• 1404 دوشنبه 1 دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6221 -
  • 1404 دوشنبه 1 دي

خوب، بد، زشت

محسن آزموده

يازده سال پيش در همين آذرماه بود كه يك سخنراني جنجالي در فضاي مجازي باعث شد كه نام يوسف اباذري، بر سر زبان‌ها بيفتد. قبل از آن اين استاد پر سر و صدا و در عين حال انزواطلب جامعه‌شناسي دانشگاه تهران را تنها علاقه‌مندان به علوم انساني و مباحث روشنفكري مي‌شناختند. موضوع آن سخنراني، حضور شگفت‌انگيز مردم در مراسم تشييع مرتضي پاشايي خواننده پاپ بود كه يك ماه قبل از آن در 30 سالگي بر اثر بيماري از دنيا رفته بود. اين جمعيت انبوه و كم نظير سبب شد كه اصطلاح«پديده پاشايي» ساخته شود و شماري از جامعه‌شناسان در دانشكده علوم اجتماعي جمع شوند و راجع به ابعاد جامعه شناختي آن بحث كنند.
اباذري هم همانجا صحبت كرد، منتها خيلي پرشور و هيجان. او به‌شدت به پاشايي و موسيقي او و مخاطبانش و جامعه تاخت و تعابير و اصطلاحاتي به كار برد كه چندان خوشايند نه فقط طرفداران پاشايي و موسيقي پاپ كه بسياري از گروه‌ها و افراد جامعه نبود. البته شماري هم موافق اباذري بودند و از نظرات او دفاع كردند. اباذري موسيقي پاپ و به ويژه آثار پاشايي را مبتذل ناميد و آن را «ساده‌ترين، مسخره‌ترين، احمقانه‌ترين و بدترين نوع موسيقي» خواند. او گفت: «براي من خيلي جالب است كه 300-200 هزار، يك ميليون نفر، يك ملتي مي‌افتند به... و در مجلس ترحيم... شركت مي‌كنند... چرا مردم ايران به اين افلاس افتاده‌اند؟ اينجا است كه تحليل بسيار مهم است.»
خلاصه اينكه سخنراني مثل بمب صدا كرد و جنجال راه انداخت. بعد از آن بسياري از صاحب‌نظران در حوزه موسيقي و علوم انساني له و عليه اباذري و ديدگاه‌هاي او مطلب نوشتند يا گفت‌وگو و سخنراني كردند، طوري كه اباذري خودش تبديل به يك سلبريتي شد. اما حق با كيست؟ آيا اباذري درست مي‌گفت يا مخالفان او؟ آيا مي‌توان يك اثر موسيقايي را سخيف و ديگري را فاخر خواند؟ معيار و ملاك اين ارزشگذاري‌ها چيست؟ چه كسي حق دارد داوري كند؟ اصلا كسي حق داوري و ارزش‌گذاري دارد؟
اميررضا جوادي فيلمساز دانش‌آموخته فلسفه و فاطمه وكيل تهيه‌كننده، شش سال وقت صرف كرده‌اند و سراغ شمار قابل توجهي از چهره‌هاي سرشناس و شاخص در حوزه‌هاي موسيقي و علوم انساني رفته‌اند و از آنها خواسته‌اند كه نظرشان را درباره حرف‌هاي اباذري بگويند. حاصل مستندي 96 دقيقه‌اي شده به اسم «زيبا، لذيذ، مبتذل». در ميان اين چهره‌ها به نام‌هايي چون زنده‌ياد احمد پژمان، علي رهبري، حسين عليزاده، مصطفي ملكيان، مرتضي مرديها، ناصر فكوهي، ساسان فاطمي، كامبيز روشن‌روان، آذرخش مكري، امير مازيار و ... بر مي‌خوريم. انتظار نداشته باشيد كه در اين مختصر بخواهم همه يا بخشي از اين ديدگاه‌ها را بيان كنم. همين قدر اشاره مي‌كنم كه در ميان حرف‌ها، همه جور ديدگاهي هست. برخي از اهالي موسيقي و علوم انساني با همه يا بخش‌هايي از حرف‌هاي اباذري موافقند و شماري هم با آنها مخالف، عده‌اي هم وسط را مي‌گيرند.
اما فيلم تنها به حرف‌هاي اباذري اختصاص ندارد و در واقع آنها را بهانه‌اي كرده براي بحث از يك موضوع بسيار مهم‌تر يعني امكان ارزش‌گذاري آثار موسيقايي. همچنين لابه‌لاي اظهانظرها، متناسب با صحبت‌هاي افراد، قطعات موسيقي و اجراهاي موسيقي جذاب پخش مي‌شود و همين تماشاي آن را بسيار دلنشين كرده، طوري كه مي‌ارزد آن را بيش از يك بار ديد. انصافا سازندگان بسيار زحمت كشيده‌اند. تنها خلأ فيلم به نظر من جاي خالي مخاطبان عام و غيرمتخصص در حوزه علوم انساني و موسيقي است. به هر حال يك طرف قضيه اين دسته از مخاطبان بودند. اي‌كاش سازندگان تنها به پخش ويدئوهاي پرشور و ديدني شيفتگان پاشايي در مراسم تشييع او اكتفا نمي‌كردند و سراغ برخي از آنها يا شماري از مخاطبان عادي با ديدگاه‌هاي مخالف مي‌رفتند و حرف آنها را هم در فيلم مي‌آوردند. مثلا نگارنده به عنوان يك مخاطب عادي كه تخصصي هم در بحث امكان ارزش‌گذاري آثار هنري ندارم، معتقدم كه اولا چيزي به اسم موسيقي مبتذل نداريم، اگرچه موسيقي خوب و بد هست، ثانيا نمي‌توان يك نوع موسيقي (مثلا پاپ) را به‌طور كلي نفي و طرد كرد و مثل آدورنو و همفكرانش آن را مبتذل و سخيف خواند. اما اينكه اين ادعاها چقدر درست و دقيق است، بحث ديگري است.
كوتاه سخن آنكه «زيبا، لذيذ، مبتذل» مستندي جذاب و ديدني است و پيشنهاد مي‌كنم تماشاي آن را در سينما چارسو از دست ندهيد. دست مريزاد به اميررضا جوادي و فاطمه وكيل. با اميد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون