهشگر امريكايي درباره سفر جورج كيو، مامور سيا به تهران منتشر شد كه مدعي بود كيو اطلاعاتي درباره آمادگي عراق براي جنگ با ايران به هيات ايراني (بازرگان، اميرانتظام و يزدي) داده است كه آنها پس از استعفاي دولت موقت اين اطلاعات را در اختيار جانشينان خود نگذاشتند.
ادامه از صفحه اول|من در پاسخ به آن مقاله نوشتم كه اطلاعات ما از آمادگي عراق براي حمله نظامي بيشتر از آنچه بود كه كيو داد، چون از كانالهاي مختلف اطلاعات به ما ميرسيد. » درباره كانال دستيابي به اطلاعات ميگوييد: «آقاي حميد آهنگران، مسوول صدا و سيماي خوزستان شد. او از رفت و آمدهاي نظامي در مرز ايران و عراق با هليكوپتر صدا و سيما فيلم گرفته بود. فيلمهايش موجود است. خودش هم اهل دزفول است و حتي رشته ارتباطات را با تشويق من انتخاب كرد. آهنگران مرتب به وزارت امور خارجه ميآمد و جزييات همه تحركات عراقيها را در اهواز و خرمشهر به من گزارش ميداد. » شما در اين گفتوگو مدعي هستيد پيش از ملاقات با كيو، اقدامات ياد شده از سوي آقاي آهنگران انجام شده و اين ملاقات نقشي در اطلاعات جديد شما درباره اقدامات عراق در مرز نداشته است. حال آنكه شما در ملاقات با اينجانب و پس از آنكه مطلع شديد از خبر ملاقات شما با مامور سيا در ايران خبر دارم، ابتدا شگفتزده شده و سوال كرديد؛ اين خبر را چگونه به دست آوردهام؟ سپس ملاقات با كيو را كامل توضيح داديد. گفتيد براي روشن شدن صحت اخبار كيو، آقاي آهنگران را با پوشش فيلمبرداري با هليكوپتر صدا و سيماي خوزستان، به منطقه مرزي فرستادم. در صورتيكه در اين گفتوگو دو موضوع ياد شده را از هم تفكيك كرده و مدعي هستيد پيش از اين اقدام كرده و اطلاعات داشتيد. توضيحات جديد شما با آنچه به اينجانب گفتيد كاملا متفاوت است، در عين حال ناظر بر اين معنا است كه شما قبل از ملاقات با رييس ايستگاه سيا در ايران در آبان سال 58، با اطلاعاتي كه داشتيد، از احتمال حمله عراق به ايران آگاه بوديد. با اين توضيح چرا اين موضوع را تاكنون در هيچ يك از گفتوگوها يا بيانيههاي نهضت آزادي بيان نكرديد تا افكار عمومي مطلع شود كه عراق قبل از تصرف سفارت امريكا، به دنبال حمله به ايران بود؟ چرا با تاكيد بر اطلاعاتي كه ميگوييد از حمله عراق به ايران داشتيد، ادعاي رييس سيا مبني بر اينكه امريكا گزارش آمادگي عراق براي حمله به ايران را، اطلاع داده است تكذيب نكرديد؟
2- درباره ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، از قول اينجانب گفتهايد كه: «آقاي دروديان از مركز تحقيقات جنگ سپاه بارها در اين باره از من پرسيده كه سند شما براي پيشنهاد پرداخت غرامت به ايران چيست كه من هم اسنادش را به او دادم. » ادعاي شما درباره موضوع بحث و تحويل اسناد به اينجانب كذب محض است. بحث من با شما پرسش از موضع نهضت آزادي درباره علت ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر بود. شما در بحث مدعي بوديد پس از فتح خرمشهر، با دريافت غرامت اين امكان وجود داشت كه به جنگ پايان داد. درباره علت اين موضعگيري و استنادات آن سوال كردم كه اظهار كرديد: «در كنفرانس فاس مراكش درباره اتمام جنگ جلسه گذاشتند و كشورهاي عربي به دنبال تشكيل صندوق مشترك براي تامين بازسازي ايران و عراق بودند. » من از شما سوال كردم: آيا ما با پيروزي در خرمشهر در برابر عراق در موضع برتر بوديم يا خير؟ شما تاييد كرديد كه ايران در موضع برتر بود. سپس توضيح دادم، پس امريكا براي اتمام جنگ بايد به ايران امتياز ميداد و اين اقدام بهمعناي به رسميت شناختن برتري ايران بر عراق بود. آيا امريكا حاضر به انجام اين كار بود؟ پاسخ داديد؛ خير. سپس درباره غرامت گفتم؛ مساله ما با عراق تنها غرامت نبود، بلكه تجاوز و ادامه حضور ارتش عراق در خاك ايران بود. سپس گفتم با فرض اينكه همه اختلافات را براي پايان دادن به جنگ، به مساله غرامت محدود كنيم؛ اگر ما در زمانيكه نسبت به عراق برتر بوديم، بدون حل ساير مسائل به اتمام جنگ تن ميداديم و سپس براي بازسازي مناطق جنگي، چند وقت يكبار به كشورهاي عربي ميرفتيم تا گزارش هزينهها را براي دريافت اقساط جديد بدهيم، شما به عنوان يك حزب سياسي نميگفتيد كه وقتي ما در برابر عراق برتر بوديم، چرا جنگ را اينگونه تمام كرديم و حالا كاسه گدايي پيش كشورهاي عربي ميبريم؟ شما در پاسخ فقط سكوت كرديد.
