تجربه تازه كارگرداني رضا حداد در مورد بچههاي دهه 70 است
كشتن كفتر چاهي به روايت چرمشير
پيام رضايي/ آثار نمايشي رضا حداد همواره براي طيف وسيعي از مخاطبان جذابيتهاي خاص خود را داشته است. او كه با نمايش «آمديم، نبوديد، رفتيم» توانست يكي از ركوردهاي فروش را به نام خود ثبت كند، در تازهترين تجربه كارگرداني، نمايش «كشتن كفتر چاهي» را به صحنه خواهد برد. اثري كه همچون آثار قبلي، نويسندگي آن را محمد چرمشير انجام داده است. حداد در گفتوگو با «اعتماد» درباره مضمون و داستان اين نمايش ميگويد: «اين نمايش يك موضوع اجتماعي دارد. داستان از جايي شروع ميشود كه تعدادي دختر جوان دور هم جمع ميشوند و تصميم ميگيرند دست به عملي نامتعارف و جداي از اعمال دختران هم سن و سال خود بزنند. آنها مصممند تا افرادي را كه به بيماريهاي درمانناپذير مبتلا هستند، زودتر از موعد تعيين شده به دست مرگ بسپارند چون بر اين عقيدهاند كه حضور اينگونه افراد باعث ايجاد نقص در طبيعت ميشود. نخستين مورد آنان، زني است كه مبتلا به نوعي سرطان پيشرفته است. انديشه و عمل خشونتبار اين دختر جوان در مورد اين زن و اثرات آن بر جمع اين دختران جوان، بهانهاي است براي نمايش «كشتن كفتر چاهي» تا در زندگي اين گروه و روابط حاكم ميان آنها كنكاش كند. در واقع در اين نمايش تلاش كردهايم با استفاده از برخي مستندات كه هر روز در صفحات حوادث روزنامهها شاهد آنيم، داستانها را به شكلي واقعي و مستند عرضه كنيم. به همين دليل، اين نمايش، نمايشي است از آنچه در اطراف ما اتفاق ميافتد.»اين كارگردان كه آثارش را به شيوههاي خاصي روي صحنه ميبرد، اين رويكرد را «تئاتر آزمايشگاهي» مينامد: «من اصولا از ظرفيتهاي خلاقانه تئاتر آزمايشگاهي لذت ميبرم. از اينكه بتوانم با الگوهايي تازه به ديدار مخاطبان تئاتر بروم. اصل بنيادين در تئاتر آزمايشگاهي، كشف و يافتن راههاي جديد و ساختارشكنانه است. اينكه چطور ميتوانيم با عبور از قواعد دست و پاگير و كليشههاي تثبيت شده در مسير رسيدن به زبان تازه تئاتر حركت كنيم. در اين بين نور، اصوات و تصويرسازي سه ركن اصلي آزمايشگاه مورد علاقه من است.» رضا حداد در نهايت تئاتر آزمايشگاهي مطلوبش را اينگونه تعريف ميكند: «كنار گذاشتن دانستهها و قواعد تثبيت شده، هجوم به سمت متن نمايشي براي يافتن راهي خلاقانه و آزموده نشده براي رسيدن به زاويه ديدي تازه و در نهايت كشف و بازنمايي آن در برابر مخاطبان.» و دليل كار كردن با چرمشير هم اين است كه: «چرمشير در تئاتر ايران، از معدود نويسندگاني است كه ظرفيتهاي اينگونه تئاتري را كه من به آن تئاتر آزمايشگاهي ميگويم، ميشناسد و براي هر تجربه و نگاه خلاقانهاي پيش قدم است.»ظاهرا برخلاف آثار پيشين حداد «در اين اجرا، قصهگويي يك ركن اساسي است.» اما او معتقد است نقدهاي كنوني كه نسبت به فضاي فاقد قصه در تئاتر ما وجود دارد، نقد درستي است: «در حقيقت فقر قصهگويي در تئاتر ايران، موضوع قابل مطالعهاي است كه منتقدان ما هم به آن اشاره دارند. اما نبايد اين نكته را فراموش كرد كه هزاران شيوه براي بازتعريف هر قصهاي در هنر و ادبيات و به ويژه آثار نمايشي وجود دارد. اين امر، گاه صرفا از طريق هدايت ذهني مخاطب ممكن ميشود و اصطلاحا قصه روايت ميشود، گاه همهچيز روي صحنه نشان داده ميشود و گاهي هم هر دو. بايد ديد خاستگاه آن تئاتري كه تلاش ميكند ضد قصه باشد، كجاست و چرا چنين انتخابي ميكند. اين امري است كه بايد توسط منتقدان بررسي شود.»حداد همچنين معتقد است كه ما فاصلهاي بعيد تا استاندارد جهاني تئاتر داريم: «ساختارهاي آموزش حرفهاي در ايران، كهنه است و اين موضوع به صورت طبيعي، اجازه به روز شدن را به جريان اصلي تئاتر ما و در نهايت حرفهايشدن نميدهد.»نمايش «آمديم، نبوديد، رفتيم» در زمان خود ركورد فروش را در تئاتر شكست. با اين همه كارگردان آن ميگويد بعيد ميداند چنين تجربهاي دوباره تكرار شود: «در آن تئاتر عوامل زيادي دست به دست هم داد تا آن تعداد تماشاگر را به سالن بياورد. راستش حتي فكر كردن به تكرار آن تجربه، برايم دشوار است. در آن نمايش حضور چهرههاي شناختهشده بازيگري يكي از عوامل مهم جذب مخاطب بود. همچنين استفاده از تكنولوژيهاي به روز نمايشي، گروه موسيقي، تبليغات و احتمالا جذابيت كلي نمايش، عوامل تعيينكننده ديگري بودند. اما در نمايش كشتن كفتر چاهي، با تجربه ديگري روبهرو هستيم كه تنها با حضور بازيگران جوان ممكن ميشد. در اين نمايش، جذابيت قصهگويي محور اصلي است و در كنار آن، شكافتن جهان ذهني متولدين دهه 70 كه تازه در آغاز دوران جوانيشان هستند. »سالن تئاتر آفتاب را ميتوان يكي ديگر از سالنهاي خصوصي تئاتر دانست كه اين روزها مدام بيشتر ميشوند. حداد ميگويد وجود اين سالنها: «در نگاه اول، به نفع تئاتر است. در حال حاضر حدود 20 سالن تئاتر هر شب ميزبان اجراهاي مختلف هستند. اما تئاتر خصوصي نميتواند سالن استاندارد داشته باشد، بنابراين امكان ميزباني از نمايشهاي حرفهاي را ندارد. متاسفانه نهادهاي مسوول هم در اين زمينه دغدغهاي ندارند. به همين دليل داشتن يك سالن حرفهاي در تهران، براي اهالي تئاتر به يك آرزو تبديل ميشود. من ميتوانم صادقانه درباره سالن تئاتر آفتاب هم اعتراف كنم كه با آن استانداردي كه آرزوي آن را داشتم فاصله دارد. در واقع اين سالن، يك بلك باكسِ فاقد استانداردها و امكانات لازم و حرفهاي و فقط براي اجراهاي محدود، مناسب است.»نمايش «كشتن كفتر چاهي» از اواسط بهمن در سالن نمايش آفتاب به صحنه خواهد رفت. «كشتن كفتر چاهي»كاري از كمپاني تئاتر آفتاب است و درسا ابوالفضلي، مائده اسداللهي، سونيا اسماعيلي، پرديسا حمديه، آذين نظري، نفيسه زارع، ستاره ملكي و ياسمن ميرزايي، در آن ايفاي نقش ميكنند.