ما از فوتبال مراقبت کردیم شما چطور؟
حق با زنوزي است؛ بهتر است استعفا دهيد
در مورد اظهارات محمدرضا زنوزي، مالك باشگاه تراكتور در يك برنامه تلويزيوني ميتوان تفسيرهاي گوناگوني ارايه داد. ميشود نقد كرد، ايراد گرفت يا حق داد. به هر حال فوتبال است و همين بحثهاي هميشگي در مورد داوري و مهندسي و تبعيض و...
در عين حال بخشي از صحبتهاي زنوزي مثل يك موشك نقطهزن درست خورد جايي كه بايد اصابت ميكرد. به قلب بحران! به دليل اصلي همه اين اتفاقات دستكم در بعد فوتبالياش. يعني ساختمان خيابان سوم سئول يا همان فدراسيون فوتبال.
مالك باشگاه تراكتور جمعه شب خطاب به مهدي تاج رييس فدراسيون فوتبال صراحتا گفت: «اگر نميتواني اداره كني برو!» اين همان جملهاي است كه سالهاست منتقدان و اهالي فوتبال خطاب به مديران فدراسيون ميگويند اما حالا كسي آن را به زبان آورده كه هم صراحت دارد، هم صدايش بلندتر است. البته در اين جمله كمي هم مراعات و احترام وجود داشت؛ آنجايي كه گفته شد «اگر» نميتواني اما واقعيت اين است كه تاريخ چندين ساله فوتبال ثابت كرده اگري در كار نيست و قطعا فدراسيون فوتبال در جمع كردن حواشي ناتوان است كه اگر چنين نبود امروز به اين نقطه نرسيده بوديم.
در پاسخ به اين جملات اميرمهدي علوي سخنگوي فدراسيون فوتبال در همان برنامه تلويزيوني خطاب به مجري تلويزيون از ديگران خواست از فوتبال حفاظت و مراقبت كنند!
دوستان فدراسيوننشين گويا توجه ندارند در چه جايگاهي قرار دارند و چنين چيزي را مطالبه ميكنند. اين دوستان حتما نشنيدهاند كه حرمت امامزاده به متولي است! اتفاقا اگر كسي بايد مراقب كند شما هستيد كه به قول رييستان بيست و چند سال است مديريت فوتبال را در اختيار داريد و چنين وضعيتي تحويل دادهايد. شما پول خوب ميگيريد و سفر خارجي ميرويد و شهرت به دست ميآوريد آن وقت از ديگران انتظار داريد مراقبت كنند؟ شما چه كار كرديد براي اين فوتبال كه حالا به ديگران گوشزد ميكنيد؟ جز اينكه باعث بياعتباري فوتبال شديد و آن را به ورطه حاشيه و پرونده فساد و ويلموتس گيت و... كشانديد؟ اگر شما درست عمل كرده بوديد هيچ هوادار و مالك و مديرعاملي تصور نميكرد بايد خودش شخصا پيگير حقوقش باشد و بخش عمدهاي از اين جنجالها راه نميافتاد.