3- تاكيد كردهايد درباره پرداخت غرامت، از شما درخواست سند كردم. چنانچه اشاره كردم پرسش من از شما درباره موضعگيري نهضت آزادي بود. براي اينجانب با توجه به تعريف سند بهمعناي گزارش طبقهبندي شده، روشن بود كه شما در تابستان سال 1361، از نظر موقعيت سياسي در موضعي قرار نداشتيد كه اينگونه اسناد را در اختيار داشته باشيد. بنابراين چنين درخواستي از شما منطقي نبود و بايد از دكتر ولايتي يا ساير مسوولان وقت وزارت خارجه درخواست ميشد. در ملاقات با شما، پرسش من و درخواست سند، درباره مواضع نهضت آزادي بود. چنانچه در ادامه بحث، از شما سوال كردم؛ اسنادي را كه نشان ميدهد نهضت آزادي همزمان با تصميمگيري كشور براي اتمام جنگ، در حدّفاصل سوم خرداد سال 61 تا 22 تيرماه همان سال، مواضع خود را مبني بر ضرورت اتمام جنگ بيان كرده، به من بدهيد تا در تحقيقاتم استفاده كنم، شما چند كپي از نامههاي دست نوشته مرحوم مهندس بازرگان به امام را به اينجانب داديد، اما هيچگونه سند ديگري در پاسخ به سوال اينجانب در ملاقات حضوري و نه پس از آن و نه تا به امروز، ارايه نكردهايد. نهضت آزادي پس از فتح خرمشهر ابتدا يك پيام شادباش براي فتح خرمشهر منتشر كرد، سپس با استفاده از فرصت تغيير در شرايط جنگ، براي رفع اتهام از دولت موقت، مبني بر سهلانگاري در برابر اقدامات عراق، بيانيه جديدي صادر كرد. نخستين موضعگيري رسمي و آشكار نهضت آزادي به عنوان يك حزب سياسي در مخالفت با ادامه جنگ، پس از آشكار شدن نتايج عمليات رمضان و حداقل هشت ماه پس از فتح خرمشهر بوده است، در حالي كه امام پيش از اين و در 22 بهمن سال 61، نسبت به جنگ فرسايشي ايران و عراق، اظهار نگراني كرده بود.
4- درباره اظهارات امير شمخاني و پرسش سايت تاريخ ايراني مبني بر اينكه؛ فردي كه از طرف آقاي شمخاني با شما در اين باره گفتوگو كرد، چه كسي بود؟ گفتيد: « من نميدانم. يادم نميآيد كسي آمده باشد. شايد منظورشان آقاي دروديان بوده، ولي او اولا نگفت از طرف آقاي شمخاني آمده و ثانيا بحث او اين نبود كه نهضت آزادي درباره خاتمه جنگ بيانيهيي داده است يا نه. پرسش او بيشتر درباره پرداخت غرامت جنگ توسط اعراب بود كه مستندات را به ايشان ارايه دادم. » درباره اينكه چرا نزد شما آمدم، پيش از اين توضيح دادم و از تكرار آن خودداري ميكنم. چنانچه اطلاع داريد، مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، در مجموعه سپاه قرار دارد و بديهي است هرگونه پژوهشي در پاسخ به رفع ابهامات، نميتواند بدون حمايت فرماندهان انجام و به نتيجه برسد. بنابراين درايت و حمايت امير شمخاني براي گفتوگوي اينجانب با جنابعالي در سال 1378، موجب شد تا با برخورداري از حمايت معنوي ايشان، پروژه نقد و بررسي پرسشهاي اساسي جنگ، 15 سال پيش پيگيري و در پنج جلد منتشر شود. در اين ميان، موضوع مهم براي اينجانب اين بود كه ميخواستم موضوعات تاريخي روشن شود كه در نخستين تماس و ملاقات به شما عرض كردم كه آمادگي دارم تمام باورهايي را كه داشتم، كنار بگذارم تا حقايق آنچنان كه بوده، گفته و نوشته شود كه شما هم پذيرفتيد. بنا به گفته خودتان، گزارش اين جلسه را در جلسه شوراي مركزي نهضت آزادي ارايه كرديد و در جلسه دوم موافقت آنها را براي ادامه گفتوگو، به اينجانب هم اطلاع داديد.
