روزبه دلاور
پرسپوليس با شكست مس رفسنجان هفته پانزدهم ليگ برتر را با صدرنشيني به پايان رساند. شاگردان اوسمار پس از حذف از رقابتهاي جامحذفي تمام تمركز خود را براي فتح جام در ليگ برتر گذاشتند كه البته در ادامه راه نياز به تقويت دارند و بايد با تيمهاي گردن كلفتي به رقابت بپردازند.
پس از پايان بازيهاي نيم فصل براي پرسپوليسيها سراغ احسانخرسندي يكي از پيشكسوتان اين باشگاه رفتيم تا نظر وي را در خصوص برتري مقابل مس و عملكرد كلي سرخهاي پايتخت در نيمفصل اول بپرسيم كه در ادامه چكيدهاي از نظرات خرسندي را ميخوانيد.
عملكرد پرسپوليس مقابل مس چطور بود؟
بردهاي اقتصادي پرسپوليس همچنان ادامه دارد. تيمي كه در خلق موقعيت خوب است، اما به گل نميرسد. از طرفي ساختار دفاعي پرسپوليس به يك بلوغي رسيده كه تمام تلاش خود را ميكنند تا از گل زده خود به بهترين شكل ممكن دفاع كنند، اين اتفاق در چند بازي افتاده و احساس ميكنم نويدبخش روزهاي خوش است!
حفظ نتيجه با يك گل برتري ريسك نيست؟
كاملا با شما موافقم. اينجاست كه پرسپوليس پي ميبرد كه داشتن يك مهاجم گلزن چقدر به دردش ميخورد. مقابل مس هم موقعيت خوبي داشتيم و ميتوانستيم با اختلاف دو يا سه گل ببريم همينطور كه اين اتفاق در بازيهاي بعد هم افتاد، چون در خلق موقعيت خوب هستيم، اما در زدن ضربات آخر بچهها كمي بيدقتي ميكنند تا فشار بيش از حدي به عليپور بيايد. عليپور در موقعيتسازي و گلسازي با جنگندگي و دوندگي زياد در خط حمله بسيار موثر كار ميكند، اما از مهاجم انتظار ميرود كه گل هم بزند. اميدوارم با خريدهاي پرسپوليس در نيمفصل اين ضعف هم برطرف شود.
علت افت عليپور چيست؟
نميتوانيم بگوييم كه افت كرده است! در بازي با مس هم پاس گل داد و اغلب فضاها را به بهترين شكل پر ميكرد و چون گل نميزند، نميشود گفت افت كرده با اينكه من موافقم مهاجم بايد گل بزند. عليپور و در كل مهاجمي كه چند هفته گل نميزند فشار رويش زياد ميشود. اما نوع بازي و جنگندگي و خلق موقعيتش طوري است كه افت كرده و شايد با زدن يك گل به روند رو به رشدش باز ميگردد.
در زمان مربيگري دنيزلي بازيكن پرسپوليس بوديد. ميشود آن تيم را به لحاظ خلق موقعيت گل و از دست دادن فرصتها با اين تيم اوسمار قياس كرد؟
در آن سال ما دقيقا همين مشكل را داشتيم و تيم از عدم حضور يك مهاجم گلزن رنج ميبرد وگرنه در خلق موقعيت فوقالعاده بوديم. هر بازي حداقل پنج تا شش موقعيت خيلي خوب داشتيم كه متاسفانه به گل تبديل نميشد از اين طرف برخلاف پرسپوليسِ امسال خط دفاع خوبي هم نداشتيم و خيلي از بازيها بازيكنانمان در پستهاي غيرتخصصي بازي ميكردند. حتي در يك بازي مقابل ذوب آهن در اصفهان من و پژمان نوري و سيدعباسي سه مدافع پرسپوليس بوديم كه تجربه بازي در آن پستها را نداشتيم. اما الان خط دفاعي پرسپوليس تقريبا بينقص بازي ميكند و ميتواند از گل زده خود محافظت كند. پرسپوليس اينقدر خوب است كه در هر شرايطي يك گل را ميزند و اين دفاع تيمي پرسپوليس است كه اجازه نميدهد دروازه تيم باز شود.
در نيمفصل عملكرد بقيه مهرههاي تهاجمي از جمله بيفوما را چطور ديديد؟
وقتي ۴۲۳۱ بازي ميكنيد نبايد توقع داشته باشيد كه فقط مهاجم هدف شما گل بزند. مهاجم هدف اسمش رويش هست. هدف يعني در باكس توپ به او برسد، اما بازيكنان كناري مثل بيفوما و اورنوف بايد از كنارهها استفاده كنند و همين عدم استفاده آنها از موقعيتها باعث ميشود تا سروش رفيعي بيايد از پست شش و آنجا گلزني كند. حس ميكنم كه پرسپوليس در خط جلو نياز به هماهنگي بيشتري دارد.