اگر شما توصيهپذير نبوديد، در اجراي قانون مصلحتانديشي نميكرديد و با تلفن و ملاقات تغيير نظر نميداديد و مثلا 400 روز راي پرونده بيرانوند را در كشوي ميزتان نگه نداشته بوديد هواداران به مرز عصبانيت نميرسيدند. اگر بازي بدون تماشاگر را چند روز قبل از برگزاري با تماشاگر نميكرديد، اگر اكثر جريمهها صرفا براي درآمدزايي نبود، اگر كميته اخلاق و انضباطي قبل از محكوم كردن اين و آن به پرونده فساد در فوتبال رسيدگي ميكردند، اگر فدراسيون تبديل به يك نهاد دورهمي نشده بود امروز در اين نقطه قرار نداشتيم. تا كي فرار از مسووليت و فرافكني؟ با مديريت شما تمام تيمها و هواداران به جان هم افتادهاند. هر هفته اشتباهات داوري با وجود VAR! هر هفته دستورات عجيب و غريب و وضع قوانين مندرآوردي. راستي از قانون سقف بودجه چه خبر؟
اين شما بوديد كه بعد از خرابكاري در سال 1398 و بالا آوردن بدهي و بردن تيم ملي به لبه پرتگاه حذف، استعفا داديد و وقتي شرايط آرام شد و تيم ملي به جام جهاني صعود كرد و پول سرازير شد با ادعاي «فقط ما بلديم» به فدراسيون برگشتيد. بلد بودنتان اين شكلي است؟ با چه وعدههايي آمديد؟ يادتان هست؟ در حالي كه زنان در اكثر استاديومها حضور داشتند وعده حل مشكل ورود زنان به ورزشگاهها را داديد! الان وضعيت حضور زنان در ورزشگاهها چه تفاوتي كرده؟ گفتيد VAR ميآوريم اما بعد از سه سال همين روز جمعه در بازي پرسپوليس و مس رفسنجان كمك داور ويدئويي شما عاجز ماند از ارايه يك تصوير واضح از صحنهاي بحثبرانگيز. اگر VAR درست كار ميكرد و داوران تحت تعليم شما تصميم صحيح ميگرفتند كي اين همه بدبيني به وجود ميآمد؟ شما وعده گرفتن حق پخش را داديد. چه شد؟ اصلا مگر اول همين فصل كه حالا به نيمهاش رسيدهايم چند بار نگفتيد تا بليتفروشي بر اساس شماره صندلي انجام نشود فصل را شروع نميكنيم يا هواداران را راه نميدهيم؟ امروز هر كس وارد استاديوم ميشود روي صندلي خودش مينشيند؟ اگر اينطور بود به راحتي خاطيان را شناسايي ميكرديد و اجازه نميداديد به ورزشگاه بيايند نه اينكه تنها جريمه نقدي كنيد و بازيها را بيتماشاچي. خسته نشديد از اين همه وعده پوچ؟ هواداران واقعا خستهاند و نتيجهاش را داريم ميبينيم.
آن هم از سازمان ليگ كه در پاسخ به اظهارات مالك باشگاه تراكتور بيانيهاي مينويسد شبيه پيجهاي هواداري تينيجري و بنزين روي آتش ميريزد. آيا درست است كه يك نهاد حقوقي خطاب به مالك باشگاه بنويسد: «چون پول داري فكر ميكني بايد تيمت هميشه برنده شود؟» اين شيوه مديريت بحران در نهاد متولي برگزاري مسابقات است؟
شما نميتوانيد فوتبال را اداره كنيد. آنقدر واضح كه طبق گفته مالك تراكتور رييس فدراسيون از مديران خواسته «خودتان با داوران حرف بزنيد و مشكلاتتان را حل كنيد.» اين كم اتهامي نيست. اگر راست ميگويد كه واويلا و اگر خلاف گفته ثابت كنيد. او كه اركان قضايي فدراسيون را به رسميت نميشناسد. اگر ميتوانيد بكشانيدش به دادگاه اما نميتوانيد.
همه ميدانيم مشكلاتي در كشور وجود دارد كه باعث تشديد خشم مردم و رفتارهاي هيجاني در ورزشگاهها ميشود. هيچ كس از شما انتظار ندارد آن مسائل را برطرف كنيد اما بياييد بگوييد در حد مسووليت خودتان براي فوتبال چه كار كرديد؟ يك فدراسيون با بودجه و رسانه و نيروي انساني و اختيارات فراوان دست شما بوده. توضيح بدهيد براي حل بحرانها چه اقداماتي كرديد؟ ما به اندازه خودمان از فوتبال حمايت كرديم و مراقبش بوديم. اصلا همين كه دردها را فرياد ميزنيم از سر مراقبت و حمايت است. شما كه سرمايه اجتماعي فوتبال را مصرف كرديد كجاي اين داستان قرار داريد؟