در پايان:
1) مدعي شدهايد من از شما اسنادي مبني بر پيشنهاد براي پرداخت غرامت، درخواست كردهام و شما به من تحويل دادهايد. فارغ از اينكه شما در موضعي نبوديد كه من درخواست سند در اين زمينه داشته باشم، لطفا يكبار ديگر براي روشن شدن بخشي از حقايق و واقعيات تاريخي، اسنادي را كه مدعي هستيد در اختيار داريد، منتشر بفرماييد تا مشخص شود آيا پس از فتح خرمشهر، ارادهيي در سطح بينالمللي و منطقهيي براي اتمام جنگ ايران و عراق، با پرداخت غرامت به ايران وجود داشته است يا نه؟
2) اينجانب از شما سوال كردم آيا همزمان با تصميمگيري ايران براي ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، نهضت آزادي به عنوان يك حزب سياسي، موضعگيري كرده است يا خير؟ شما هيچ سندي مبني بر موضعگيري در ماههاي خرداد و تير سال 61 براي مخالفت با ادامه جنگ ارايه نكرديد. اكنون اگر سندي وجود دارد، لطفا منتشر كنيد تا مشخص شود نخستين موضعگيري رسمي نهضت آزادي به عنوان يك حزب سياسي، در مخالفت با ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، در چه تاريخي بوده است؟
3) شما بر اساس اطلاعاتي كه مدعي هستيد از آمادگي عراق براي حمله به ايران داشتيد و همچنين خبر رييس ايستگاه سيا در ايران، آيا هيچ گزارش رسمي يا غيررسمي به نهادها و سازمانهاي مسوول، براي آمادگي دفاعي در برابر عراق، ارايه كرديد؟ لطفا همانطور كه گزارش جلسه با صدام در هاوانا را منتشر كرديد، اگر سندي در اين زمينه وجود دارد، منتشر بفرماييد.
4) فارغ از اينكه آيا شما گزارش ملاقات با رييس ايستگاه سيا در ايران را به مقامات رسمي دادهايد يا خير، همانگونه كه به اظهارات مارك گازيروفسكي و امير شمخاني واكنش نشان داديد، چرا در تمام سالهايي كه درباره حمله عراق به ايران گفته ميشد كه؛ « تحريكات ايران و تصرف سفارت امريكا موجب حمله عراق به ايران شد»، شما براي روشن شدن افكار عمومي، با اطلاعاتي كه در اختيار داشتيد، توضيح نداديد كه عراق در آبان 58 و قبل از تصرف سفارت امريكا، قصد حمله به ايران را داشت؟
5) اگر به خاطر داشته باشيد، پس از چهار جلسه گفتوگو كه در مجموع هشت ساعت بهطول انجاميد، شما اظهار داشتيد كه؛ «اين موضوعات تاريخي است و براي ادامه بحث بايد مطالعه كنم. » شماره تلفن همراهم را به شما دادم كه هر موقع آمادگي داشتيد، بفرماييد تا به بحث ادامه دهيم. اما شما تا به امروز نه تنها اعلام آمادگي نكردهايد، بلكه متاسفانه بخشي از آنچه را ميان ما گذشته بود در گفتوگوي اخير با سايت تاريخ ايراني، وارونه كرديد و در نتيجه صحت اعتبار نظرات جنابعالي براي توضيح واقعيات تاريخي، در نزد اينجانب از ميان رفت. نظر به اينكه بنده براي اظهارات شما سنديت قايل بودم و در كتابم به آن استناد كردهام، لطفا بفرماييد؛ آنچه پيش از اين در سال 87 در گفتوگو با من بيان كرديد، صحيح است يا آنچه اخيرا در گفتوگو با سايت تاريخ ايراني گفته شده است؟ آيا در اين زمينه توضيحات ديگري باقي مانده كه در آينده و بنا به شرايط بيان كنيد، يا اين موضوع تمام شده است؟
٭نويسنده و پژوهشگر جنگ
٭٭اعتماد آماده درج پاسخ ابراهيم يزدي است.