پرسپوليس نيمفصل پر فراز و نشيبي را پشت سر گذاشت. علت اين همه نوسان تيم چه بود؟
مثل اغلب تيمهاي ليگ، پرسپوليس هم ليگ را خوب شروع نكرد و امتيازاتي را از دست داد كه هر كدام از اين تيمها اگر آن را از دست نميدادند الان با اختلاف امتياز بالا مدعي جام بودند. پرسپوليس هم همينطور چه در خانه و چه در خارج از خانه. اما روند رو به رشد پرسپوليس از قبل از رفتن آقاي هاشميان شروع شد و بعد آقاي اوسمار با يكسري تغييرات كوچك در نوع بازي اين روند خوب امتيازگيري را ادامه داد. حالا هم تمركزش فقط روي ليگ برتر است. اگر خريدهاي مورد نظر اوسمار انجام شود كه فكر ميكنم انجام شود، پرسپوليس ميتواند مدعي شماره يك قهرماني باشد.
از نظر شما ضعف پرسپوليس در نيمفصل اول فقط خط حملهاش بود؟
نه، نقاط ضعف زياد داشت. فول بكها و دفاعهاي كناري ما خوب به حمله اضافه نميشدند وقتي هم اضافه ميشدند كارايي نداشتند. سرژ اوريه با آن سابقه نتوانست خواستههاي پرسپوليس را برآورده كند و ميلاد محمدي هم هر چه به نيمفصل اول رسيديم، توانست خودش را جا دهد و در تركيب جا افتاد و براجعه هم هر قدر در دفاع خوب است بايد در حمله مفيد باشد. يعقوب در فاز دفاعي از بهترينهاي پرسپوليس بود كه از آن سمت كمتر تيمي توانست عليه پرسپوليس استفاده كند، اما درخط حمله نه. ما توقع داريم وقتي پرسپوليس اينقدر تهاجمي كار ميكند مدافعان چپ و راست در حمله حضور پيدا كنند. اين اتفاق از سمت راست خيلي كم و از سمت چپ اين اواخر كمي بيشتر شد. احساس ميكنم پرسپوليس بايد به فكر مدافعان چپ و راست و مهاجم و پلي ميكر باشد.
فكر ميكنيد به اوريه بايد باز هم زمان داد؟
اينقدر اين آدم خوب تمرين ميكند كه هر مربي را وسوسه ميكند تا به او زمان دهد! نميدانم چند وقت اخير هم همين است، اما زمان آقاي هاشميان كه سر تمرين رفتم فوقالعاده كار ميكرد.اميدوارم با كمي زمان بيشتر همان اوريه زمان تمرين را در مسابقات هم ببينيم!
عملكرد بقيه خارجيهاي پرسپوليس چطور بود؟
باكيچ تا قبل از مصدوميت بد نبود، يك هافبك طراح كه نظم خوبي به پرسپوليس ميداد و اورنوف بعد از مصدوميتش خيلي خوب بود و يكي از نقاط قوت پرسپوليس بود كه توانايي برهم زدن هر خط دفاعي را دارد كه بارها و بارها اين اتفاق را رقم زد، اما از بيفوما توقع بيشتري داشتيم. او با آمدن اوسمار تقريبا فيكس بازي ميكند، اما هنوز نتوانسته توقعات را برآورده كند البته كه بازي در پرسپوليس تا استقلال خوزستان زمين تا آسمان فرق دارد! بيفوما با شرايط پرسپوليس كنار آمده و منتظريم تا تواناييهايش را نشان دهد. روي هم رفته نميتوانيم به بيفوما نمره قبولي دهيم.
مدعيان قهرماني در اين فصل؟
همان مربع قهرماني. هر چند كه در اول فصل به بدترين شكل امتياز از دست دادند و اگر در نيمفصل دوم با برد شروع كنند، ميتوانند يك فاصله خوب ايجاد كنند. بعيد ميدانم شگفتي رخ دهد.
نقطه ضعف تيمها در نيمفصل اول از نظر شما چه بود؟
عدم گلزني و عدم خلق موقعيت به لحاظ فني بيش از هر چيزي به چشم آمد. سورپرايز بزرگي در ليگ نداشتيم. چادرملو هم چند هفته صدر بود و فوتبالي كه بازي ميكرد شگفتزدهمان كرد و از ضعف بقيه مدعيان به صدر رسيده. اينكه با وجود var هنوز ضعفهاي داوري وجود دارد جزو ايرادات نيمفصل نخست بود.