دريافت حقالجلسه و ديگر هيچ
اتحاديه عرب يكي از قديمي ترين سازمانهاي بينالمللي است كه پس از جنگ دوم جهاني تاسيس شد و ريشه در آرمان خيالي اتحاد اعراب دارد؛ آرماني كه تاكنون انواع كودتاها و جنايات به نام آن انجام شد و دريغ از يك پيشرفت كوچك به سوي اين آرزو. دوره ناصريسم و سپس بعث عربي و كودتاهاي رنگارنگ دهه 50 و 60 قرن گذشته مشحون از اين كلاهبرداريها به نام جامعه كشورهاي عربي بود و به گمان برخي يكي از علل شكلگيري داعش و جنبش افراطيون مذهبي در جهان عرب نتيجه سرخوردگي از اتحاديه عرب و آرمان وحدت عربي است. از شعار «أمه عربيه واحده ذات رساله خالده» ملت واحد عربي داراي رسالت جاودان! چه شعار فراگير «وحده، حريه، اشتراكيه» آنان چه مانده است؟ جز تفرق و استبداد و نابرابري و اقتصاد دولتي؟ فقط فرض كنيد كه يك كشور از غرب ايران و جنوب تركيه تا جنوب شبه جزيره عربستان و تا سواحل اقيانوس اطلس ميتوانست وجود داشته باشد كه قطعا بيش از نيمي از نفت جهان را در اختيار داشت و با جمعيت نزديك به 350 ميليون نفر بر يك منطقه راهبردي جهان حكومت ميكرد و اجازه نميداد كه كشور كوچكي مثل اسراييل اين جمعيت بزرگ را به بازي بگيرد. ولي اين اتحاديه پوشاليتر از آن بود كه بتواند از منافع اعراب دفاع كند، نه تنها چنين نكرده است، بلكه در عمل بيشترين درگيري و تنش را ميان كشورهاي عربي شاهد بودهايم و اتحاديه عرب بازيچه دست كشورهاي قدرتمند عربي بوده است. يك زمان مصر و اكنون عربستان.
چرا اين اتحاديه ناموفق بوده. چرا؟ به اين دليل روشن كه بسياري از حكام و حتي مردم كشورهاي عربي حاضر نيستند چيزي به نام شهروند عرب را به رسميت بشناسند. آنان حاضر نيستند چيزي به نام سرزمين عربي را بپذيرند. چون در اين صورت نميتوان تا اين حد فقير و غني در ميان آنها را شاهد بود. برخي از كشورهاي آنان با درآمد سرانه بالاي 70 هزار دلار در سال و برخي كشورهاي ديگر آنان با درآمد سرانه زير 1000 دلار هستند. غيرممكن است اينگونه جوامع بتوانند در كنار يكديگر اتحاديه تشكيل دهند.
به همين دليل است كه اتحاديه عرب در عمل هيچ خدمت موثري را به وحدت عربي و دفاع از سرزمين فلسطين نكرده است. نه تنها در اين زمينهها كاري نكرده، بلكه ميزان كشت و كشتاري كه كشورهاي عربي از يكديگر و از مردم خودشان كردهاند، دهها، بلكه صدها برابر كشتاري است كه به دست غيراعراب انجام شده است. امروز بمباران يمن به گونهاي است كه اسراييليها هم نميتوانند فلسطينيها را چنين بمباران كنند، در حالي كه فلسطينيها حداقل توانايي اين را دارند كه در مقاطعي اقداماتي را عليه اسراييل سازمان دهند و اجرا كنند، ولي مردم يمن فاقد چنين امكاني براي مقابله با سعوديها هستند و در عين حال هر روز شاهد بمباران آنجا هستيم.
يكي از بيمبناترين ادعاهاي اتحاديه عرب و عربستان سعودي اين است كه معتقدند كه كشورهاي غيرعربي را از دخالت در امور كشورهاي عربي منع ميكنند. در حالي كه توجه ندارند، خودشان در افغانستان دخالت، و طالبان را در آنجا ايجاد كردند. به علاوه مگر اين كشورهاي عرب حقوق ديگر كشورهاي خود را به رسميت شناختهاند؟ چه كسي به عربستان و ديگران اجازه داده كه نقش سركوبگر را در ميان ساير اعراب ايفا كنند؟ از همه مهمتر آن وقت كه كويت اشغال و ايالات متحده وارد كويت شد، چرا اقدامي و اعتراضي نكردند؟ وقتي كه در ليبي آن اقدامات را انجام دادند، كشورهاي عربي و اتحاديه عرب كجا بودند؟ وقتي كه در عراق وارد شدند، پادشاهان عرب در چه موقعيتي قرار داشتند كه مانع از تجاوز بيگانگان به سرزمينهاي عربي شوند؟ از همه مهمتر چه اقدامي كه ملموس باشد، در برابر اشغال فلسطين انجام دادهاند؟ تمامي توطئههاي ميان خودشان عليه مردم ديگر كشورهاي عربي است. اگر هم با ايران بد هستند عمدتا به اين دليل است كه مانع از اين حضور توسعهطلبانه ميشود. آنان ميخواهند ساير كشورهاي عربي را به سلطه خود درآورند، والا كيست كه اين ذهنيت بيمارگونه وزير خارجه عربستان را بپذيرد كه آنان خواهان حمايت از مردم سوريه در برابر حكومت سوريه هستند؟ هر ايده و شعاري به سعوديها بيايد، چنين ادعايي نميتواند بيايد. اتحاديه عرب در برابر مشكلات موجود ميان ايران و سعودي عليه ايران بيانيه صادر كرده است، ولي آيا در برابر سركوب بحرين، كشتار يمن، و در گذشته جنايات صدام و... هيچگاه سخني گفت؟ پس اين اتحاديه عرب نيست. هياتمديرهاي از دولتهاي عرب است براي جلب رضايت خاطر حاكمان عربستان سعودي به ازاي دريافت حقالجلسه، و ديگر هيچ.
تاكنون تصور اين بود كه پول نفت، توازن قواي سياسي در داخل كشورها را دچار اختلال ميكند، ولي حالا معلوم شده كه درآمدهاي نفتي جاهطلبيهاي خارجي را نيز دامن ميزند كه عوارض آن بسيار شديدتر از مسائل سياست داخلي است. اين حجم عظيم از پول كه در دستان يك حكومت قرار گيرد، عقلانيت خاصي را در عرصه روابط خارجي ايجاد ميكند كه نتيجه آن افزايش ناپايداري و نيز تشديد تنشهاي منطقهاي است. سياست خارجي امروز عربستان سعودي نيز محصول چنين درآمدهايي است كه با گشادهدستي تمام آنها را براي جلب حمايت روساي دولتها و گروههاي سلفي _ وهابي صرف ميكند و از سوي ديگر خرج تجهيزات نظامي و بمباران مردم بيگناه يمن ميكند.
بنابراين اتحاديه عرب نه تنها قادر به اتخاذ هيچ تصميم ايجابي مهمي نيست، بلكه ريشه تضادهاي اين اتحاديه در حال حاضر در توسعهطلبي و فزونخواهي عربستان است و اين همان نقطه ضعف اين اتحاديه است كه با گرفتن حقالجلسه از سوي شركتكنندگان، و صدور بيانيه، كار خود را پايانيافته دانسته و به كشورهاي خود ميروند.